English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Dont stick your head out of the car window. U سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car? U چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
titles U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window U پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
double lancet U [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal U میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
motor cars U اتوموبیل
motor car U اتوموبیل
floorboards U کف اتوموبیل
floorboard U کف اتوموبیل
the car goes nice and fast U اتوموبیل بد نمیرود
To back up the car . U اتوموبیل راعقب زد
A private car. U اتوموبیل شخصی
cycle car U اتوموبیل دوچرخهای
cascading windows U چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
The car had no licence ( number ) plate . U اتوموبیل بی نمره بود
two seater U اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
The car ran over mylegs. U اتوموبیل از روی پایم رد شد
To start (switch on ) the car (engine). U اتوموبیل راروشن کردن
He was run over by a car. U اتوموبیل اورازیر گرفت
To get into (ride in)a car . U سوار اتوموبیل شدن
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
Signal a car to stop . U علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
It is a compact car. U اتوموبیل جمع وجوری است
The car hasnt got enough pull for the uphI'll. U اتوموبیل سر با لائی را نمی کشد
Her car brushed mine . She rammed my car . U با اتو موبیل اش مالید به اتوموبیل من
Several cars collided. U چندین اتوموبیل بهم خوردند
Our car was stuck in the U اتوموبیل ما در گه گیر کرده بود
Let the car cool off. U بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
The car in front is obstructintg us. U اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
This is a very solid car. U این اتوموبیل خیلی محکم است
This car is of Iranian make (manufacture). U این اتوموبیل ساخت ایران است
I intend to buy a car . U خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
This car is heavy on petrol ( gas ) . U این اتوموبیل مصرف بنزینش زیاد است
This car wI'll do beautifully . U این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
pull over U اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
This car can hold 6 persons comefortably. U دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
This car is assembled in Iran. U این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) . U اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
The car engine doesnt run ( work ) . U موتور اتوموبیل کارنمی کند ( از کار ؟ فتاده )
New and used cars are sold here . U انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
The car is now in perfect running order . U اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
Car no. 6 is leading. U اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
The two cars had a head –on collision. U دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
sole plate U کف پنجره
peeper U پنجره
thirl U پنجره
cant bay window U کج پنجره
inlier U پنجره
casement U پنجره
biforis U دو پنجره
window U پنجره
sashes U پنجره
window-sill U لب پنجره
winnock U پنجره
sash U پنجره
casements U پنجره
biforus U دو پنجره
window-sills U لب پنجره
clerestory U پنجره بام
continuous window U پنجره سراسری
fenestral U پنجره دار
case window U پنجره لولادار
window-boxes U قاب پنجره
dormer window U پنجره شیروانی
fenestrate U پنجره دار
fenestration U پنجره بندی
fire screen U پنجره بخاری
cross bar of window U الت پنجره
case ment U پنجره پوشش
windowsill U طاقچه پنجره
chicago window U پنجره شیکاگویی
window-panes U جام پنجره
window-pane U جام پنجره
window pane U جام پنجره
window-frames U قاب پنجره
window frame U قاب پنجره
casements U قاب پنجره
window-frame U قاب پنجره
cathedrian wheel U پنجره چرخی
casement U پنجره لولادار
case ment U پنجره لولادار
casement U قاب پنجره
blind window U پنجره نما
balance window U پنجره چرخان
air grate U پنجره هواکش
active window U پنجره فعال
Venetian blind U پنجره کرکره
casements U پنجره لولادار
glazing bar U الت پنجره
three panes window U پنجره سه چشمه
two light frame U پنجره دو قلو
two light frame U پنجره دوچشمه
vent wing U پنجره گردان
ventilation blind U پیش پنجره
window leaf U لنگه پنجره
windowing U ایجاد پنجره
windowpane U شیشه پنجره
windowpane U جام پنجره
window-sill U هرهی پنجره
window-sills U هرهی پنجره
sun blind U پرده پنجره
fan light U پنجره بالای در
by the window U کنار پنجره
three panes window U پنجره سه لنگه
text window U پنجره متن
stormproof window U پنجره ضد طوفان
inactive window U پنجره غیرفعال
biforate window U پنجره دودر
lantern light U پنجره فانوسی
balanced window U پنجره چرخان
middle lintel in window U کمرکش پنجره
aximez U شکاف پنجره
ajimez U شکاف پنجره
oculus U پنجره گرد
open light U پنجره واشو
oriel U پنجره بالکن
persian blinds U پنجره کرکرهای
pivoting window U پنجره گردان
pivoting window U پنجره محوری
rear window U پنجره عقب
sky light U پنجره شیروانی
smith and founder U یراق در و پنجره
ingo U [تو رفتگی در و پنجره]
shutter U پنجره کرکرهای
lattic-window U پنجره مشبک
sashes U پنجره گذاردن
sashes U پنجره گلخانه
sash U پنجره گذاردن
shutters U پشت پنجره
shutters U پنجره کرکرهای
grilles U پنجره بلندگو
ingoing U [تو رفتگی در و پنجره]
grilles U پنجره مشبک
grille U پنجره بلندگو
Ipswich window U پنجره بالکن
grille U پنجره مشبک
jalousie U پشت پنجره ای
lantern-light U پنجره فانوسی
sash U پنجره گلخانه
lattice window U پنجره مشبک
fender U پنجره روکش
lattice windows U پنجره مشبک
fanlights U پنجره بالای در
fanlight U پنجره بالای در
grilled U پنجره دار
shutter U پشت پنجره
window box U قاب پنجره
skylights U پنجره طاق
sash window U پنجره کشویی
sash windows U پنجره کشویی
internal window sill U کف پنجره داخلی
French window U پنجره لولادار
bow window U پنجره قوسی
window-box U قاب پنجره
bow windows U پنجره قوسی
double window U پنجره دو جداره
grater U پنجره اهنی
graters U پنجره اهنی
sill U قرنیز کف پنجره
sills U قرنیز کف پنجره
dead-light U پنجره ثابت
compss-window U پنجره کنسولی
skylights U پنجره سقفی
skylight U پنجره طاق
skylight U پنجره سقفی
skylights U پنجره سقف
rail U وادارمیانی در و پنجره
skylight U پنجره سقف
fanlight U پنجره نیم گردکوچک
fanlights U پنجره نیم گردکوچک
window-sills U تختهی زیر پنجره
worksheet window U پنجره صفحه کاری
to stand at [by] the window U کنار پنجره ایستادن
abat jour U سایبان پنجره هوا
eucharistic window U [نیم پنجره محراب]
defenestration U پرتاب به خارج پنجره
Lantern ring U رینگ مشبک یا پنجره ای
window regulator U وسیله تنظیم پنجره
alert box U پنجره یا جعبه هشدار
grillwork U پنجره مشبک سازی
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
window-sill U تختهی زیر پنجره
to go to the window U به [سوی] پنجره رفتن
fillister U کنش کاو پنجره
Crittal windows U [پنجره لولادار فلزی]
apron U زیر پنجره کف بند
aprons U زیر پنجره کف بند
window U پنجره دار کردن
Diocletion Window U پنجره نیم دایره
dog-kennel U پنجره زیر شیروانی
window seat U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
fan light U پنجره کوچک فوقانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com