Perdic | سیستن انتخاب هدف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	target designation U	سیستن انتخاب هدف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	selection U	انتخاب
	excerption U	انتخاب
	election U	انتخاب
	option U	انتخاب
	option U	حق انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	options U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	selections U	انتخاب
	drafted U	انتخاب
	drafts U	انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	choice U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	draft U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	selecting U	انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	choicer U	انتخاب
	circuit switching U	انتخاب مدار
	choosey U	انتخاب کننده
	get in U	انتخاب شدن
	impluse stepping U	انتخاب شماره
	dial U	انتخاب کردن
	dialed U	انتخاب کردن
	dialled U	انتخاب کردن
	dials U	انتخاب کردن
	outvoter U	انتخاب کننده
	cooptation U	انتخاب درونی
	impluse action U	انتخاب شماره
	selector U	انتخاب کننده
	selectors U	انتخاب کننده
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	faulty selection U	انتخاب غلط
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	mischoice U	انتخاب غلط
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	cs U	انتخاب تراشه
	self service U	با انتخاب ازاد
	self-service U	با انتخاب ازاد
	pickup U	انتخاب رشد
	pitch upon U	انتخاب کردن
	single U	انتخاب کردن
	chooser U	انتخاب کننده
	choose U	انتخاب کردن
	eligible U	شایسته انتخاب
	eligible U	قابل انتخاب
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	sifts U	انتخاب کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	sift U	انتخاب کردن
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	chooses U	انتخاب کردن
	choosing U	انتخاب کردن
	electives U	دارای حق انتخاب
	selectively U	قابل انتخاب
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	انتخاب کننده
	selective U	قابل انتخاب
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selective U	انتخاب کننده
	elective U	دارای حق انتخاب
	opts U	انتخاب کردن
	opting U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	breaks U	انتخاب شود
	break U	انتخاب شود
	options U	شق انتخاب شده
	option U	شق انتخاب شده
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	icon U	راهنمای انتخاب
	chip select U	انتخاب تراشه
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی
	screens U	انتخاب کردن
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	screened U	انتخاب کردن
	opt U	انتخاب کردن
	picked U	انتخاب شده
	chose U	انتخاب کرده
	choosy U	انتخاب کننده
	ikons U	راهنمای انتخاب
	icons U	راهنمای انتخاب
	screen U	انتخاب کردن
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	selection switch U	گزینه انتخاب
	selected U	انتخاب کردن
	electors U	انتخاب کننده
	select U	انتخاب کردن
	selectivity U	حسن انتخاب
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	the polls U	انتخاب گاه
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	hit U	انتخاب یک کلید
	hits U	انتخاب یک کلید
	menus U	فهرست انتخاب
	hitting U	انتخاب یک کلید
	election U	انتخاب نماینده
	switched line U	خط انتخاب شده
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	menu U	فهرست انتخاب
	selection of position U	انتخاب موضع
	selects U	انتخاب کردن
	re election U	انتخاب مجدد
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	re-election U	تجدید انتخاب
	re-election U	انتخاب مجدد
	re election U	تجدید انتخاب
	project selection U	انتخاب پروژه
	elect U	انتخاب کردن
	elector U	انتخاب کننده
	elected U	انتخاب شده
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	route selection U	انتخاب مسیر
	reelection U	تجدید انتخاب
	electing U	انتخاب کردن
	elects U	انتخاب کردن
	Whichever she chooses . U	هر کدام را که انتخاب کند
	franchise U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	options U	عملی که انتخاب میشود
	hit the nail on the head <idiom> U	یافتن انتخاب صحیح
	user defined U	تعریف یا انتخاب کاربر
	selections U	عمل یا فرآیند انتخاب
	compilation U	جمع اوری و انتخاب
	selection U	عمل یا فرآیند انتخاب
	constituent U	انتخاب کننده موکل
	constituents U	انتخاب کننده موکل
	franchises U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	ineligible U	نا شایسته برای انتخاب
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	reelect U	تجدید انتخاب کردن
	selector switch U	گزینه انتخاب کننده
	selector channel U	کانال انتخاب کننده
	eligibility U	شایستگی برای انتخاب
	probabilism U	انتخاب وجه احتمالی
	configure U	انتخاب سخت افزار
	presidential U	انتخاب رئیس جمهور
	consumer's choice U	انتخاب مصرف کننده
	main menu U	فهرست انتخاب اصلی
	default option U	انتخاب قرار دادی
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	keystroke U	عمل انتخاب کلید
	ineligbility U	ناشایستگی برای انتخاب
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	electress U	خانم انتخاب کننده
	consumer choice U	انتخاب مصرف کننده
	compilations U	جمع اوری و انتخاب
	preelection U	وابسته به پیش از انتخاب
	preelection promises U	وعدههای پیش از انتخاب
	presidential election U	انتخاب رئیس جمهور
	option U	عملی که انتخاب میشود
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	display menu U	فهرست انتخاب نمایشی
	target designation U	روش انتخاب هدف
	automatic message switching U	انتخاب خودکار پیام
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	pick out U	انتخاب کردن دریافتن
	clicks U	انتخاب شده حرکت کند
	cap U	انتخاب برای تیم ملی
	click U	انتخاب شده حرکت کند
	elects U	انتخاب کردن برگزیده منتخب
	capped U	انتخاب برای تیم ملی
	natural selection U	فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت
	electing U	انتخاب کردن برگزیده منتخب
	qualifiers U	انتخاب شده برای دوربرد
	elect U	انتخاب کردن برگزیده منتخب
	mix selector U	دستگاه انتخاب مخلوطهای بتن
	clicked U	انتخاب شده حرکت کند
	filters U	انتخاب کلمه چند بیتی
	filter U	انتخاب کلمه چند بیتی
	port U	به آن وصل است را انتخاب کند
	qualifier U	انتخاب شده برای دوربرد
	electronic U	یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
	selectable U	آنچه قابل انتخاب باشد
	menus U	صورت غذا فهرست انتخاب
	Hobson's choice U	انتخاب از روی ناچاری ناگزیر
	selection U	دسته یا هیات انتخاب شده
	suffragist U	طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
	associated file U	وقتی فایل را انتخاب می کنید
	chap U	انتخاب کردن شکاف دادن
	selections U	دسته یا هیات انتخاب شده
	wale U	تیر افقی انتخاب کردن