English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tallied U شمارش شمارشگر
tallies U شمارش شمارشگر
tally U شمارش شمارشگر
tallying U شمارش شمارشگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
call off U فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
countering U شمارشگر
countered U شمارشگر
counter U شمارشگر
Geiger counter U شمارشگر مولر
numerator U شمارنده شمارشگر
Geiger counters U شمارشگر مولر
impluse meter U شمارشگر ایمپولز
counter mechanism U مکانیسم شمارشگر
counting tube U لامپ شمارشگر
geiger muller counter U شمارشگر گایگر- مولر
speed counter U شمارشگر عده دور
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
counting U شمارش
numeration U شمارش
computation U شمارش
counts U شمارش
count U شمارش
counted U شمارش
computations U شمارش
myriad <adj.> U غیرقابل شمارش
counting votes U شمارش اراء
enumerable U شمارش پذیر
recounted U شمارش مجدد
denumerable U قابل شمارش
enumeratoin U سرشماری شمارش
recount U شمارش مجدد
head counts U شمارش مردم
head count U شمارش مردم
indigitation U اعلان شمارش
numerable U قابل شمارش
record count U شمارش رکوردها
countdowns U شمارش معکوس
counting loop U حلقه شمارش
recounting U شمارش مجدد
countable U شمارش پذیر
counter U عقربه شمارش
uncountable <adj.> U غیرقابل شمارش
sumless <adj.> U غیرقابل شمارش
countered U عقربه شمارش
numberless <adj.> U غیرقابل شمارش
recounts U شمارش مجدد
countering U عقربه شمارش
innumerable <adj.> U غیرقابل شمارش
countdown U شمارش معکوس
countless <adj.> U غیرقابل شمارش
calculability U قابلیت شمارش
tabs U شمارش جدول بندی
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
numerative U دستگاه شمارش [ریاضی]
tab U شمارش جدول بندی
scrutineer U مامور شمارش ارا
computation U نتیجه شمارش محاسبه
uncounted U غیر قابل شمارش
computations U نتیجه شمارش محاسبه
dehind U شمارش امتیاز منفی بازیگر
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
innumerable U غیرقابل شمارش بیحد و حصر
count down U از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
hemacytometer U اسبابی برای شمارش گویچههای خون
blood count U شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
blood counts U شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
communication security custodian U مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
keystroke U شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
instruction counter U شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
server U مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
grid U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
decimal file system U سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com