Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radiation cooling
U
سرد شدن توسط تابش مستقیم از سطح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roentgenogram
U
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
lasers
U
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
laser
U
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
rem
U
مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
extends
U
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend
U
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending
U
در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
dasd
U
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basic
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
direct exchange
U
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
elicitation
U
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights
U
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
eradiation
U
تابش
emission
U
تابش
total radiation
U
تابش کل
fulgency
U
تابش
glitter
U
تابش
coruscation
U
تابش
emissions
U
تابش
glitters
U
تابش
radiation
U
تابش
effulge
U
تابش
effulgence
U
تابش
erythema
U
تابش
glittered
U
تابش
radiational
U
تابش
radiation of heat
U
تابش
phosphorogenic
U
تابش زا
isodose
U
هم تابش
glows
U
تابش
brilliance
U
تابش
shine
U
تابش
radioactivity
U
تابش
shines
U
تابش
glint
U
تابش
irradiation
U
تابش
glinted
U
تابش
glow
U
تابش
glints
U
تابش
glowed
U
تابش
lustre
U
تابش
glinting
U
تابش
irradiated
U
تابش دادن
soft radiation
U
تابش نرم
irradiates
U
تابش دادن
irradiating
U
تابش دادن
sheen
U
تابش برق
cosmic radiation
U
تابش کیهانی
primary cosmic rays
U
تابش کیهانی
cosmic rays
U
تابش کیهانی
solarization
U
تابش افتاب
radiation field
U
میدان تابش
radiation constants
U
ثابتهای تابش
radiation density
U
تراکم تابش
radiation efficiency
U
راندمان تابش
radiation hazard
U
گزند تابش
radiation intensity
U
شدت تابش
radiation laws
U
قوانین تابش
radiation loss
U
گمگشتگی تابش
spectrum
U
گستره تابش
irradiate
U
تابش دادن
radiation pattern
U
الگوی تابش
shine
U
فروغ تابش
radiometer
U
تابش سنج
shines
U
فروغ تابش
polarized radiation
U
تابش قطبیده
radiant intensity
U
شدت تابش
soaking
U
تابش متعادل
flash
U
تابش انی
incidence angle
U
زاویه تابش
exciting radiation
U
تابش برانگیزاننده
irradiation
U
تابش دهی
thermal radiation
U
تابش حرارتی
irradiancy
U
درخشندگی تابش
angle of incidence
U
زاویه تابش
ultraviolet radiation
U
تابش فرابنفش
irradiance
U
درخشندگی تابش
thermal emission
U
تابش حرارتی
heat radiation
U
تابش گرما
wave radiation
U
تابش موج
incidence plane
U
صفحه تابش
plane of incidence
U
صفحه تابش
sunshine
U
تابش افتاب
visible radiation
U
تابش مرئی
angle of reflection
U
زاویه تابش
anneal
U
پخت تابش
electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی
flashed
U
تابش انی
flashes
U
تابش انی
candescent
U
تابش یاگرما
emissivity
U
تابش نسبی
bolometri
U
تابش سنجی
energy radiation
U
تابش انرژی
black light
U
تابش فرابنفش
lustreer
U
تابش فروزندگی
annihilation radiation
U
تابش نابودی
background radiation
U
تابش زمینه
fluorescence
U
تابش ماهتابی
hard radiation
U
تابش یا پرتو سخت
net radiation factor
U
ضریب تابش خالص
near ultraviolet radiation
U
تابش فرابنفش نزدیک
ionizing radiation
U
تابش یون ساز
polarized electromagnetic radiation
U
تابش الکترومغناطیسی قطبیده
ionizing radiation
U
تابش یونیزه کننده
kirchhoff radiation law
U
قانون تابش کیرشهف
opalescence
U
تابش قوس و قزحی
flames
U
مشتعل شدن تابش
glow
U
التهاب تابش گداختگی
glows
U
التهاب تابش گداختگی
flame
U
مشتعل شدن تابش
bolometric magnitude
U
قدر تابش سنجی
blackbody radiation
U
تابش جسم سیاه
continuous background radiation
U
تابش زمینهای پیوسته
radiation of heat
U
انتقال گرمابوسیله تابش
planck's radiation law
U
قانون تابش پلانک
glowed
U
التهاب تابش گداختگی
accidentalism
U
اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
dazzles
U
تابش یا روشنی خیره کننده
dazzling
U
تابش یا روشنی خیره کننده
glare
U
تابش خیره کننده تشعشع
glared
U
تابش خیره کننده تشعشع
glares
U
تابش خیره کننده تشعشع
radioactive
U
پرتو افشان تابش دار
dazzle
U
تابش یا روشنی خیره کننده
dazzled
U
تابش یا روشنی خیره کننده
photon
U
تنها یک الکترون تابش شود
groupware
U
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
isodose
U
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
roentgen
U
واحد تابش تشعشعات یونیزه کننده
sunlight
U
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
thermionic
U
مربوط به تابش الکترونها ازاجسام داغ
angle of incidence
U
زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
roentgenography
U
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
delayed neutrons
U
نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
footcandle
U
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
luminescence
U
پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
photoemissive
U
مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
laser
[light amplification by stimulated emission of radiation]
U
لیزر
[تقویت نور به روش گسیل القایی تابش]
[فیزیک]
airglow
U
روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
phototude
U
لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
wein law
U
طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
directed
U
مستقیم
direct
<adj.>
U
مستقیم
leveled
U
مستقیم
directs
U
مستقیم
beeline
U
خط مستقیم
levelled
U
مستقیم
straightest
U
مستقیم
on line
U
مستقیم
level
U
مستقیم
right
U
مستقیم
righted
U
مستقیم
straighter
U
مستقیم
first-hand
U
مستقیم
firsthand
U
مستقیم
bee line
U
خط مستقیم
levels
U
مستقیم
attributive
U
مستقیم
straight
U
مستقیم
righting
U
مستقیم
straightish
U
مستقیم
straight line code
U
کد مستقیم
straight line
U
خط مستقیم
straight line code
U
کد خط مستقیم
upstanding
U
مستقیم
straight line
U
مستقیم
unintermediate
<adj.>
U
مستقیم
direct file
U
فایل مستقیم
direct file
U
پرونده مستقیم
direct fire
U
اتش مستقیم
direct fire
U
تیر مستقیم
video disk
U
دسترسی مستقیم
straighter
U
قسمت مستقیم
visual fire
U
تیر مستقیم
wall pass
U
پاس مستقیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com