Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
relator
U
شاکی خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
plaintiffs
U
شاکی
actors
U
شاکی
actor
U
شاکی
plaintiff
U
شاکی
claimant
U
شاکی
complainants
U
شاکی
relator
U
شاکی
squawker
U
شاکی
suer
U
شاکی
petitioners
U
شاکی
having a grievance
U
شاکی
accuser
U
شاکی
denunciator
U
شاکی
accusers
U
شاکی
complainer
U
شاکی
complainant
U
شاکی
petitioner
U
شاکی
plaintiff
U
شاکی
[قانون]
petitioner
U
شاکی متظلم
pursuer
[Scottish English]
U
شاکی
[قانون]
petitioner
[divorce proceedings]
U
شاکی
[قانون]
claimant
[arbitration proceedings]
U
شاکی
[قانون]
complainant
[British E]
U
شاکی
[قانون]
petitioners
U
شاکی متظلم
counterclaim
U
جواب به ادعای شاکی
libllant
U
خواهان یا شاکی دعوی افترا
the burden of proof rests of claimant
U
بار اثبات بر عهده شاکی است
necessary house
U
خصوصی
private line
U
خط خصوصی
jackes
U
خصوصی
subrosa
U
خصوصی
informal
U
خصوصی
privates
U
خصوصی
off the record
<idiom>
U
خصوصی
private
U
خصوصی
personal
U
خصوصی
private debt
U
بدهی خصوصی
private tutoring
[American E]
U
تدریس خصوصی
private tuition
U
تدریس خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
extra tuition
U
تدریس خصوصی
private deed
U
سند خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private lessons
U
تدریس خصوصی
camarin
U
نیایشگاه خصوصی
apsidiole
U
نیایشگاه خصوصی
private cost
U
هزینه خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
private law
U
حقوق خصوصی
passkey
U
کلید خصوصی
paticular
U
خصوصی بابت
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
private agreement
U
قرارداد خصوصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
relator
U
مدعی خصوصی
private consumption
U
مصرف خصوصی
private
U
اختصاصی خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
privatizing
U
خصوصی کردن
privatizes
U
خصوصی کردن
privatized
U
خصوصی کردن
privatize
U
خصوصی کردن
privatization
U
خصوصی کردن
privatising
U
خصوصی کردن
privatises
U
خصوصی کردن
semiprivate
U
نیمه خصوصی
special relativity
U
نسبیت خصوصی
privatised
U
خصوصی کردن
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
pillow talk
U
حرفهای خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
proprietary company
U
شرکت خصوصی
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
private enterprises
U
موسسات خصوصی
private institutions
U
موسسات خصوصی
private finance
U
مالیه خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
private saving
U
پس انداز خصوصی
private talk
U
صحبت خصوصی
private treaty
U
معامله خصوصی
privately leased line
U
خط اجارهای خصوصی
Citizens' Band
U
باند خصوصی
closets
U
گنجه خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
personal
U
منقول خصوصی
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
privates
U
اختصاصی خصوصی
private detective
U
کاراگاه خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
privy
U
خصوصی محرمانه
privately
U
بطور خصوصی
closeting
U
گنجه خصوصی
closeted
U
گنجه خصوصی
closet
U
گنجه خصوصی
tutors
U
معلم خصوصی
party lines
U
خط خصوصی تلفن
tutor
U
معلم خصوصی
private sector
U
بخش خصوصی
tutored
U
معلم خصوصی
subjective
U
فاعلی خصوصی
off-the-record
U
محرمانه و خصوصی
off the record
U
محرمانه و خصوصی
in petto
U
بطور خصوصی
party line
U
خط خصوصی تلفن
backstage
U
محرمانه خصوصی
caskets
U
نامه خصوصی
casket
U
نامه خصوصی
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
jurist
U
متخصص حقوق خصوصی
jurists
U
متخصص حقوق خصوصی
tutored
U
درس خصوصی دادن به
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
pbx
U
تبادل انشعاب خصوصی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
tutors
U
درس خصوصی دادن به
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
backsides
U
عقب هر چیزی خصوصی
backside
U
عقب هر چیزی خصوصی
to be privately insured
U
بیمه خصوصی داشتن
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
curtain lecture
U
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
tutorials
U
درس خصوصی دادن به
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
tutorial
U
درس خصوصی دادن به
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
tutor
U
درس خصوصی دادن به
to give private lessons
U
درس خصوصی دادن
To have selfish motives . to have an axe to grind.
U
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
palor
U
اطاق برای گفتگو خصوصی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
offstage
U
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
privilege cab
U
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
to tutor somebody in English
U
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
table talk
U
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
pabx
U
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
qui tam action
U
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
personals
U
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
toll traverse
U
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
speaking with prosecutor
U
در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Big Brother
U
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect
U
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB
U
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off .
U
به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP
U
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com