English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
military platform U سکوی نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
Other Matches
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
channelising island U سکوی جداساز
seats U سکوی استقرار
seated U سکوی استقرار
seat U سکوی استقرار
benches U سکوی کوهستانی
board U سکوی شیرجه
boarded U سکوی شیرجه
decks U سکوی موتور
quays U سکوی بارگیری
projectile flat U سکوی گلوله
deck U سکوی موتور
soft missile base U سکوی بی حفاظ
stanchion U سکوی استقرار
starting block U سکوی شروع
median U سکوی وسط
back berm U سکوی پایه
cavalier U سکوی نگهبانی
platform U سکوی شیرجه
platforms U سکوی شیرجه
pallets U سکوی بار
testing stand U سکوی ازمایش
median U سکوی میانی
quay U سکوی بارگیری
starting platform U سکوی شروع
decked U سکوی موتور
flight platform U سکوی پرواز
pedestal U سکوی تیر
bench U سکوی کوهستانی
pallet U سکوی بار
jumping hill U سکوی پرش
bema U سکوی خطابه
artillery mount U سکوی توپخانه
central reserve U سکوی وسط
shelf U سکوی کوهستانی
pedestal U سکوی اتش
pedestals U سکوی تیر
pedestals U سکوی اتش
loading site U سکوی بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
entablement U سکوی مجسمه
central reserve U سکوی میانی
staging U سکوی کار
platform 3 U سکوی شماره 3
berm U سکوی شیب بر
launcher U سکوی پرتاب
artillery mount U سکوی نصب
rocket launcher U سکوی پرتاب موشک
channelising island U سکوی هدایت کننده
ambon U میز [سکوی] خطابه
ambo U میز [سکوی] خطابه
launching pads U سکوی پرتاب موشک
launching pad U سکوی پرتاب موشک
where is the platform 3? U سکوی شماره 3 کجاست؟
bema U سکوی وعظ درکلیسا
rocket launchers U سکوی پرتاب موشک
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
high board U سکوی شیرجه 3 متری
airdrop platform U سکوی بارریزی هوایی
deck U سکوی جلوی تانک
thwarts U سکوی نشیمن قایق
low board U سکوی یک متری شیرجه
launching site U سکوی پرتاب موشک
railway end U پل سکوی راه اهن
blast U برخاستن از سکوی پرتاب
blasts U برخاستن از سکوی پرتاب
railhead U سکوی راه اهن
decked U سکوی جلوی تانک
decks U سکوی جلوی تانک
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
inside berm U سکوی شیببر درونی
torpedo tube U سکوی پرتاب اژدر
pads U سکوی پرتاب رسانگر
pad U سکوی پرتاب رسانگر
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
hearths U سکوی اجاق کوره کشتی
hearth U سکوی اجاق کوره کشتی
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
batteries U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
battery U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
height of site U ارتفاع سکوی موشک یاموضع
k gun U سکوی پرتاب بمب زیرابی
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
counter berm U سکوی پایه خارجی خاکریز
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pad U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
aerial platform U سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
bearing U یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
wishbone U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbones U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
Is this the right platform for the train to London? U آیا این سکوی قطار لندن است؟
pallet U سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
gunrack U مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
abat-voix U [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
serviced U نظامی
military U نظامی
warlike U نظامی
martial U نظامی
soldiers U نظامی
fort U دژ نظامی
mil U نظامی
martin U نظامی
soldier U نظامی
service U نظامی
soldiers U فرد نظامی
soldiers U نظامی شدن
militia U نیروی نظامی
council of war U شورای نظامی
garrison state U ایالت نظامی
paramilitary U شبه نظامی
military services U قسمتهای نظامی
general outpatient clinic U درمانگاه نظامی
military government U حکومت نظامی
military justice U دادسرای نظامی
military psychology U روانشناسی نظامی
military justice U دادرسی نظامی
military occupational speciality U کد تخصصی نظامی
paramilitaries U شبه نظامی
military intervention U مداخله نظامی
saluted U احترام نظامی
militarily U از لحاظ نظامی
military intelligence U اطلاعات نظامی
councils of war U شورای نظامی
military assistance U کمک نظامی
militias U نیروی نظامی
military posture U ارایش نظامی
military posture U وضعیت نظامی
military governor U حاکم نظامی
military governor U فرمانداری نظامی
military grid U شبکه نظامی
invasion currency U پول نظامی
military body U هیئت نظامی
military comission U کمیسیون نظامی
militarize U نظامی کردن
militarization U نظامی کردن
council ofwar U شورای نظامی
martial rule U حکومت نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
military convention U اتحاد نظامی
saluting U احترام نظامی
military court U دادگاه نظامی
military comission U هیئت نظامی
army attache U وابسته نظامی
attache U وابسته نظامی
articles of war U قانون نظامی
by military force U با نیروی نظامی
military attache U وابسته نظامی
campound U کمپ نظامی
military area U منطقه نظامی
military advisor U مستشار نظامی
military adviser U مستشار نظامی
army staff U ستاد نظامی
salutes U احترام نظامی
salute U احترام نظامی
military courtesy U احترامات نظامی
court material U دادگاه نظامی
maneuver U تمرین نظامی
defense information U اطلاعات نظامی
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com