English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loculicidal U شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
receptacle U حفره درون سلولی گیاه
receptacles U حفره درون سلولی گیاه
lumen U حفره سلولی درون جدار گیاه
pistil U گرزن
carpal bone U حجره گرزن
carpel U حجره گرزن
acarpelous U بی حجره گرزن
acarpellous U بی حجره گرزن
florescent U شکوفا
indehiscent U نا شکوفا
abloom U شکوفا
budding U شکوفا
dehiscent U شکوفا
prosperous U شکوفا
septifragal U شکوفا وبازشونده
proliferous U قابل تکثیر شکوفا
gill slit U شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
isomorph U جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear U خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
rhubarb U گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte U گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
hemp U گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
everblooming U همیشه بهار همیشه شکوفا
ventricles U حفره
crater U حفره
craters U حفره
delve U حفره
chambers U حفره
chamber U حفره
ventricle U حفره
delving U حفره
interstice U حفره
delves U حفره
delved U حفره
hollows U حفره
dale U حفره
holes U حفره
holed U حفره
hole U حفره
cell U حفره
cells U حفره
caverns U حفره
cavern U حفره
holing U حفره
pothole U حفره
potholes U حفره
cavity U حفره
cavities U حفره
dales U حفره
hollow U حفره
ditch U حفره
sinuses U حفره مغ
sheuch U حفره
sinus U حفره مغ
lacuna U حفره
venter U حفره
porous U حفره
fovea U حفره
sockets U حفره
socket حفره
loculus U حفره
sheugh U حفره
ditches U حفره
borings U حفره
sucket U حفره
thirl U حفره
ditched U حفره
laigh U حفره
cavitation U حفره
pit U حفره روباه
loculate U حفره دار
maw U حفره معده
mold cavity U حفره قالب
trilocular U دارای سه حفره
pitting U ایجاد حفره
ozone hole U حفره اوزون
cavern U حفره زیرزمینی
vacuolation U ایجاد حفره
vacuolation U تشکیل حفره
vacuolate U حفره مانند
caverns U حفره زیرزمینی
vacuolar U حفره مانند
fossate U حفره دار
boring U حفره کنی
electron hole U حفره الکترونی
pitted U حفره دار
cavitation U حفره سازی
camouflet U حفره ماسوره
camouflet U حفره زیرزمینی
crypt U حفره غدهای
calyculate U حفره دار
fossa U حفره فرورفتگی
pits U حفره روباه
pits U گودال حفره
knot hole U محل حفره
charging socket حفره جا شارژر
weak square U حفره سوراخ
gleonid U حفره دار
foveiform U حفره مانند
foveate U حفره دار
pit U گودال حفره
foveal U حفره دار
alveolate U حفره دار
hollows U گودی حفره
crypts U حفره غدهای
hollow U گودی حفره
cellular expanded U بتن با حفره منبسط
fox hole U سنگر حفره روباه
loculus U حفره کیسه گرده
excavation U گود برداری حفره
electron pair U زوج الکترون حفره
fuze cavity U حفره نصب ماسوره
pit U حفره خرج چاه
vacuolate U حفرهای حفره دار
triloculate U دارای سه حفره سه یاختهای
chamber U جان لوله حفره
chambers U جان لوله حفره
sinks U ته نشینی حفره یاگودال
sink U ته نشینی حفره یاگودال
pits U حفره خرج چاه
vacuolar U حفرهای حفره دار
socket bayonet سرنیزه حفره دار
vesiculate U مربوط به حفره تاول دار
vesicular U مربوط به حفره تاول دار
vesicular U حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
hawse buckler U درپوش حفره زنجیر لنگر
cavities U سوراخ حفره یا محفظه قالب
lumen U حفره یا مجرای عضولولهای شکل
cavity U سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunal U وابسته به حفره یا جای خالی
calyculate U دارای سطوح حفره دار
lacunate U وابسته به حفره یا جای خالی
lacunary U وابسته به حفره یا جای خالی
lacunar U وابسته به حفره یا جای خالی
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
hamstrings U زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping U سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
hamstring U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing U زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate U حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
sitzmark U حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
craters U دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
PCMCIA U - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
endodontia U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
incision U شکاف
chasm U شکاف
craze U شکاف
crazes U شکاف
rifts U شکاف
rift U شکاف
chasms U شکاف
gap U شکاف
hiatus U شکاف
gaps U شکاف
crack U شکاف
aperture U شکاف
apertures U شکاف
arm slit U شکاف
notch U شکاف
groove U شکاف
grooves U شکاف
fisure U شکاف
fairlead U شکاف
tear U شکاف
chik U شکاف
cracks U شکاف
cloot U شکاف سم
raking U شکاف
rakes U شکاف
cleft palates U شکاف سق
incisure U شکاف
notches U شکاف
insection U شکاف
cleft palate U شکاف سق
head slot U شکاف هد
lacuna U شکاف
rake U شکاف
chine U شکاف
multifid U شکاف شکاف
split U شکاف
fissures U شکاف
fissure U شکاف
crevices U شکاف
crevice U شکاف
incisions U شکاف
cleft U شکاف
clefts U شکاف
break through U شکاف
overture U شکاف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com