Perdic | شاه بلوط بازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	conker U	شاه بلوط بازی
	conkers U	شاه بلوط بازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	glans U	بلوط
	oak	بلوط
	chestnut	بلوط
	chestnuts U	بلوط
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	durmast U	بلوط جنگلی
	acorn oil U	روغن بلوط
	oak wood U	چوب بلوط
	oakling U	نهال بلوط
	oak tree U	درخت بلوط
	echinus U	بلوط دریایی
	white oak U	بلوط سفید
	quercine U	جنس بلوط
	oak U	چوب بلوط
	red oak U	بلوط دم دار
	chestnut U	شاه بلوط
	quercitron U	بلوط سیاه
	glandiferous U	بلوط دار
	ilex U	بلوط سبز
	live oak U	بلوط ویرجینیا
	chestnuts U	شاه بلوط
	horse chestnuts U	شاه بلوط هندی
	horse chestnut U	شاه بلوط بری
	marron U	شاه بلوط اروپایی
	horse chestnut U	شاه بلوط هندی
	polenta U	خریره جو و شاه بلوط
	conker U	شاه بلوط هندی
	horse chestnuts U	شاه بلوط بری
	conkers U	شاه بلوط هندی
	quercine U	وابسته به درخت بلوط
	acorn U	میوهء تیرهء درختان بلوط
	tan bark U	جفت :پوست درخت بلوط
	acorns U	میوهء تیرهء درختان بلوط
	corks U	بافت چوب پنبه درخت بلوط
	Spanish chestnut U	شاه بلوط شیرین [گیاه شناسی]
	buckeye U	گیاهی شبیه شاه بلوط هندی
	chaparral U	بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
	willow oak U	بلوط برگ خنجری مشرق امریکا
	castanea sativa U	شاه بلوط شیرین [گیاه شناسی]
	oaken U	ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
	cork U	بافت چوب پنبه درخت بلوط
	sweet chestnut U	شاه بلوط شیرین [گیاه شناسی]
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	tusser or sur orsore U	یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
	fagaceous U	وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	maroon U	شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	set the score U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	set the game U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	watermanship U	اب بازی
	hopscotch U	بازی لی لی
	fun U	بازی
	slackness U	بازی
	solitaires U	تک بازی
	plain dealing U	بازی
	basics U	بازی
	homes U	بازی
	home U	بازی
	openness U	بازی
	playing U	بازی
	partie U	بازی
	sportiveŠetc U	بازی کن
	basic U	بازی
	patulousness U	بازی
	grey hound U	سگ بازی
	solitaire U	تک بازی
	falconine U	بازی
	play U	بازی
	plays U	بازی
	actions U	بازی
	dibasic U	دو بازی
	played U	بازی
	action U	بازی
	gaming U	بازی
	clearance U	بازی
	game U	بازی
	paperwork U	کاغذ بازی
	mountebankery U	زبان بازی
	stoppage of the game U	توقف بازی
	misplay U	بازی اشتباه
	rink U	میدان یخ بازی
	bonfire U	اتش بازی
	playthings U	اسباب بازی
	fireworks U	اتش بازی
	rinks U	میدان یخ بازی
	rinks U	یخ بازی کردن
	lusory U	بازی کن خنده کن
	bonfires U	اتش بازی
	paraphrasing U	بازی با الفاظ
	paraphrases U	بازی با الفاظ
	paraphrased U	بازی با الفاظ
	stock jobbing U	سفته بازی
	skating U	اسکیت بازی
	pugilism U	بوکس بازی
	malversation U	دغل بازی
	stock jobbery U	سفته بازی
	let us play U	بازی کنیم
	gaming U	قمار بازی
	miscast U	بد بازی کردن
	firework	آتش بازی
	bump U	بازی کردن
	middle game U	وسط بازی
	sodomyh U	بچه بازی
	paraphrase U	بازی با الفاظ
	legerdemain U	حقه بازی
	football U	بازی فوتبال
	pyrotechny U	فن اتش بازی
	priestcraft U	کشیش بازی
	popery U	پاپ بازی
	rink U	یخ بازی کردن
	playing time U	مدت بازی
	playing the man U	بازی روانی
	playing the man U	بازی با حریف
	footballer U	فوتبال بازی کن
	footballers U	فوتبال بازی کن
	playing the board U	بازی فی نفسه
	playing the board U	بازی بر صفحه
	red tapery U	قرطاس بازی
	radial play U	بازی شعاعی
	pyrotechnic display U	اتش بازی
	puppetry U	عروسک بازی
	quiot U	لیس بازی
	twiddle U	بازی کردن
	puppetry U	خیمه شب بازی
	twiddled U	بازی کردن
	puppet show U	خیمه شب بازی
	twiddles U	بازی کردن
	twiddling U	بازی کردن
	radial play U	بازی عرضی
	playing court U	زمین بازی
	playact U	رل بازی کردن
	rope dancing U	ریسمان بازی
	ropery U	طناب بازی
	on side U	پایان بازی
	off hand game U	بازی جنبی
	off hand game U	بازی غیررسمی
	sheep's eyes U	نظر بازی
	shell game U	گردو بازی
	footballs U	بازی فوتبال
	mountebankery U	چاچول بازی
	play away U	به بازی گذراندن
	rope dancing U	بند بازی
	open heartedness U	راست بازی
	play therapy U	بازی درمانی
	pedophilia U	بچه بازی
	quackery U	حقه بازی
	pederosis U	بچه بازی
	pederasty U	بچه بازی
	rooker U	یکجورکفش یخ بازی
	passive play U	بازی غیرفعال
	papistry U	پاپ بازی
	fence U	شمشیر بازی
	fences U	شمشیر بازی
	plaything U	اسباب بازی
	monkey business U	کچلک بازی
	skiing U	اسکی بازی
	field of play U	زمین بازی
	favoritism U	پارتی بازی
	hawking U	قوش بازی
	swordplay U	فن شمشیر بازی
	cock fighting U	خروس بازی
	double dealing U	حقه بازی
	playground U	زمین بازی
	playgrounds U	زمین بازی
	doll play U	عروسک بازی
	dibs U	بازی نرد
	dib U	تیله بازی
	dib U	قاپ بازی
	winner U	برنده بازی
	sharp practice U	حقه بازی
	video games U	بازی دیدنی
	video game U	بازی دیدنی
	game of chance U	بازی قمار
	game cycle U	دوره بازی
	game ball U	توپ بازی
	free play U	بازی ازاد
	free handedness U	دست بازی
	skate U	بازی تهاجمی
	four handed game U	بازی چهارنفره
	fornication U	جنده بازی
	skated U	بازی تهاجمی
	flimflam U	حقه بازی
	skates U	بازی تهاجمی