Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wolf-whistle
<idiom>
U
سوتی که مرد برای جلب توجه زن(جذاب) می زند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
missed
U
سوتی !
misses
U
سوتی !
miss
U
سوتی !
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
it is interesting to me
U
برای من جالب توجه است
bullet
U
در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
bullets
U
در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
catchword
U
کلمه سرصفحه برای جلب توجه
shenanigan
U
حقه یا حیله برای عطف توجه
newsworthy
U
قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
annunciator
U
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
Baa!
U
بع!
[صدای گوسفند دادن برای جلب توجه]
external
U
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
externals
U
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
feep
U
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
calling
U
سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
signaled
U
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signalled
U
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
U
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
screamer
U
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
flag
U
جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flags
U
جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
copacetic
U
جذاب
nifty
U
جذاب
niftier
U
جذاب
appealing
U
جذاب
copesetic
U
جذاب
loveable
U
جذاب
niftiest
U
جذاب
lovable
U
جذاب
cutest
U
جذاب
cuter
U
جذاب
cute
U
جذاب
fetching
U
جذاب
attractive
U
جذاب
charmer
U
جذاب
personable
U
جذاب
charmers
U
جذاب
unlikely
U
غیر جذاب
attractive goods
U
کالاهای جذاب
well off
U
جذاب جالب
dashing
U
جذاب بی باک
bonny
U
جذاب دلپذیر
absorbing
U
جذاب درکش
ill favored
U
غیر جذاب
slick
U
یکدست کردن جذاب
slickest
U
یکدست کردن جذاب
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
hot stuff
U
جذاب هیجانانگیز و متمایلبهانجام عملجنسی
balance
U
قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
balances
U
قرار دادن متن و تصویر در یک صفحه به یک روش جذاب
draw attention
U
توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favorites
U
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest
U
پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourites
U
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite
U
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
IBM
U
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
unappealing
U
غیر جذاب غیر منطقی
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
listless
U
بی توجه
oblivious
U
بی توجه
regarded
U
توجه
turn to
U
توجه
regard
U
توجه
advertence
U
توجه
attendance
U
توجه
adverence
U
توجه
listlessly
U
بی توجه
advertency
U
توجه
attendances
U
توجه
inattentive
U
بی توجه
attentiveness
U
توجه
assiduity
U
توجه
attention to orders
U
توجه
cares
U
توجه
attentions
U
توجه
remarks
U
توجه
attention
U
توجه
mindfulness
U
توجه
unconsidered
U
بی توجه
noting
U
توجه
notes
U
توجه
note
U
توجه
remark
U
توجه
mindfully
U
با توجه
remarked
U
توجه
remarking
U
توجه
regards
U
توجه
care
U
توجه
heedfulness
U
توجه
re-
U
با توجه به
NB
U
توجه!
keeps
U
توجه
keep
U
توجه
unresponsive
U
بی توجه
heedfully
U
با توجه
heed
U
توجه
re
U
با توجه به
tendance
U
توجه
heeds
U
توجه
heeded
U
توجه
cared
U
توجه
heeding
U
توجه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
notation
U
ثبت توجه
for this purpose
<adv.>
U
با توجه به این
yummy
U
جالب توجه
favours
U
توجه مرحمت
favouring
U
توجه مرحمت
attention span
U
فراخنای توجه
favour
U
توجه مرحمت
favors
U
توجه مرحمت
favoring
U
توجه مرحمت
nota bene
U
قابل توجه
self care
U
توجه از خود
wistfulness
U
توجه دقت
riding high
<idiom>
U
جالب توجه
remarkable
U
جالب توجه
field of attention
U
میدان توجه
figure on
U
توجه کردن
as to that
<adv.>
U
با توجه به این
tent
U
توجه کردن
attention to orders
U
توجه کنید
nota bene
U
توجه شود
concerning this
<adv.>
U
با توجه به این
notations
U
ثبت توجه
span of attention
U
فراخنای توجه
tents
U
توجه کردن
favored
U
توجه مرحمت
warnings
U
توجه به خط ر ممکن
detraction
U
کاهش توجه
polarities
U
توجه به قطب
interests
U
توجه نظر
at nurse
U
در توجه دایه
take care of
U
توجه کردن از
interest
U
توجه نظر
intentness
U
سرگرمی توجه
hypoprosessis
U
فقدان توجه
hypoprosexia
U
فقدان توجه
attention seeking
U
توجه طلب
introversion
U
توجه بدرون
attention deficit
U
کاستی توجه
warning
U
توجه به خط ر ممکن
polarity
U
توجه به قطب
hereto
<adv.>
U
با توجه به این
on this
<adv.>
U
با توجه به این
considerable
U
قابل توجه
see after
U
توجه داشتن به
to watch over
U
توجه کردن
to take keep
U
توجه کردن
noteworthy
U
قابل توجه
remarkable
U
قابل توجه
strikingly
U
قابل توجه
to drive at
U
توجه داشتن به
striking
U
قابل توجه
hereunto
<adv.>
U
با توجه به این
devil may care
U
بی توجه به مقام
attention getting
U
توجه طلب
tendencies
U
توجه استعداد
regards
U
رعایت توجه
attend
U
توجه کردن
attending
U
توجه کردن
look after
U
توجه داشتن به
attends
U
توجه کردن
inattention
U
فقدان توجه
inattention
U
عدم توجه
marks
U
توجه کردن
notwithstanding
U
بدون توجه
wistfully
U
با دقت و توجه
welfare
U
توجه کردن
noticing
U
توجه اطلاع
pay attention
<idiom>
U
توجه کردن
unwitting
U
بی توجه بی هوش
to llok
U
توجه کردن
regarded
U
رعایت توجه
pay respect to
U
توجه داشتن به
auspices
U
حسن توجه
favor
U
توجه مرحمت
regard
U
رعایت توجه
get with it
<idiom>
U
توجه کردن
unscrupulous
U
بی توجه به نیک و بد
perpend
U
توجه کردن
oyez
U
توجه کنید
notice
U
توجه اطلاع
noticed
U
توجه اطلاع
notices
U
توجه اطلاع
mark
U
توجه کردن
cautions
U
اخطار توجه
safe keeping
U
حفافت توجه
considerations
U
توجه تامل
auspice
U
حسن توجه
focal point
U
کانون توجه
substantial
U
قابل توجه
liberals
U
جالب توجه
noticeable
U
قابل توجه
Take care of the infant.
U
از نوزاد توجه کن
observingly
U
از روی توجه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com