English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
green soap U صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
larkspur U [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
glabrescent U گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
galbanum U نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
zounds U فحش ملایمی است
curf U خاکی که اجر از ان تهیه میشود
botanical U ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
simnel U نانی که از ارد ریزواعلی تهیه میشود
champagne U نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
corsage U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
corsages U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
goulash U نوعی غذا که با گوشت گاو یاگوساله و سبزیجات تهیه میشود
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy U بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
vegetable jelly U دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
cereals U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
cereal U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
precedents U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent U نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
mosaic mountant U صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
lather U کف صابون
suds U اب صابون
soaps U صابون
soaping U صابون
soap U صابون
soaped U صابون
soap solution U اب صابون
soap suds U کف صابون
soapsuds U کف صابون
soap maker U صابون پز
soap boiler U صابون پز
Soap lather . U کف صابون
soapless U بی صابون
suds U کف صابون
saponification U با صابون شستن
soap solution U محلول صابون
soapbark U درخت صابون
washing powder U صابون رختشویی
animal soap U صابون حیوانی
soap U صابون زدن
scour U صابون زدن
scoured U صابون زدن
wash ball U صابون دستشویی
scours U صابون زدن
washing powder U گرد صابون
soap bubble U حباب کف صابون
water soak U در اب صابون زدن
opodeldoc U صابون کافوری
lathery U مثل کف صابون
A bar of soap. A cake of soap. U یک قالب صابون
metallic soap U صابون فلزی
soapboxes U جعبه صابون
saponification U صابون سازی
liquid soap U صابون مایع
saponated U صابون دار
soapy U صابون دار
washing powders U گرد صابون
abrasive soap U صابون سایا
soapmaking U صابون سازی
soaps U صابون زدن
some soap U چند تا صابون
saponaceous U صابون دار
washing powders U صابون رختشویی
soaping U صابون زدن
soaped U صابون زدن
soapbox U جعبه صابون
detergent U گرد صابون قوی
detergents U گرد صابون قوی
barilla U قلیای صابون پزی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
lather U کف یا عرق اسب صابون زدن
Soap doest lather in salty water . U صابون رآب شور کف نمی کند
He latherd his chin before shaving. U قبل از اصلاح صورتش را کف صابون مالید
lye U قلیاب صابون پزی قلیا زدن
saponated U صابون زده دارای محلول صابونی
To lick ones lips . U شکم خود را برای چیزی صابون زدن
May I have some soap? U ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
tailor's chalk U گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
herbaceous U گیاهی
vegetative U گیاهی
vegetal U گیاهی
herbescent U گیاهی
vegetable U گیاهی
milking U شیره گیاهی
herbal dye U رنگینه گیاهی
milk U شیره گیاهی
phytogeography U جغرافیای گیاهی
phyton U واحد گیاهی
latex U شیره گیاهی
plant food U غذای گیاهی
vegetation U زندگی گیاهی
jassid U افت گیاهی
loose smut U زنگ گیاهی
blight U زنگ گیاهی
milked U شیره گیاهی
milks U شیره گیاهی
blighting U زنگ گیاهی
floral zone U منطقه گیاهی
vegetation U پوشش گیاهی
floral ornament U تزیینات گیاهی
botanical pesticide U افت کش گیاهی
pectin U ژلاتین گیاهی
phytochorology U جغرافیای گیاهی
saps U شیره گیاهی
phytogeopraphy U جغرافیای گیاهی
plant geography U جغرافیای گیاهی
sap U شیره گیاهی
sapped U شیره گیاهی
sap wood U شیره گیاهی
vegtable fat U چربی گیاهی
bolster layer U بالش گیاهی
honeydew U شهد گیاهی
bacterium U میکروبهای گیاهی
geographical botany U جغرافیای گیاهی
geobotany U جغرافیای گیاهی
mildew U زنگ گیاهی
vegetable fiber U الیاف گیاهی
vegetality U حالت گیاهی
auxin U هورمون گیاهی
galenical U داروی گیاهی
pectin U دلمه گیاهی
vegetive U گیاهی روینده
blights U زنگ گیاهی
aphis U شپشک گیاهی
phytosociology U جامعه شناسی گیاهی
underwood U گیاهی که در زیردرختی روییده
plant-dyes U رنگینه های گیاهی
pollinose U شبیه گرده گیاهی
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
phytogenic U دارای منشاء گیاهی
lenticel U خلل وفرج گیاهی
psylla U شپشههای جهنده گیاهی
plant ecology U بوم شناسی گیاهی
vitta U لوله یا منفذ گیاهی
fire blast U یرقان سوزنده گیاهی
trichomic U کرک گیاهی مویک
phytoecology U بوم شناسی گیاهی
trichome U کرک گیاهی مویک
paleobotany U سنگواره شناسی گیاهی
to pull up a plant U گیاهی را ازریشه دراوردن
phytobiology U علم الحیات گیاهی
Manila U از الیاف گیاهی نساجی
psyllidae U شپشههای جهنده گیاهی
humus U خاک گیاهی هرموس
mungo U گیاهی از تیره روناسیان
verticillium U قارچ ناقص افت گیاهی
turgor U ورم سلولهای زنده گیاهی
pollen counts U درصد گردههای گیاهی در هوا
dragon's head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
turgor U اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی
dragon head U گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
irid U گیاهی از جنس سوسن یازنبق
deciduous U گیاهی که در زمستان برگ میریزد
trailer U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
pollen count U درصد گردههای گیاهی در هوا
trailers U گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
vetch U ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود
eelgrass U علف مارماهی که گیاهی است دریایی
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
ecesis U قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری
buckeye U گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
albumens U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumen U مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
gutta percha U هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
globeflower U گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان
foliage plant U گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com