Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
abusing a blank signed document
U
سوء استفاده از سفید امضاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blank signed document
U
سفید امضاء
blank signed cheque
U
چک سفید امضاء
blank check
U
چک سفید امضاء شده
jurat
U
گواهی امضاء وهویت امضاء کننده
watermarks
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
U
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
alabaster
U
[کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
black
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
U
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
leukon
U
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
platina
U
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
U
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
sigil
U
امضاء
ratification
U
امضاء
signature
U
امضاء
signatures
U
امضاء
He signed with the letter
U
امضاء با حرف او
cosignatory
U
هم امضاء
signature
U
امضاء کردن
signed
U
امضاء شده
signatory
U
امضاء کننده
john henry
U
امضاء اصیل
undersigned
U
دارای امضاء
undersign
U
امضاء کردن
monograph
U
امضاء با یک حرف
monographs
U
امضاء با یک حرف
attestation
U
تصدیق امضاء
signatures
U
امضاء کردن
unsigned
U
بدون امضاء
john hancock
U
امضاء اصیل
subscribers
U
امضاء کننده
subscriber
U
امضاء کننده
signatories
U
امضاء کننده
initials
U
اولین امضاء
initialling
U
اولین امضاء
initialled
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین امضاء
initialed
U
اولین امضاء
initial
U
اولین امضاء
signer
U
امضاء کننده
specimen signature
U
نمونه امضاء
leukocyte
U
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
undersigned
U
امضاء کننده زیر
john henry
U
امضاء خود سخص
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
signatory
U
صاحب امضاء امضایی
john hancock
U
امضاء خود سخص
i had it signed
U
انرا به امضاء رساندم
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
attested
U
تصدیق امضاء کردن
blank check
U
چک امضاء شده وسفید
attesting
U
تصدیق امضاء کردن
attests
U
تصدیق امضاء کردن
forgery
U
امضاء سازی سند
subscript
U
زیر نویس امضاء
weŠthe undersigned
U
ما امضاء کنندگان زیر
signatories
U
صاحب امضاء امضایی
forgeries
U
امضاء سازی سند
single name paper
U
سفته دارای یک امضاء
attest
U
تصدیق امضاء کردن
badge
U
امضاء و علامت برجسته و مشخص
badges
U
امضاء و علامت برجسته و مشخص
To authenticate a signature.
U
تصدیق امضاکردن ( گواهی امضاء )
ideograph
U
امضاء یا علامت مخصوص شخص
blank check
U
چک امضاء شده بدون مبلغ
poison pen
U
نامه بی امضاء وتوهین امیز
Just sign here and leave at that .
U
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
endorsement in blank
U
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
endorsements
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
On my way home. . .
U
اگر سرم راببرند امضاء نخواهم کرد
I wI'll sign for (on behalf of)my brother.
U
از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
endorsement
U
صحه امضاء حواله شرح پشت سند
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
I shall not sign this contract in its present from (as it appears).
U
این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP
U
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
solenoid sweep
U
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis
U
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
blank check
U
چک سفید
whiting
U
گچ سفید
blank cheques
U
چک سفید
miniver
U
خز سفید
blankest
U
سفید
whiter
U
سفید
alabastrine
U
سفید
hoary
U
سفید
minever
U
خز سفید
silvery
U
سفید
sow white
U
سفید
white tailed
U
دم سفید
whitest
U
سفید
blank cheque
U
چک سفید
blank
U
سفید
snow-white
U
سفید
chalk
U
گل سفید
chalks
U
گل سفید
white
U
سفید
chalked
U
گل سفید
shiro
U
سفید
hoary headed
U
مو سفید
chalking
U
گل سفید
snowy
U
سفید
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
stepped lines
U
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
blank cheques
U
سفید مهر
duenna
U
گیس سفید
asphodel
U
سوسن سفید
coif
U
عرقچین سفید
f. of truce
U
پرچم سفید
white f.
U
پرچم سفید
flagtruce
U
پرچم سفید
decolo
U
سفید کردن
doyens
U
ریش سفید
blankbook
U
دفترچه سفید
polar bears
U
خرس سفید
chlorosis
U
یرقان سفید
calomel
U
جیوه سفید
blankest
U
سفید سفیدی
whiter
U
سفید کردن
polar bear
U
خرس سفید
snow-white
U
سفید برفی
cows lungwort
U
بنک سفید
cummin
U
زیره سفید
river
U
فاصله سفید
white
U
سفید کردن
whitest
U
سفید کردن
doyen
U
ریش سفید
garnished
U
پارچه سفید
garnishes
U
پارچه سفید
blank
U
ورقه سفید
galvanised
U
سفید کردن
galvanises
U
سفید کردن
lungs
U
جگر سفید
galvanising
U
سفید کردن
galvanize
U
سفید کردن
galvanizes
U
سفید کردن
garnish
U
پارچه سفید
blank
U
سفید سفیدی
whitening
U
ماهی سفید
Deans
U
ریش سفید
lung
U
جگر سفید
Dean
U
ریش سفید
White House
U
کاخ سفید
kindling
U
چوب سفید
whitish
U
نزدیک به سفید
whitish
U
تا اندازهای سفید
rivers
U
فاصله سفید
impudent
U
چشم سفید
blank cheque
U
سفید مهر
kerosene
U
نفت سفید
carte blanche
U
کاغذ سفید
carte blanche
U
کارت سفید
aaron's round
U
بنک سفید
abele
U
سفید دار
lily
U
سوسن سفید
achromatic
U
سیاه و سفید
lilies
U
سوسن سفید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com