Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pass
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passed
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passes
U
صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judges
U
داوری کردن فتوی دادن
judge
U
داوری کردن فتوی دادن
judged
U
داوری کردن فتوی دادن
judging
U
داوری کردن فتوی دادن
judged
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judge
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judges
U
فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
charter
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charters
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
chartering
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
chartered
U
پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
decidable
U
تصمیم گرفتنی قابل فتوی
authorising
U
اختیار دادن تصویب کردن
authorize
U
اختیار دادن تصویب کردن
authorizes
U
اختیار دادن تصویب کردن
enacted
U
تصویب کردن نمایش دادن
authorizing
U
اختیار دادن تصویب کردن
enacts
U
تصویب کردن نمایش دادن
enacting
U
تصویب کردن نمایش دادن
authorises
U
اختیار دادن تصویب کردن
enact
U
تصویب کردن نمایش دادن
adjudges
U
با حکم قضایی فیصل دادن فتوی دادن
adjudging
U
با حکم قضایی فیصل دادن فتوی دادن
adjudged
U
با حکم قضایی فیصل دادن فتوی دادن
awarding
U
فتوی دادن
pronounce a judgement
U
فتوی دادن
arbitrating
U
فتوی دادن
awarded
U
فتوی دادن
arbitrates
U
فتوی دادن
award
U
فتوی دادن
adjudicate
U
فتوی دادن
give a sentence
U
فتوی دادن
decide
U
فتوی دادن
decides
U
فتوی دادن
adjudicated
U
فتوی دادن
arbitrate
U
فتوی دادن
adjudicates
U
فتوی دادن
awards
U
فتوی دادن
adjudicating
U
فتوی دادن
arbitrated
U
فتوی دادن
adjudge
U
فتوی دادن
approvable
U
قابل تصویب
pronounce
U
حکم دادن فتوی دادن
pronounces
U
حکم دادن فتوی دادن
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
implement
U
انجام دادن یا اجرا کردن چیزی
implemented
U
انجام دادن یا اجرا کردن چیزی
implementing
U
انجام دادن یا اجرا کردن چیزی
implements
U
انجام دادن یا اجرا کردن چیزی
possible
[doable, feasible]
<adj.>
U
قابل اجرا
achievable
<adj.>
U
قابل اجرا
manageable
<adj.>
U
قابل اجرا
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
U
قابل اجرا
convenient
<adj.>
U
قابل اجرا
functional
<adj.>
U
قابل اجرا
executable
U
قابل اجرا
makeable
<adj.>
U
قابل اجرا
makable
[spv. makeable]
<adj.>
U
قابل اجرا
makable
<adj.>
U
قابل اجرا
contrivable
<adj.>
U
قابل اجرا
accomplishable
U
قابل اجرا
enforcible
U
قابل اجرا
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
قابل اجرا
purposive
<adj.>
U
قابل اجرا
purposeful
<adj.>
U
قابل اجرا
doable
<adj.>
U
قابل اجرا
feasible
<adj.>
U
قابل اجرا
purpose-built
<adj.>
U
قابل اجرا
proper
<adj.>
U
قابل اجرا
practical
<adj.>
U
قابل اجرا
enforceable
U
قابل اجرا
applicable
<adj.>
U
قابل اجرا
suitable
<adj.>
U
قابل اجرا
usable
<adj.>
U
قابل اجرا
utilisable
[British]
<adj.>
U
قابل اجرا
practicable
U
قابل اجرا
utilizable
<adj.>
U
قابل اجرا
useful
<adj.>
U
قابل اجرا
executable
<adj.>
U
قابل اجرا
practicable
<adj.>
U
قابل اجرا
executory
U
قابل اجرا
workable
<adj.>
U
قابل اجرا
effective
U
قابل اجرا
inexecutable
<adj.>
U
غیر قابل اجرا
inapplicable
U
غیر قابل اجرا
come to effect
U
قابل اجرا شدن
come into operation
U
قابل اجرا شدن
impracticable
<adj.>
U
غیر قابل اجرا
executable form
U
فرم قابل اجرا
executable form
U
شکل قابل اجرا
post obit
U
قابل اجرا پس از مرگ
inexecutable
U
غیر قابل اجرا
apply
U
قابل اجرا بودن
applies
U
قابل اجرا بودن
applying
U
قابل اجرا بودن
facile
U
باسانی قابل اجرا
to go into effect
U
قابل اجرا شدن
to inure
U
قابل اجرا شدن
unfeasible
<adj.>
U
غیر قابل اجرا
efective
U
موثر قابل اجرا
