English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
channelising island U سکوی هدایت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
director U هدایت کننده
directors U هدایت کننده
ballistic director U هدایت کننده بالیستیکی
directing staff U ستاد هدایت کننده
director U هدایت کننده اتش
bell's bund U دیوار هدایت کننده اب
guideway U شیار هدایت کننده
directors U هدایت کننده اتش
dredging ladder U هدایت کننده سطل
conducting staff U ستاد هدایت کننده
meta director U هدایت کننده به موقعیت متا
para director U هدایت کننده به موقعیت پارا
ortho director U هدایت کننده به موقعیت ارتو
ortho para director U هدایت کننده به موقعیتعای ارتو- پارا
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
armstrong U سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
rocketeer U هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
cavalier U سکوی نگهبانی
seated U سکوی استقرار
pedestals U سکوی اتش
seats U سکوی استقرار
back berm U سکوی پایه
boarded U سکوی شیرجه
flight platform U سکوی پرواز
military platform U سکوی نظامی
jumping hill U سکوی پرش
staging U سکوی کار
testing stand U سکوی ازمایش
decks U سکوی موتور
entablement U سکوی مجسمه
board U سکوی شیرجه
projectile flat U سکوی گلوله
soft missile base U سکوی بی حفاظ
decked U سکوی موتور
pedestal U سکوی تیر
pedestal U سکوی اتش
pedestals U سکوی تیر
platform U سکوی شیرجه
seat U سکوی استقرار
median U سکوی میانی
channelising island U سکوی جداساز
launcher U سکوی پرتاب
starting platform U سکوی شروع
artillery mount U سکوی توپخانه
central reserve U سکوی میانی
artillery mount U سکوی نصب
starting block U سکوی شروع
median U سکوی وسط
stanchion U سکوی استقرار
loading site U سکوی بارگیری
bema U سکوی خطابه
berm U سکوی شیب بر
central reserve U سکوی وسط
bench U سکوی کوهستانی
loading rack U سکوی بارگیری
quays U سکوی بارگیری
platform 3 U سکوی شماره 3
quay U سکوی بارگیری
pallets U سکوی بار
shelf U سکوی کوهستانی
platforms U سکوی شیرجه
benches U سکوی کوهستانی
deck U سکوی موتور
pallet U سکوی بار
decks U سکوی جلوی تانک
launching pads U سکوی پرتاب موشک
decked U سکوی جلوی تانک
torpedo tube U سکوی پرتاب اژدر
rocket launcher U سکوی پرتاب موشک
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
airdrop platform U سکوی بارریزی هوایی
thwarts U سکوی نشیمن قایق
inside berm U سکوی شیببر درونی
blast U برخاستن از سکوی پرتاب
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
launching site U سکوی پرتاب موشک
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
bema U سکوی وعظ درکلیسا
launching pad U سکوی پرتاب موشک
pads U سکوی پرتاب رسانگر
high board U سکوی شیرجه 3 متری
railway end U پل سکوی راه اهن
railhead U سکوی راه اهن
pad U سکوی پرتاب رسانگر
deck U سکوی جلوی تانک
ambon U میز [سکوی] خطابه
ambo U میز [سکوی] خطابه
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
rocket launchers U سکوی پرتاب موشک
blasts U برخاستن از سکوی پرتاب
low board U سکوی یک متری شیرجه
where is the platform 3? U سکوی شماره 3 کجاست؟
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
batteries U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
hearth U سکوی اجاق کوره کشتی
k gun U سکوی پرتاب بمب زیرابی
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
height of site U ارتفاع سکوی موشک یاموضع
counter berm U سکوی پایه خارجی خاکریز
battery U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
hearths U سکوی اجاق کوره کشتی
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
wishbone U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
wishbones U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
launching pad U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
bearing U یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
aerial platform U سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
pallet U سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
gunrack U مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
Is this the right platform for the train to London? U آیا این سکوی قطار لندن است؟
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
abat-voix U [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
navigator U هدایت گر
direction U هدایت
conduction U هدایت
navigators U هدایت گر
steerage U هدایت
conductance U هدایت
leads U هدایت
leading U هدایت
total conductivity U هدایت کل
lead U هدایت
guidance U هدایت
transduction U هدایت
hydraulic conductivity U هدایت ابی
guided U هدایت کردن
con U هدایت کردن
navigated U هدایت کردن
conduction U هدایت تنظیم
operating stand U اطاق هدایت
guide U هدایت کردن
leading line U خط هدایت هواپیما
steering U هدایت کردن
superconductivity U فوق هدایت
heat conductivity U هدایت حرارتی
leading marks U نشانههای هدایت
cons U هدایت کردن
conning U هدایت کردن
conned U هدایت کردن
navigate U هدایت کردن
ionic conduction U هدایت یونی
conduction U هدایت گرم
navigates U هدایت کردن
navigating U هدایت کردن
heat conduction U هدایت حرارتی
guide way U مسیر هدایت
guides U هدایت کردن
image line U هدایت تصویر
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electron conduction U هدایت الکترون
conductibility U قابلیت هدایت
directing U هدایت کردن
rede U هدایت کردن
conductance U میزان هدایت
conduct U هدایت کردن
conduct of fire U هدایت تیراندازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com