Total search result: 201 (24 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
gust alleviation U |
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
ride control U |
سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد |
 |
 |
goldie U |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
 |
 |
inferences U |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
 |
 |
inference U |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
 |
 |
aircraft arresting hook U |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
 |
 |
metal deactivator U |
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود |
 |
 |
dynamic lift U |
برای دینامیکی |
 |
 |
troop space U |
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما |
 |
 |
rake U |
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما |
 |
 |
rakes U |
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما |
 |
 |
raking U |
زاویه بین قائم محل و محورچرخ دم هواپیما |
 |
 |
boostrap operation U |
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد |
 |
 |
ventral U |
تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما |
 |
 |
salomon damper U |
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی |
 |
 |
transverse mercator U |
سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور |
 |
 |
universal transverse mercator U |
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه |
 |
 |
runs U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
run U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
spoiler U |
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود |
 |
 |
nose down U |
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع |
 |
 |
control stick U |
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی |
 |
 |
redox system U |
سیستم اکسایش- کاهش |
 |
 |
whip stall U |
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما |
 |
 |
inertial navigation U |
سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری |
 |
 |
logic U |
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی |
 |
 |
aircraft system U |
سیستم ساختمان هواپیما |
 |
 |
ES IS U |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
 |
 |
building block principle U |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
 |
 |
arresting system payout U |
بازده سیستم مهار هواپیما |
 |
 |
yawed U |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
 |
 |
yaw U |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
 |
 |
desktop U |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
 |
 |
theodolite U |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
 |
 |
theodolites U |
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی |
 |
 |
automatic carrier landing system U |
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما |
 |
 |
omnidirection range U |
سیستم هدایت چند جهتی هواپیما |
 |
 |
guidance U |
هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت |
 |
 |
arresting system purchase element U |
وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما |
 |
 |
correction for attenuation U |
اصلاح برای کاهش |
 |
 |
land arm mode U |
سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما |
 |
 |
masters U |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
 |
 |
mastered U |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
 |
 |
master U |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
 |
 |
compatibility U |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
 |
 |
bayonetted U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
bayonetting U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
bayonet U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
bayonets U |
سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |
 |
 |
command speed U |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
 |
 |
plug compatible U |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
 |
 |
narratives U |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
 |
 |
narrative U |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
 |
 |
thinner U |
حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها |
 |
 |
personal U |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
 |
 |
VidCap U |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
 |
 |
diagnostics U |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
 |
 |
hybrid circuit U |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
 |
 |
nibbler U |
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته |
 |
 |
compacted U |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
 |
 |
compacting U |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
 |
 |
compact U |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
 |
 |
compacts U |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
 |
 |
shells U |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
 |
 |
shelling U |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
 |
 |
shell U |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
 |
 |
microsoft U |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
 |
 |
buddy system U |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
 |
 |
pc file iii U |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
 |
 |
acoustic U |
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد |
 |
 |
BAT file extension U |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
 |
 |
natural rate hypothesis U |
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد |
 |
 |
acoustic U |
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد |
 |
 |
round out U |
دورزدن هواپیما برای نشستن |
 |
 |
aircraft battery U |
منبع الکتریکی برای هواپیما |
 |
 |
ikon U |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
 |
 |
hash U |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
 |
 |
democratic comiteism U |
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند |
 |
 |
crash conversion U |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
 |
 |
near collision U |
فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما |
 |
 |
nitrate dope U |
دوپی برای پارچههای روکش هواپیما |
 |
 |
beacons U |
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما |
 |
 |
beacon U |
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما |
 |
 |
mission ready U |
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز |
 |
 |
damping vane U |
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم |
 |
 |
lightening hole U |
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود |
 |
 |
c U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
 |
 |
appliances U |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
 |
 |
aircraft mission equipment U |
وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما |
 |
 |
aircraft role equipment U |
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما |
 |
 |
to board a flight U |
سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی] |
 |
 |
appliance U |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
 |
 |
c U |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
 |
 |
tax friction U |
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی |
 |
 |
kerning U |
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها |
 |
 |
