English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
homophyly U شباهت خانوادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simulacrum U شباهت ریایی شباهت تصنعی
heraldry U نجباوعلائم نجابت خانوادگی نشان نجابت خانوادگی
familial U خانوادگی
domestic U خانوادگی
surnames U نام خانوادگی
surname U نام خانوادگی
family name U نام خانوادگی
patronymic U نام خانوادگی
washerwoman U زن رختشوی خانوادگی
family name U اسم خانوادگی
family allowances U مقرری خانوادگی
family farm U مزرعه خانوادگی
emblazonry U نشان خانوادگی
family industry U صنعت خانوادگی
domestic problem U مساله خانوادگی
clannishness U هواداری خانوادگی
household system U نظام خانوادگی
blazon U نشان خانوادگی
family names U نام خانوادگی
family names U اسم خانوادگی
family asset U دارائی خانوادگی
removed U فاصله خانوادگی
family background U پیشینه خانوادگی
nobility U اصالت خانوادگی
analogues U شباهت
nearness U شباهت
nighness U شباهت
anomalous U بی شباهت
analog U شباهت
analogies U شباهت
similarity U شباهت
comparableness U شباهت
analogy U شباهت
similarities U شباهت
equality U شباهت
analogue U شباهت
hairiness U شباهت به مو
resemblance U شباهت
semblance U شباهت
unlike U بی شباهت
likenesses U شباهت
likeness U شباهت
coat armour U زره ونشانهای خانوادگی
vendetta U دشمنی خونی خانوادگی
domestically U بطور خانوادگی و اهلی
vendettas U دشمنی خونی خانوادگی
family neurosis U روان رنجوری خانوادگی
majordomo U متصدی امور خانوادگی
semblable U شباهت شبیه
simulacrum U شباهت وهمی
self identity U شباهت تام
leafiness U شباهت برگ
similitude U شباهت صورت
frutescence U شباهت به گلبن
not nearctic U هیچ شباهت
homophyly U شباهت فامیلی
mossiness U شباهت خزه
to look like U شباهت داشتن
assimilatory U شباهت دهنده
d. likeness U شباهت دور
resembled U شباهت داشتن
resembles U شباهت داشتن
resembling U شباهت داشتن
atavism U شباهت به نیاکان
assonance U شباهت صدا
apparence U شباهت طبیعی
proportion U شباهت مقدار
resemble U شباهت داشتن
atavistic U شباهت به نیاکان
approximation U شباهت زیاد
verisimilitude U شباهت به واقعیت
proportions U شباهت مقدار
approximations U شباهت زیاد
propinquity U شباهت قرابت
dissimilar U بی شباهت غیرمشابه
d. likeness U شباهت اندک
analogies U شباهت همانندی
analogy U شباهت همانندی
maiden names U نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
tied down <idiom> U مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
scutcheon U سپر سپرحاوی نشان خانوادگی
maiden name U نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
hestia U الهه اجاق خانوادگی وشهرها
blazonry U علامت یانشان نجابت خانوادگی
heraldry U ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
emblazon U بانشانهای نجابت خانوادگی اراستن
highbred U دارای تربیت یانجابت خانوادگی
to resemble somebody U شباهت به کسی داشتن
Be a dead ringer for someone <idiom> U شباهت زیاد دو نفر
simulative U دارای شباهت فاهری
gauziness U شباهت به گارس یاتنزیب
parity of reasoning U قیاس یا شباهت استدلال
blood feud U کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
major-domos U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
He cant be tied down to family life. U پای بند زندگی خانوادگی نیست
major-domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
assimilative U هم جنس شونده شباهت دار
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
You are sure a dead ringer for muy brother. U تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
homomorphy U شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
gristliness U شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
dissimilate U ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
pewage U پولی که بابت نشستن درجاهای خانوادگی یانیمکتهای چندنفری درکلیسامیدهند
me too U دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
initialling U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initials U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialing U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialed U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialled U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
lappets U [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Senneh U سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com