English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stage-struck U شیفتهی بازیگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to walk the boards U بازیگری کردن
acting U بازیگری جدیت
stage fever U کرم بازیگری یا اکتری
ball carrier U بازیگری که با توپ میدود
novices U بازیگری که هنوزبرنده نشده
novice U بازیگری که هنوزبرنده نشده
gunners U بازیگری که کمترپاس میدهد
gunner U بازیگری که کمترپاس میدهد
distortionist U بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
hookers U بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
hooker U بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
pin bowler U بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
basket hanger U بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
quick change U بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند
triple threat U بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
assist U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assists U بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
spot bowler U بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
eight ball billiard U تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com