English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
miscarriage U سقط جنین غیر عمدی
miscarriages U سقط جنین غیر عمدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
deliberated U عمدی
wilfull U عمدی
premeditated U عمدی
intentional U عمدی
prepense U عمدی
deliberate U عمدی
advertency U عمدی
deliberates U عمدی
aforethought U عمدی
deliberating U عمدی
autonomic U عمدی
intentional handball U هند عمدی
voluntary act U فعل عمدی
dump U باخت عمدی
wilful murder U قتل عمدی
inadvertent U غیر عمدی
lemon U باخت عمدی
unitentional U غیر عمدی
tank U باخت عمدی
willful misconduct U خسارت عمدی
intentional foal U خطای عمدی
malice a U خیانت عمدی
intentional movement U حرکت عمدی
wilfull murder U قتل عمدی
murders U قتل عمدی
murdered U قتل عمدی
willful misconduct U زیان عمدی
reflation U تورم عمدی
studied U دانسته عمدی
lemons U باخت عمدی
sabotaging U خرابکاری عمدی
murder U قتل عمدی
sabotages U خرابکاری عمدی
cheap shot U خشونت عمدی
sabotage U خرابکاری عمدی
murdering U قتل عمدی
sabotaged U خرابکاری عمدی
setting on fire U اتش زدن عمدی
by accident or d. U بطور اتفاقی یا عمدی
invlountary act U فعل غیر عمدی
arson U اتش زدن عمدی
was that intended? U ایا ان عمدی بود
casually U بطور غیر عمدی
vertical parity check U مقابله توان عمدی
d.sin U گناه بزرگ عمدی
arson U ایجاد حریق عمدی
sand bag U سستی عمدی در تمرین
homicide by misadventure U قتل غیر عمدی
embryos U جنین
fetus U جنین
embryo U جنین
chrysalis U جنین
foetuses U جنین
foetus U جنین
fetuses U جنین
germs U جنین
germ U جنین
afterbirth U جنین
chrysalises U جنین
hacked U لگد زدن عمدی دررگبی
deliberating U عمدا انجام دادن عمدی
deliberates U عمدا انجام دادن عمدی
deliberated U عمدا انجام دادن عمدی
deliberate U عمدا انجام دادن عمدی
hacks U لگد زدن عمدی دررگبی
obmutescence U خاموش نشینی سکوت عمدی
inadvertence U غیر عمدی عدم تعمد
hack U لگد زدن عمدی دررگبی
involuntarily U بطورغیر ارادی یا غیر عمدی
ecbolic U جنین انداز
embryogen U پیدایش جنین
blood money of an unborn child U دیه جنین
wheatgerm U جنین گندم
embryogen U تشکیل جنین
embryogeny U پیدایش جنین
embryogeny U تشکیل جنین
fetal U وابسته به جنین
foeticide U اسقاط جنین
foeticide U جنین کشی
secundine U جفت جنین
to have a miscarriage U جنین افگندن
foetation U تشکیل جنین
mola U جنین کاذب
foaticide U سقط جنین
foaticide U جنین کشی
feticide U کشتن جنین
feticide U سقط جنین
implacental U بی جفت جنین
aborticide U جنین کشی
abortment U سقط جنین
aborsement U سقط جنین
abortions U سقط جنین
abortions U اسقاط جنین
miscarriage U سقط جنین
miscarriages U سقط جنین
abortion U اسقاط جنین
abortion سقط جنین
abortive foatus U جنین ساقط
miscarried U جنین ساقط
arson U تولید حریق عمدی در مال غیر
dusters U پرتاب عمدی توپ به بالا وبداخل
inadvertenly U بطور غیر عمدی ازروی ندانستگی
duster U پرتاب عمدی توپ به بالا وبداخل
voluntary U عمدی افراز ملک با تراضی شرکا
destruct U خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
draw play U ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
match penalty U خطای اسیب رساندن عمدی واخراج
unitentionally U ندانسته بطور غیر عمدی سهوا
placental U وابسته به جفت جنین
malposition U جابجا شدگی جنین
malposition U حالت غیرطبیعی جنین
placentas U جفت جنین مشیمه
mesoblast U میان پوست جنین
placenta U جفت جنین مشیمه
hypoblast U غشاء داخلی جنین
abortionist U سقط جنین کننده
aplacental U فاقد جفت جنین
abortive medicines U ادویه مسقط جنین
chorion U مشیمه خارجی جنین
embryotomy U تشریح جنین درزهدان
chorion U پرده بیرونی جنین
abortionists U سقط جنین کننده
abortive foetus U جنین سقط شده
eventration U جنین بی شکم یابی روده
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
amnion U مشیمه پردهء دور جنین
mesoblast U لایه جرثومه میانی جنین
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
barratry U خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
teratology U مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists U کسی که موجب سقط جنین میشود
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
allowance U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowances U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
throws U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throw U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
avianize U ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
manipulative deception U تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
kamikaze U ناپدید شدن عمدی موج سوارزیر موج
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com