hollerith code U |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
 |
 |
long run U |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
 |
 |
compression U |
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده |
 |
 |
trim for take off U |
سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن |
 |
 |
aircraft turn around U |
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات |
 |
 |
chutes U |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
 |
 |
bow line U |
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین |
 |
 |
chute U |
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین |
 |
 |
heading select feature U |
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما |
 |
 |
economic nationalism U |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
 |
 |
contract control U |
کنترل دینامیکی |
 |
 |
dynamic braking U |
ترمز دینامیکی |
 |
 |
dynamic strength U |
مقاومت دینامیکی |
 |
 |
compandor U |
رگولاتور دینامیکی |
 |
 |
dynamic pressure U |
فشار دینامیکی |
 |
 |
volume compressor U |
محدودکننده دینامیکی |
 |
 |
dynamic factor U |
ضریب دینامیکی |
 |
 |
dynamic equilibrium U |
تعادل دینامیکی |
 |
 |
dynamic microphone U |
میکروفون دینامیکی |
 |
 |
dynamical variable U |
متغیر دینامیکی |
 |
 |
regenetative braking U |
ترمز دینامیکی |
 |
 |
Viewdata U |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
 |
 |
wing heavy U |
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی |
 |
 |
credit system of supply U |
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد |
 |
 |
half life period U |
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد |
 |
 |
means ends analysis U |
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد |
 |
 |
volume expander U |
منبسط کننده دینامیکی |
 |
 |
dynamic expander U |
بسط دهنده دینامیکی |
 |
 |
dynamic damper U |
مستهلک کننده دینامیکی |
 |
 |
design maximum weight U |
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما |
 |
 |
bay U |
یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره] |
 |
 |
holding pattern U |
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده |
 |
 |
dat U |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
 |
 |
landing wires U |
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود |
 |
 |
center of gravity limits U |
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان |
 |
 |
texts U |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
 |
 |
text U |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
 |
 |
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
user freindly U |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
 |
 |
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
realizing the palette U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
 |
 |
slingshot U |
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا |
 |
 |
slingshots U |
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا |
 |
 |
embedded code U |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
 |
 |
poise U |
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک |
 |
 |
Biomimicry U |
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره. |
 |
 |
design landing weight U |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی |
 |
 |
anti spin U |
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد |
 |
 |
high lift system U |
سیستم برای زیاد |
 |
 |
compensating relief valve U |
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است |
 |
 |
control column U |
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد |
 |
 |
muffing U |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
 |
 |
muff U |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
 |
 |
muffed U |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
 |
 |
muffs U |
مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند |
 |
 |
decreases U |
کاهش یافتن کم شدن کاهش |
 |
 |
decrease U |
کاهش یافتن کم شدن کاهش |
 |
 |
decreased U |
کاهش یافتن کم شدن کاهش |
 |
 |
cp/m U |
سیستم عامل برای ریزپردازنده |
 |
 |
compartment marking U |
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار |
 |
 |
monometalism U |
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول |
 |
 |
authorisations U |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
 |
 |
cp/m U |
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها |
 |
 |
authorization U |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
 |
 |
interface U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
interfaces U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
pc dos U |
سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی |
 |
 |
job stream U |
ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات |
 |
 |
processor U |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
 |
 |
server U |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
 |
 |
store U |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
 |
 |
hash U |
سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید |
 |
 |
storing U |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
 |
 |
boost control U |
سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر |
 |
 |
LAN Server U |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
 |
 |
housekeeping U |
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری |
 |
 |
ignition over voltage U |
فشار قوی برای سیستم جرقه زنی |
 |
 |
syndicalism U |
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم |
 |
 |
landing gear U |
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند |
 |
 |
approach end U |
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما |
 |
 |
altitude sickness U |
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما |
 |
 |
market socialism U |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
 |
 |
touchdown U |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
 |
 |
touchdowns U |
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما |
 |
 |
barometric leveling U |
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما |
 |
 |
aircraft scrambling U |
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف |
 |
 |
pull up point U |
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب |
 |
 |
sysgen U |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
 |
 |
blessed folder U |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
 |
 |
descentheight U |
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما |
 |
 |
cross member U |
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر |
 |
 |
terrain clearance U |
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما |
 |
 |
c U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
 |
 |
maintenance U |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
 |
 |
cbt U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
 |
 |
encryption U |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
 |
 |
dual U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
 |
 |
beaufort scale U |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
 |
 |
customizing U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
customizes U |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
 |
 |
directory U |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
 |