Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
universal provider
U
سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
input output table
U
بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
bargained
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargain
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
negotiating bank
U
بانکی که اسناد را معامله میکند
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
commercialism
U
سوداگری
traded
U
سوداگری
trade
U
سوداگری
businesses
U
سوداگری
business
U
سوداگری
bourgeoisie
U
سوداگری
mercantilism
U
سوداگری
speculation
U
سوداگری
ventured
U
ابتکار سوداگری
speculates
U
سوداگری کردن
speculate
U
سوداگری کردن
business prosperty
U
رونق سوداگری
speculated
U
سوداگری کردن
ventures
U
ابتکار سوداگری
venture
U
ابتکار سوداگری
venturing
U
ابتکار سوداگری
speculating
U
سوداگری کردن
package deals
U
معامله کلی معامله چکی
package deal
U
معامله کلی معامله چکی
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
fradulent conveyance
U
معامله به قصد فرار از دین معامله به قصد اضرار غیر
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
varied
U
گوناگون
variegated
U
گوناگون
multiple
U
گوناگون
miscellaneous
U
گوناگون
odd and ends
U
گوناگون
variate
U
گوناگون
varicolored
U
گوناگون
heterochromous
U
گوناگون
various
U
گوناگون
mixtilineal
U
گوناگون خط
protean
U
گوناگون
sundry
U
گوناگون
multifarious
U
گوناگون
sundries
U
گوناگون
pied
U
گوناگون
diverse
U
گوناگون
varia
U
اشیا گوناگون
under various titles
U
به عناوین گوناگون
here and there
<idiom>
U
درمکانهای گوناگون
variant
U
گوناگون مختلف
multiple
U
چندلا گوناگون
wide-ranging
U
متنوع - گوناگون
undervarious
U
بعناوین گوناگون
diversifying
U
گوناگون ساختن
diversified
U
گوناگون ساختن
diversifies
U
گوناگون ساختن
varia
U
مطالب گوناگون
diversify
U
گوناگون ساختن
oddments
U
مواد گوناگون
variegated colours
U
رنگهای گوناگون
miscellaneously
U
بطور گوناگون
versicolor
U
برنگهای گوناگون
varietal
U
گوناگون پر از تنوعات
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
polyphagia
U
خورنده غذاهای گوناگون
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
variform
U
گوناگون مختلف الشکل
humoursomeness
U
حالات ویژه گوناگون
various books
U
کتابهای گوناگون یا مختلف
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
heterochromous
U
دارای رنگهای گوناگون
manifoldly
U
بطور متعدد یا گوناگون
sundry
U
اقلام متفرقه گوناگون
polyvalent
U
دارای پادگن ها یا پادتنهای گوناگون
job lots
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lot
U
کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
symposiums
U
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium
U
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposia
U
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to compare apples and oranges
<idiom>
U
چیزهای کاملا گوناگون را با هم برابرکردن
catchall
U
فرف یامخزن اشیاء گوناگون
varied
U
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
redundancies
U
تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
combination carrier
U
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
Reforms are needed in various directions.
U
تغییراتی ؟ رجهات گوناگون لازم است
redundancy
U
تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
He gets paid wering different hats .
U
به عنوان های گوناگون حقوق دریافت می کند
hexapla
U
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
to ring the changes
U
کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
heteromorphic
U
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
business depression
U
کسادی کار کسادی سوداگری
jumble shop
U
دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
panopticon
U
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
montages
U
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
redundant information
U
یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
instructional computing
U
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
montage
U
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
boilerplate
U
قطعهای از متن که بارهاکلمه به کلمه در سندهای گوناگون استفاده میشودورق اهن دیگ بخار
maypole
U
تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
paged
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edited
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
scsi
U
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
critical error
U
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faults
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faulted
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
destructive cursor
U
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
edit
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controller
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controllers
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaved
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slaves
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second
U
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slaving
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
U
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slave
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
U
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
plotters
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
logic
U
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
sampler
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
open
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
optimize
U
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
opened
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
hard
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest
U
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
samplers
U
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
uart
U
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
opens
U
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
dat
U
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
plotter
U
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
terminate and stay resident program
U
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
EMM
U
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
broadband
U
روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
TCP
U
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
DIF file
U
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
crash
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashing
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashed
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashingly
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
crashes
U
خطای یک قطعه یا یک مشکل در برنامه در حین اجرا کار را متوقف میکند و استفاده بیشتر از سیستم را نا ممکن میکند
bargaining
U
معامله
bargains
U
معامله
treament
U
معامله
transactor
U
معامله گر
transactions
U
معامله
truckman
U
معامله گر
dealing
U
معامله
bargain
U
معامله
transaction
U
معامله
sell
U
معامله
penny worth
U
معامله
sells
U
معامله
negotiations
U
معامله
truck
U
معامله
bargained
U
معامله
negotiation
U
معامله
trucks
U
معامله
trucked
U
معامله
trucking
U
معامله
selling
U
معامله
hypercard
U
نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
carriage
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
original equipment manufacturer
U
شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
systems network architecture
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
carriages
U
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
Web crawler
U
نرم افزاری که درهر صفحه وب جدید در اینترنت حرکت میکند و یک اندیس پایه روی محتوای هرصفحه ایجاد میکند
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
neural network
U
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
reciprocity
U
معامله به مثل
options
U
اختیار معامله
treater
U
طرف معامله
reciprocity
U
معامله بمثل
not negotiable
U
غیرقابل معامله
hedgehoggy
U
سخت معامله
intercourse
U
مراوده معامله
deals
U
حد معامله کردن
deals
U
معامله کردن
speculative
U
معامله قماری
reason for a transaction
U
جهت معامله
cause of a transaction
U
جهت معامله
invitation to treat
U
دعوت به معامله
performance
U
انشاء معامله
performances
U
انشاء معامله
venturing
U
معامله قماری
ventures
U
معامله قماری
dealing
U
خریدوفروش و معامله
chap
U
معامله کردن
option
U
اختیار معامله
ventured
U
معامله قماری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com