Perdic | سهل الهظم سازی تسهیل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	predigestion U	سهل الهظم سازی تسهیل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	simplification U	تسهیل مختصر سازی
	simplifications U	تسهیل مختصر سازی
	facilitation U	تسهیل
	conveyancing U	تسهیل معاملات
	expedites U	تسهیل کردن
	social facilitation U	تسهیل اجتماعی
	simplifcation U	تسهیل اختصار
	expedited U	تسهیل کردن
	expedite U	تسهیل کردن
	facility U	وسیله تسهیل روانی
	to pander to somebody [something] U	تسهیل کردن با کسی [چیزی]
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	conveyancing U	در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
	enhance U	تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
	enhances U	تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
	enhancing U	تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
	enhanced U	تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	wimps U	نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
	wimp U	نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	facilitates U	تسهیل کردن کمک کردن
	facilitate U	تسهیل کردن کمک کردن
	facilitated U	تسهیل کردن کمک کردن
	facilitating U	تسهیل کردن کمک کردن
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	european monetary agreement U	موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	stylization U	مد سازی
	individualises U	تک سازی
	truncation U	بی سر سازی
	flooring U	کف سازی
	individualising U	تک سازی
	individualize U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	flection U	خم سازی
	individualized U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	deflexion U	خم سازی
	individualizing U	تک سازی
	padding U	له سازی
	individuation U	تک سازی
	retortion U	خم سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	retortion U	کج سازی
	pavements U	کف سازی
	pavement U	کف سازی
	repk lection U	پر سازی
	compaction U	تو پر سازی
	individualization U	تک سازی
	bridgework U	پل سازی
	bridge building U	پل سازی
	idolization U	بت سازی
	elution U	پاکیزه سازی
	equality gate U	برابر سازی
	assimilation U	درون سازی
	gaingiving U	مشتبه سازی
	enthralment U	بنده سازی
	fumigation U	ضد عفونی سازی
	emulation U	نمونه سازی
	assimilation U	همگون سازی
	emulsification U	امولسیون سازی
	foundation materials U	مصالح پی سازی
	duplexing U	مضاعف سازی
	fitting U	جفت سازی
	divestiture U	برهنه سازی
	formulation U	قاعده سازی
	rip-offs U	مغبون سازی
	divestment U	بی بهره سازی
	domestication U	اهلی سازی
	throwback U	متوقف سازی
	throwbacks U	متوقف سازی
	refreshments U	تازه سازی
	refreshment U	تازه سازی
	dwelling construction U	خانه سازی
	dwelling construction U	اپارتمان سازی
	versification U	نظم سازی
	strangling U	خفه سازی
	bookbinding U	کتاب سازی
	milling U	ارد سازی
	insulating U	عایق سازی
	neutralization U	خنثی سازی
	industrialization U	صنعتی سازی
	humanization U	مردمی سازی
	verthrow U	سرنگون سازی
	enrichment U	غنی سازی
	fading U	محو سازی
	exclusion U	محروم سازی
	pacification U	ارام سازی
	insulate U	عایق سازی
	flatting U	تنکه سازی
	neutralization U	بی اثر سازی
	versification U	قافیه سازی
	viniculture U	شراب سازی
	formularization U	فرمول سازی
	eversion U	واژگون سازی
	nationalization U	ملی سازی
	evisceration U	تهی سازی
	seduction U	گمراه سازی
	feminization U	مونث سازی
	form work U	کاذب سازی
	forging signatures U	امضا سازی
	foliation U	برگ سازی
	insulates U	عایق سازی
	immortalization U	جاوید سازی
	forgeries U	سند سازی
	incavation U	پوک سازی
	inceration U	موم سازی
	solutions U	چاره سازی
	solution U	چاره سازی
	stripping U	برهنه سازی
	inculcation U	جایگیر سازی
	individualization U	منفرد سازی
	individualization U	فرد سازی
	forgeries U	صورت سازی
	forgery U	سند سازی
	reductions U	ساده سازی
	reduction U	ساده سازی
	roofing U	سقف سازی
	implementation U	پیاده سازی
	impregnation U	ابستن سازی
	forgery U	صورت سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	mutilation U	معیوب سازی
	cracassing U	اسکلت سازی
	infuriation U	خشمگین سازی
	inspissation U	غلیظ سازی
	vaporization U	بخار سازی
	intensification U	پر قوت سازی
	chequer-set U	مزغل سازی
	staggered corbelling U	مزغل سازی
	inurement U	معتاد سازی
	invalidation U	باطل سازی
	irksomeness U	کسل سازی
	bolster U	بالشتک سازی
	inflexion U	خم سازی خمیدگی
	individuation U	جدا سازی
	separating U	جدا سازی
	abbreviations U	کوته سازی
	abbreviation U	کوته سازی
	replacements U	جانشین سازی
	extinction U	خاموش سازی
	inebriation U	مست سازی
	packing U	فشرده سازی
	image formation U	تصویر سازی
	smoothing U	صاف سازی
	verbalization U	فعل سازی
	grillwork U	شبکه سازی
	grillwork U	سبد سازی
	gunsmithery U	تفنگ سازی
	haematogenesis U	خون سازی
	oscillations U	نوسان سازی
	oscillation U	نوسان سازی
	harmonization U	هم اهنگ سازی
	resolving U	برطرف سازی
	patterning U	نمونه سازی
	wording U	عبارت سازی
	replacement U	جانشین سازی
	gold beating U	زرورق سازی
	arching U	طاق سازی
	gelatination U	دلمه سازی
	rejuvenation U	جوان سازی
	depletion U	تهی سازی
	displacement U	جانشین سازی
	gemination U	جفت سازی
	glasswork U	شیشه سازی
	glycogenesis U	گلیکوژن سازی
	gnomonics U	فن شاخص سازی
	heterodyne reception U	زنه سازی
	simulation U	همانند سازی
	simulation U	فاهر سازی
	simulation U	شبیه سازی
	horology U	ساعت سازی
	hymnography U	سرود سازی
	notification U	اگاه سازی