English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
obelisk U ستون هرمی شکل سنگی
obelisks U ستون هرمی شکل سنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aguilla U [ستون هرمی شکل سنگی]
Other Matches
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
needles U ستون هرمی شکل
needling U ستون هرمی شکل
needled U ستون هرمی شکل
needle U ستون هرمی شکل
en delit U میل ستون سنگی
stylolite U ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
staked U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
lithoprint U با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
pyramidic U هرمی
pyramidical U هرمی
bipyramidal U دو هرمی
pyramidal U هرمی
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
pyramidalization U هرمی شدن
pyramidal structure U ساختار هرمی
pyramidal tracts U رشتههای هرمی
pyramidal area U ناحیه هرمی
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
extrapyramidal system U دستگاه برون هرمی
acrocephaly U جمجمهء هرمی شکل
acrocephalia U جمجمهء هرمی شکل
hollow square U [گچ بری هرمی رومی]
trigonal bipyramid U دو هرمی مثلث القاعده
extrapyramidal motor system U دستگاه حرکتی برون هرمی
trigonal bipyramidal molecule U مولکول دو هرمی مثلث القاعده
acrocephalic U دارای جمجمهء هرمی شکل
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post U از این ستون بان ستون
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
ziggurat U برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zikyrat U برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zikkurat U برج بلند و طبقهء هرمی شکل پلکان دار
zoisite U دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
sea anchor U وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
pyramiding U سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
pile U ستون ستون لنگرگاه
piled U ستون ستون لنگرگاه
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
petrean U سنگی
lithic U سنگی
lithoid U سنگی
stony U سنگی
barrier reef U سد اب سنگی
monolithic U تک سنگی
stoney U سنگی
clapper bridge U پل سنگی
equiponderance U هم سنگی
rock fill dam U سد سنگی
petrolsal U سنگی
petrous U سنگی
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
stone work U کار سنگی
cordon U ازاره سنگی
cordons U ازاره سنگی
paleolithic U پارینه سنگی
layer of rock U طبقه سنگی
autography U چاپ سنگی
lithographic print U چاپ سنگی
polyantography U چاپ سنگی
stone lining U روکش سنگی
Stone Age U پارینه سنگی
stone lining U پوشش سنگی
layer of rock U لایه سنگی
gabion U تور سنگی
paleolithic U دیرینه سنگی
lithograph U چاپ سنگی
eolith U اسکله سنگی
concretion U سنگی شدن
rock wash U پوشش سنگی
bracket U کژ پشت سنگی
lithographs U چاپ سنگی
lithography U چاپ سنگی
stonework U ساختمان سنگی
mesolithic U میانه سنگی
rock salt U نمک سنگی
Lantern-cross U صلیب سنگی
stoning U سنگ میوه سنگی
stones U سنگ میوه سنگی
stone U سنگ میوه سنگی
lithography U روش چاپ سنگی
slingshot [American E] U تیر و کمان سنگی
hard pan U قشر سنگی شده
catapult [British E] U تیر و کمان سنگی
weather moulding U سنگی که اب باران راردمیکند
snowdrift U تره تیزک سنگی
columnar basalt U ستونهای سیاه سنگی
checkstone U گیره سنگی کوهنوردی
calcify U اهکی یا سنگی کردن
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
breccia U جوش خرده سنگی
boulder well U چاه قلوه سنگی
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
snowdrifts U تره تیزک سنگی
pertrosal bone U استخوان سنگی یاحجری
dutch stonewall U دیوار سنگی هلندی
basaltic stratum U لایه سیاه سنگی
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
dripstone U سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
greybeard U کوزه سنگی برای باده
high cross U [صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
Celtic cross U [چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
photolighograph U عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
dry mansory U [دیوار سنگی خشکه چین]
stonewall formation U اسکلت پیادهای دیوار سنگی
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
hermes U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
herm U هرمس [تندیس سنگی چار پیکر]
paleolith U الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
plant mix U مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
dolmen U ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
ballast U سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
sisyphus U سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
paleontologist U ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
reindeer U گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
acrolith U مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
bedrock U سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
underpinned U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins U پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
terrane U طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim U تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
piers U ستون
column U ستون
columns U ستون
staple U ستون
stapling U ستون
cantilever bridge U ستون پل
pier U ستون
strut U ستون
struts U ستون
strutted U ستون
single file U ستون یک
column U ستون
bar U ستون
astylar U بی ستون
acantha U ستون
army corpa U ستون
bars U ستون
hypophyge U پا ستون
posts U ستون
posted U ستون
post- U ستون
indian or single file U ستون یک
indian file U ستون یک
post U ستون
fasciculus gracilis U ستون گل
acroterium U پا ستون
piled U ستون پل
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com