English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
smooth U صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothed U صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothest U صاف کردن بدون اشکال بودن
smooths U صاف کردن بدون اشکال بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wells U بدون اشکال اوه
well U بدون اشکال اوه
colder U بدون آماده بودن
cold U بدون آماده بودن
colds U بدون آماده بودن
coldest U بدون آماده بودن
cad U پست و بدون مبادی اداب بودن
cads U پست و بدون مبادی اداب بودن
shack up with <idiom> U هم خانه با جنس مخالف بودن بدون ازدواج
listening silence U به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام
freedom U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedoms U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
debugged U اشکال زدائی کردن
debugged U اشکال زدایی کردن
discomfiting U ایجاد اشکال کردن
debug U اشکال زدائی کردن
debug U اشکال زدایی کردن
debugs U اشکال زدائی کردن
discomfited U ایجاد اشکال کردن
discomfits U ایجاد اشکال کردن
debugs U اشکال زدایی کردن
discomfit U ایجاد اشکال کردن
To raise difficulties . To creat obstacles. U اشکال تراشی کردن
to be a fifth wheel [to be in the way] U آدم اضافه [بدون همسر] بودن [در جشنی که همه زوج دارند]
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
to be exposed to a constant stream of something U در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
bug U بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
bugging U بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
bugs U بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
graph U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graphs U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
run through <idiom> U ازاول تا آخر بدون توقف کردن تمرین کردن
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
deice U بدون یخ کردن
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
denitrify U بدون نیترات کردن
degum U بدون صمغ کردن
depolarize U بدون قطب کردن
delouses U بدون شپش کردن
delousing U بدون شپش کردن
delouse U بدون شپش کردن
deloused U بدون شپش کردن
unseam U بدون درز کردن
disequilibrate U بدون تعادل کردن
traverse U اشکال
bugging U اشکال
bugs U اشکال
disadvantages U اشکال
traversed U اشکال
traverses U اشکال
bug U اشکال
drawback U اشکال
spinosity U اشکال
nodus U اشکال
traversing U اشکال
barely U با اشکال
snaggy U پر اشکال
worriment U اشکال
dead lock U اشکال
node U اشکال
nodes U اشکال
disadvantage U اشکال
drawbacks U اشکال
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
prejudge U بدون رسیدگی قضاوت کردن
prejudging U بدون رسیدگی قضاوت کردن
ad-libbing U بدون نوشته صحبت کردن
prejudged U بدون رسیدگی قضاوت کردن
ad-libs U بدون نوشته صحبت کردن
ad-lib U بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed U بدون نوشته صحبت کردن
prejudges U بدون رسیدگی قضاوت کردن
unvoice U بدون صدا ادا کردن
live in a small way U بدون سر و صدا زندگی کردن
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
burbles U اشکال بی نظمی
burbled U اشکال بی نظمی
burble U اشکال بی نظمی
difficulties U اشکال زحمت
debugger U اشکال زدائی
debugs U اشکال زدایی
forms of currency U اشکال پول
troubleshooting U اشکال یابی
burbling U اشکال بی نظمی
error description U توضیح اشکال
i can add rapidly U به اشکال ما افزود
smooth delivery U تحویل بی اشکال
fault description U توضیح اشکال
difficulty U اشکال زحمت
description of error U توضیح اشکال
defect description U توضیح اشکال
impediments U محظور اشکال
to tide over a difficulty U اشکال را بر طرف
debugged U اشکال زدایی
nuclide U اشکال اتمی
baboon U اشکال مضحک
impediment U محظور اشکال
debug U اشکال زدایی
debugger U اشکال یابی
to make difficulties U اشکال تراشیدن
geometrical figures U اشکال هندسی
baboons U اشکال مضحک
diversely U به اشکال مختلف
demurrable U اشکال کردنی
trouble shooting U رفع اشکال
geometric shapes U اشکال هندسی
debugging U اشکال زدائی
hardness U اشکال سفتی
debugging U اشکال زدایی
lynches U بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
knock about <idiom> بدون برنامه ریزی سفر کردن
to grope women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
drip dry U خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
to feel women up U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
lynched U بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
drip-dry U خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
cold turkey <idiom> U ترک کردن اعتیاد بدون دارو
to make a grab at women U عشقبازی کردن با زنها [بدون رضایت زن]
do without <idiom> U بدون هیچ چیزی کار کردن
glide U پرواز کردن بدون نیروی موتور
cohabited U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
obtruding U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
cohabiting U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
cohabits U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
glided U پرواز کردن بدون نیروی موتور
obtrudes U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
lynch U بدون محاکمه مجازات کردن یاکشتن
cohabit U با هم زندگی کردن بدون ازدواج رسمی
glides U پرواز کردن بدون نیروی موتور
obtrude U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruded U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
diversiform U دارای اشکال مختلف
similar figures U اشکال همانندیا متشابه
swarms U چندین اشکال برنامه
bottle neck U مانع اشکال کار
dysphonia U اشکال در حرف زدن
to create a difficulty U اشکال پیش اوردن
handicap U امتیاز دادن اشکال
handicaps U امتیاز دادن اشکال
debug aids U ادوات اشکال زدایی
debugger U برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل
acataposis U اشکال عمل بلع
kaleidoscope U لوله اشکال نما
debugging aids U ادوات اشکال زدایی
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
kaleidoscopes U لوله اشکال نما
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
dysphagia U اشکال دربلعیدن غذا
There is the rub. U اشکال درهمین جااست
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
swarm U چندین اشکال برنامه
swarmed U چندین اشکال برنامه
To get into difficulties. U دچار اشکال شدن
program debugging U اشکال زدایی برنامه
free lance U کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
Give the benefit of the doubt <idiom> U [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
adlib U بدون مقدمه صحبت کردن بمیل خود
multitasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
roughdry U بدون صافکاری و اتو کشی خشک کردن
adds U قرار دادن اشکال کنار هم
adding U قرار دادن اشکال کنار هم
add U قرار دادن اشکال کنار هم
filet U توری دارای اشکال مربع
pressed for time <idiom> U با اشکال وبه سختی وقت
pirated U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
goose step U رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
pirate U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
to do without any thing U ازچیزی صرف نظرکردن بدون چیزی گذران کردن
pirates U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
To play for love . U عشقی بازی کردن ( بدون شرط بندی پولی )
pirating U بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
live up to <idiom> U طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
proteus U خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
To put obstacles in the way. U سنگ انداختن درکاری (اشکال تراشیدن )
galanty show U نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com