English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tizzy U سرو صدای بیجا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
out of place U بیجا
intempestive U بیجا
inappropriate U بیجا
unwarranted U بیجا
impolitic U بیجا
inapt U بیجا
pointless U بیجا
unwarrantable U بیجا
out of time U بیجا
inapposite U بیجا
inopportune U بیجا
simper U بیجا خندیدن
simpering U بیجا خندیدن
simpers U بیجا خندیدن
simpered U بیجا خندیدن
not to point U پرت بیجا
arrogation U ادعای بیجا
an a remark U سخن بیجا
an inappropriate remark U نکته ای بیجا
meddlesomeness U دخالت بیجا
meddling U دخالت بیجا
misapplication U استعمال بیجا
comeuppance U توبیخ بیجا
facetious U اهل شوخی بیجا
arrogate U ادعای بیجا کردن
improper U بیجا خارج از نزاکت
intempestive laughter U خنده بیجا یا نا بهنگام
ineptly U بطور مزخرف یا بیجا
Irrelevent. I nappropriate. Out of place. U بیجا ( بی مورد ؟نامناسب )
phobic U وابسته به ترس بیجا تشویشی
self confidence U اعتماد بنفس غرور بیجا
phobics U وابسته به ترس بیجا تشویشی
step in U مداخله بیجا در کاری کردن
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
burbles U صدای قل قل
rale U صدای خس خس
burbling U صدای قل قل
ping U صدای غژ
pinging U صدای غژ
tramped U صدای پا
knoit U صدای در
pinged U صدای غژ
fizzes U صدای فش فش
pings U صدای غژ
grave accent صدای بم
tramp U صدای پا
fizz U صدای فش فش
pads U صدای پا
pad U صدای پا
hiss U صدای خش خش
burbled U صدای قل قل
fizzed U صدای فش فش
stepping U صدای پا
step U صدای پا
crepitation U صدای خش خش
hissed U صدای خش خش
knocked U صدای تغ تغ
there is a knock at the door U صدای در
knocks U صدای تغ تغ
knock U صدای تغ تغ
whiz U صدای غژ
tramps U صدای پا
fizzing U صدای فش فش
burble U صدای قل قل
hissing U صدای خش خش
hisses U صدای خش خش
wham U صدای تصادم
rasped U صدای سوهان
croaked U صدای کلاغ
rasping U صدای سوهان
croaking U صدای کلاغ
whack U صدای اصطکاک
whacks U صدای اصطکاک
croak U صدای کلاغ
rasp U صدای سوهان
POW U صدای ضربه
quacking U صدای اردک
pealed U صدای پیوسته
blasts U صدای انفجار
blast U صدای انفجار
pealing U صدای پیوسته
quacked U صدای اردک
rap U صدای دق الباب
raps U صدای دق الباب
peal U صدای پیوسته
bumbles U صدای زنبورکردن
quacks U صدای اردک
purling U صدای شرشر
purls U صدای شرشر
croaks U صدای کلاغ
purl U صدای شرشر
peals U صدای پیوسته
purled U صدای شرشر
bumble U صدای زنبورکردن
bumbled U صدای زنبورکردن
quack U صدای اردک
dictating U با صدای بلندخواندن
overtone U صدای فرعی
overtones U صدای فرعی
clap U صدای ناگهانی
clapped U صدای ناگهانی
clapping U صدای ناگهانی
claps U صدای ناگهانی
hoot U صدای جغد
hooted U صدای جغد
hooting U صدای جغد
cling U صدای جرنگ
clings U صدای جرنگ
mooed U صدای گاو
crackles U صدای انفجار پی در پی
crackled U صدای انفجار پی در پی
report U صدای شلیک
reported U صدای شلیک
reports U صدای شلیک
moo U صدای گاوکردن
moo U صدای گاو
mooed U صدای گاوکردن
mooing U صدای گاوکردن
mooing U صدای گاو
moos U صدای گاوکردن
moos U صدای گاو
crackle U صدای انفجار پی در پی
laugh U صدای خنده
laughed U صدای خنده
whooshed U صدای صفیر
whooshes U صدای صفیر
whooshing U صدای صفیر
hiss U صدای هیس
hoots U صدای جغد
hissed U صدای هیس
hisses U صدای هیس
hissing U صدای هیس
rote U صدای موج
dictate U با صدای بلندخواندن
dictated U با صدای بلندخواندن
whoosh U صدای صفیر
screeching U صدای گوشخراش
screeching U صدای بلند
laughs U صدای خنده
scuff U صدای خراش
scuffed U صدای خراش
scuffing U صدای خراش
scuffs U صدای خراش
screech U صدای بلند
screech U صدای گوشخراش
screeched U صدای بلند
screeched U صدای گوشخراش
screeches U صدای بلند
screeches U صدای گوشخراش
dictates U با صدای بلندخواندن
phoneme U صدای کوچک
sternutation U صدای عطسه
stertor U صدای خس خس سینه
stridulation U صدای گوشخراش
swoosh U صدای خش خش کردن
tantara U صدای شیپور
the sound of a bugle U صدای شیپور
thunder clap U صدای تندر
thunderpeal U صدای رعد
ticktack U صدای تپش دل
tictac U صدای تپش دل
ting U صدای زنگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com