English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
who leads the orchestra U سر دسته این ارکستر کیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whose make is it U ساخت کیست کار کیست
who is it U کیست این کیست
whose d. is she? U او دختر کیست
whose is it? U مال کیست
i d not know who he is U نمیدانم کیست
whose turn is it? U نوبت کیست
cysts U کیست ها [پزشکی]
cyst U کیست [پزشکی]
He wouldnt dare refuse. U سگ کیست که قبول نکند
who is this girl ? U این دختر کیست
bands U ارکستر
band U ارکستر
hydatid U کیسه ابگونه کیست هیداتیک
Whose pencil is this ? U این مداد مال کیست ؟
Who owns this land ? U این زمین مال کیست ؟
chamber orchestra U ارکستر مجلسی
chamber orchestras U ارکستر مجلسی
kapell meister U رئیس ارکستر
maestros U رهبر ارکستر
maestro U رهبر ارکستر
bandmaster U رهبر ارکستر
orchestral U در خور ارکستر
symphony orchestra U ارکستر سمفونی
symphony orchestras U ارکستر سمفونی
band-stand U جایگاه ارکستر
The fox,being asked who his withness was ,said, my. <proverb> U به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
assort U دسته دسته شدن
they came in bands U دسته دسته امدند
sort U دسته دسته کردن
shoals of people U دسته دسته مردم
scores of people U دسته دسته مردم
sorted U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
streams of people U دسته دسته مردم
sects U دسته دسته مذهبی
in detail U مفصلا دسته دسته
sect U دسته دسته مذهبی
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
gens U دسته
ear U دسته
kinds U دسته
ears U دسته
drove U دسته
kindest U دسته
droves U دسته
kind U دسته
helve U دسته
team U دسته
congregations U دسته
horde U دسته
clusters U دسته
cluster bombs U دسته
cluster bomb U دسته
hordes U دسته
cluster U دسته
work team U دسته
teams U دسته
congregation U دسته
handhold U دسته
handgrip U دسته
groups U دسته دسته
boodle U دسته
fasciculate U دسته دسته
scores U دسته دسته
fascicled U دسته دسته
hilts U دسته
fascicle or cule U دسته
hilt U دسته
helms U دسته
helm U دسته
fascicle U دسته
cheque book U دسته چک
classis U دسته
clique U دسته
cliques U دسته
procession U دسته
bouquets U دسته گل
bouquet U دسته گل
cranks U دسته
cranking U دسته
haft U دسته
cranked U دسته
crank U دسته
ranges U دسته
ranged U دسته
range U دسته
sections U دسته
bodle U دسته
section U دسته
processions U دسته
covey U دسته
bunch U دسته
gangs U دسته
gang U دسته
levers U دسته
lever U دسته
tussock U دسته مو
parcels U دسته
tussocks U دسته مو
parcel U دسته
tufts U دسته
tuft U دسته
clan U دسته
clans U دسته
category U دسته
bunched U دسته
handles U دسته
pitman U دسته
bunches U دسته
passel U دسته
handle U دسته
assortments U دسته
assortment U دسته
bunching U دسته
nosegay U دسته گل
nib U دسته
confraternity U دسته
ringleader U سر دسته
faggot U دسته
faggots U دسته
fagot U دسته
sheaf U دسته
clump U دسته
hosts U دسته
hosting U دسته
hosted U دسته
host U دسته
clumped U دسته
clumping U دسته
ringleaders U سر دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
skeins U دسته
nibs U دسته
stem U دسته
stemmed U دسته
stemming U دسته
stems U دسته
shook U دسته
ilk U دسته
skein U دسته
bail arm U دسته
wisps U دسته
wisp U دسته
platoons U دسته
platoon U دسته
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
clumps U دسته
tress U دسته مو
group U دسته
leader U سر دسته
school U دسته
skulking U دسته
groups U دسته
setting up U دسته
set U دسته
trooping U دسته
sets U دسته
trooped U دسته
troop U دسته
skulks U دسته
skulked U دسته
skulk U دسته
schools U دسته
lot U دسته
bundles U دسته
brigades U دسته
brigade U دسته
bundling U دسته
armies U دسته
army U دسته
genus U دسته
lugs U دسته
bevy U دسته
lugging U دسته
lugged U دسته
lug U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com