to take effect
U
قابل اجرا شدن
to come into operation
U
قابل اجرا شدن
unenforceable
U
غیر قابل اجرا
applicable law
U
قانون قابل اجرا
inapplicable
U
غیر قابل اجرا نامناسب
binds
U
به صورتی که قابل اجرا باشد
bind
U
به صورتی که قابل اجرا باشد
pracitcable
U
قابل اجرا صورت پذیر
N.A
U
مخفف به معنای غیر قابل اجرا
to enter into force as from
U
قابل اجرا
[قانونی]
شدن از زمان
binder
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
irreversible process
U
پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
binders
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
aix
U
ی از UNIX محصول IBM قابل اجرا در PCهایش
machined
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machines
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
reprogram
U
تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد
object language programming
U
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
portable
U
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
dynamically
U
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic
U
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
issues
U
صادر کردن
issue
U
صادر کردن
emitted
U
صادر کردن
emits
U
صادر کردن
promulge
U
صادر کردن
emit
U
صادر کردن
emitting
U
صادر کردن
export
U
صادر کردن
send out
U
صادر کردن
issued
U
صادر کردن
pronounces
U
صادر کردن
exported
U
صادر کردن
exporting
U
صادر کردن
pronounce
U
صادر کردن
chaining
U
به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
pocket judgment
U
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
Taligent
U
سیستم عامل ساخت IBM وApple که درPC وMacintosh قابل اجرا است
run duration
U
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
to issue instructions
U
دستور صادر کردن
pass a sentence
U
حکم صادر کردن
to export something
[from / to a country]
U
صادر کردن
[به یا از کشوری]
certificates
U
گواهی صادر کردن
re export
U
دوباره صادر کردن
certificate
U
گواهی صادر کردن
issue a warning
U
اخطار صادر کردن
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
underwrite
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwrites
U
پذیره نویسی صادر کردن
to smuggle out
U
قاچاقی صادر کردن یافرستادن
underwrote
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwritten
U
پذیره نویسی صادر کردن
underwriting
U
پذیره نویسی صادر کردن
machines
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
dedicated
U
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
machine
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
approval by acclamation
U
تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
virus
U
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
viruses
U
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
devices
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
ScriptX
U
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
subscribed
U
تصویب کردن
ratify
U
تصویب کردن
ratifies
U
تصویب کردن
ratified
U
تصویب کردن
approves
U
تصویب کردن
sanctions
U
تصویب کردن
subscribe
U
تصویب کردن
sanctioning
U
تصویب کردن
sanction
U
تصویب کردن
approve
U
تصویب کردن
ratifying
U
تصویب کردن
sanctioned
U
تصویب کردن
subscribes
U
تصویب کردن
grant
U
تصویب کردن
allow
U
تصویب کردن
resolute
U
تصویب کردن
allows
U
تصویب کردن
allow
U
تصویب کردن
approbate
U
تصویب کردن
subscribing
U
تصویب کردن
allowing
U
تصویب کردن
approving
U
تصویب کردن
disapproves
U
رد کردن تصویب نکردن
disapprove
U
رد کردن تصویب نکردن
approval to the treaty
U
معاهدهای را تصویب کردن
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
bombed out
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombs
U
یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com