Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lap winding
U
سیم پیچ رویهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wholly
U
رویهم
lap
U
رویهم قرار دادن
lap
U
زیرکار رویهم افتادگی
lapped
U
رویهم قرار دادن
lapped
U
زیرکار رویهم افتادگی
overlay
U
رویهم قراردادن
overlaying
U
رویهم قراردادن
overlays
U
رویهم قراردادن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
accumulate
U
رویهم انباشتن
accumulates
U
رویهم انباشتن
accumulating
U
رویهم انباشتن
overall
U
رویهم رفته
overalls
U
رویهم رفته
pyramid
U
رویهم انباشتن
pyramids
U
رویهم انباشتن
laps
U
رویهم قراردادن
bank
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
banks
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
overlap
U
رویهم افتادن
overlap
U
پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
رویهم افتادن
overlapped
U
پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
رویهم افتادن
overlaps
U
پوشاندن پوشش دو چیز رویهم افتادن رویهم
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapping
U
رویهم افتاده
equitant
U
رویهم قرار گرفتن برگها
girder bridge
U
پل چند تکه قابل نصب رویهم
hotchpot
U
سرجمع کردن دارایی رویهم ریختن اموال
laminate
U
رویهم قرار دادن
lap joint
U
لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
lap joint
U
اتصال رویهم
lap joint riveting
U
پرچ کاری اتصال رویهم
lap seam
U
رویهم افتادگی
lap weld
U
جوش رویهم
lap wound armature
U
ارمیچر رویهم
lapped seam welding
U
جوشکاری درزی رویهم
obvolute
U
رویهم افتاده
overhand
U
رویهم برعکس
overlap of distillat curves
U
رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
overtype mode
U
تایپ رویهم
roll up
U
رویهم جمع شدن
sidelap
U
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
tusk tenon
U
زبانه یا گیرهای که دارای زبانههای کوچکتری باشدبطوری که رویهم بشکل پله یاتضاریس پلهای درایند
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...