Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high velocity
U
سرعت اولیه زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
velocity
U
سرعت اولیه
velocities
U
سرعت اولیه
initial velocity
U
سرعت اولیه
input speed
U
سرعت اولیه
basic speed
U
سرعت اولیه
initial speed
U
سرعت اولیه
vertical takeoff
U
سرعت صعود اولیه هواپیما
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
burn off
U
خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
high velocity
U
با سرعت ابتدایی زیاد
high velocity
U
سرعت دهانهای زیاد
overload speed
U
سرعت بار زیاد
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
to bolt
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
poomse
U
نتیجه حرکت فکری ارادی باتوجه به ایستادن سرعت شتاب و نیروی اولیه
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jets
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
impingement
U
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
jet
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetting
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetted
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
electrothermal printer
U
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
jet stream
U
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
fluttered
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutter
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
channels
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channelled
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeled
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
initialed
U
اولیه
earliest
U
اولیه
primitive
U
اولیه
initials
U
اولیه
early
U
اولیه
rudimentary
U
اولیه
primal
U
اولیه
dispersion
U
اولیه
primeval
U
اولیه
raw
U
اولیه
initialing
U
اولیه
fundamental
U
اولیه
basics
U
اولیه
basic
U
اولیه
elementary
U
اولیه
preliminary
U
اولیه
initial
U
اولیه
preliminaries
U
اولیه
initialled
U
اولیه
primary
U
اولیه
initialling
U
اولیه
first generation
U
اولیه
input coupling
U
تزویج اولیه
input coordinate
U
مختصات اولیه
first notions
U
تصورات اولیه
input tape
U
نوار اولیه
input stage
U
طبقه اولیه
pre load
U
بار اولیه
input current
U
جریان اولیه
pre assembly
U
نصب اولیه
primery battery
U
باطری اولیه
primary products
U
محصولات اولیه
input circuit
U
مدار اولیه
input capacitor
U
خازن اولیه
prototypes
U
نمونه اولیه
parent
U
یکان اولیه
prototype
U
نمونه اولیه
primary industries
U
صنایع اولیه
primery citcuit
U
مدار اولیه
preliminiary work
U
کار اولیه
pre loading
U
بارگیری اولیه
primary inputs
U
دادههای اولیه
input attenuation
U
میرائی اولیه
primary cognizance
U
شناختهای اولیه
prereduction
U
کاهش اولیه
primary inputs
U
نهادههای اولیه
input attenuation
U
دمفونگ اولیه
input signal
U
سیگنال اولیه
first cost
U
هزینه اولیه
primary center
U
مرکز اولیه
input electrode
U
الکترود اولیه
input frequency
U
فرکانس اولیه
input function
U
تابع اولیه
input gap
U
فاصله اولیه
prime costs
U
هزینههای اولیه
prime cost
U
ارزش اولیه
first aid
U
کمکهای اولیه
primary track
U
شیار اولیه
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary electron
U
الکترون اولیه
input information
U
اطلاعات اولیه
input noise
U
پارازیت اولیه
primary storage
U
انباره اولیه
primary body
U
جسم اولیه
feed stock
U
مواد اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
first cause
U
علت اولیه
embryonic
U
نارس اولیه
primary storage
U
حافظه اولیه
first aids
U
کمکهای اولیه
input data
U
دادههای اولیه
input capacitance
U
فرفیت اولیه
initialize
U
مقداردهی اولیه
elementary cell
U
پیل اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
primary emission
U
صدور اولیه
primeral borth
U
ابگوشت اولیه
primary standard
U
استاندارد اولیه
input diode
U
دیود اولیه
input drift
U
رانش اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .
U
ما یه اولیه از من کار از تو
frame agreement
U
توافق اولیه
stuffs
U
ماده اولیه
rudiment
U
اولیه ابتدایی
basic requisition number
U
درخواست اولیه
basic size
U
اندازه اولیه
primes
U
نخستین اولیه
primed
U
نخستین اولیه
prime
U
نخستین اولیه
roughed slab
U
برامن اولیه
basic standard
U
استاندارد اولیه
initial reserves
U
ذخایر اولیه
basic data
U
اطلاعات اولیه
master agreement
U
توافق اولیه
skeleton agreement
U
توافق اولیه
outline agreement
U
توافق اولیه
initial strength
U
استحکام اولیه
proto galaxy
U
کهکشان اولیه
proto planets
U
سیارههای اولیه
initial acceleration
U
شتاب اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com