Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
strain harden
U
سخت گرداندن تغییر بعدی سخت گرداندن کشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dials
U
گرداندن
operates
U
گرداندن
revolve
U
گرداندن
revolved
U
گرداندن
revolves
U
گرداندن
operate
U
گرداندن
wheels
U
گرداندن
wheeling
U
گرداندن
man
U
گرداندن
wheel
U
گرداندن
operated
U
گرداندن
wrest
U
گرداندن
dialled
U
گرداندن
dialed
U
گرداندن
dial
U
گرداندن
repays
U
بر گرداندن
repaying
U
بر گرداندن
operation
U
گرداندن
repay
U
بر گرداندن
wrests
U
گرداندن
wresting
U
گرداندن
wrested
U
گرداندن
mans
U
گرداندن
to turn about
U
گرداندن
managing
U
گرداندن
wielding
U
گرداندن
wielded
U
گرداندن
maintain
U
گرداندن
manage
U
گرداندن
wield
U
گرداندن
turns
U
گرداندن
rotation
U
گرداندن
turn
U
گرداندن
manage
U
گرداندن
managed
U
گرداندن
manages
U
گرداندن
wields
U
گرداندن
rebut
U
بر گرداندن
rebuts
U
بر گرداندن
rebutted
U
بر گرداندن
rebutting
U
بر گرداندن
to tell ones beads
U
تسبیح گرداندن
refracts
U
بر گرداندن شکستن
shirk
U
روی گرداندن از
shirked
U
روی گرداندن از
pronation
U
درون گرداندن
shirking
U
روی گرداندن از
shirks
U
روی گرداندن از
refracting
U
بر گرداندن شکستن
refracted
U
بر گرداندن شکستن
refract
U
بر گرداندن شکستن
to bid beads
U
تسبیح گرداندن
goggle
U
چشم گرداندن
goggling
U
چشم گرداندن
goggled
U
چشم گرداندن
inflects
U
منحنی کردن گرداندن
carburize
U
سخت گرداندن سطحی
drives
U
راندن گرداندن گرداننده
drive
U
راندن گرداندن گرداننده
inflected
U
منحنی کردن گرداندن
inflecting
U
منحنی کردن گرداندن
He turned away from me .
U
ازمن روی گرداندن
inflect
U
منحنی کردن گرداندن
trolls
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
troll
U
چرخیدن چرخاندن گرداندن
round about
U
دور سر گرداندن مطلب
crank
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
MIDI sequencer
U
ویرایش و جلوههای ویژه و گرداندن
cranking
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranks
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
cranked
U
میل لنگ گرداندن چرخاندن
crank
U
هندل زدن گرداندن میل لنگ
cranked
U
هندل زدن گرداندن میل لنگ
cranking
U
هندل زدن گرداندن میل لنگ
lynched
U
درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن
lynch
U
درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن
cranks
U
هندل زدن گرداندن میل لنگ
hotwalker
U
متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
lynches
U
درکوچه وبازار گرداندن ومجازات کردن
to face somebody
[something]
U
چهره خود را بطرف کسی
[چیزی]
گرداندن
recalls
U
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
reconvey
U
بمحل اولیه باز گرداندن دوباره جمل کردن
pronate
U
بداخل گرداندن روی چهار دست وپا خم شدن
recalled
U
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
recall
U
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
deblock
U
باز گرداندن بلاک ذخیره شده داده به حالت اصلی
to show one round
U
کسیرا دور گرداندن وجاهای تماشایی راباو نشان دادن
starter
U
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starters
U
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
motoring
U
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
PHIGS
U
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
reflected code
U
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
projecting
U
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
strain hadening
U
سخت گردانی کششی سخت گردانی تغییر بعدی
preemptive multitasking
U
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
serotine
U
بعدی
two dimensional
U
دو بعدی
spatial
U
سه بعدی
tridimensional
U
سه بعدی
three dimentional
U
سه بعدی
three dimensional
U
سه بعدی
puisne
U
بعدی
subsequent
U
بعدی
two-dimensional
U
دو بعدی
unidimensional
U
یک بعدی
unidimensional
U
تک بعدی
solid
U
سه بعدی
second thoughts
U
بعدی
succeeding
U
بعدی
further
U
بعدی
future
U
بعدی
one dimentional
U
تک بعدی
one dimentional
U
یک بعدی
ulterior
U
بعدی
cubical
U
سه بعدی
solids
U
سه بعدی
furthering
U
بعدی
furthers
U
بعدی
three-dimensional
U
سه بعدی
furthered
U
بعدی
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
follow up
U
اماد بعدی
subsere
U
توالی بعدی
tridimensionality
U
حالت سه بعدی
follow up
U
اقدامات بعدی
aftertaste
U
لذت بعدی
immediate destination
U
مقصد بعدی
aftereffect
U
اثر بعدی
one dimensional array
U
ارایه یک بعدی
holographic image
U
نمایی از شی سه بعدی
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
feeder report
U
گزارشات بعدی
solid geometry
U
هندسه سه بعدی
follow up supply
U
اماد بعدی
aftertastes
U
لذت بعدی
two demensional chromatography
U
کروماتوگرافی دو بعدی
versatile
U
چند بعدی
stereognosis
U
ادراک سه بعدی
after-effect
U
تاثیر بعدی
after-effects
U
تاثیر بعدی
unidimensionality
U
یک بعدی بودن
succeeding generation
U
نسل بعدی
latter day
U
روز بعدی
stereoscope
U
سه بعدی نما
stereoscopic vision
U
دید سه بعدی
holograms
U
تصویر سه بعدی
space frame
U
قاب سه بعدی
two dimensional lattice
U
شبکه دو بعدی
two dimensional array
U
ارایه دو بعدی
dosseret
U
بلوک سه بعدی
four dimensional
U
چهار بعدی
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
three dimentional array
U
ارایه سه بعدی
hologram
U
تصویر سه بعدی
aftermath
U
عواقب بعدی
multidimensional
U
چند بعدی
multidimentional
U
چند بعدی
t' other
U
بعدی دیگر
deep space
U
فضای سه بعدی
n cube
U
مکعب N بعدی
three dimensional lattice
U
شبکه سه بعدی
three dimensional polymer
U
بسپار سه بعدی
t' other
U
نفر بعدی
3D analysis
U
آنالیز سه بعدی
3D analysis
U
بررسی سه بعدی
tother
U
بعدی دیگر
tother
U
نفر بعدی
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
increment
U
حرکت به محل بعدی
aftereffect
U
اثر بعدی داور
afterimage
U
تصویر بعدی چیزی
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
space time
U
دستگاه چهار بعدی
ulterior plans
U
تدابیر اجل بعدی
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
Turn left at the next corner.
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
depth quening
U
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com