Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ecological factor
U
سازه بوم شناختی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ecological equilibrum
U
همترازی بووم شناختی تعادل بوم شناختی
structuring
U
سازه
factor
U
سازه
factors
U
سازه
frame
U
سازه
construct
U
سازه
constructed
U
سازه
constructing
U
سازه
constructs
U
سازه
structure
U
سازه
structures
U
سازه
concrete structure
U
سازه بتنی
negative element
U
سازه منفی
hypothetical construct
U
سازه فرضی
construct validity
U
اعتبار سازه
heating unit
U
سازه گرمساز
factor of safety
U
سازه ابیمی
element area
U
سازه تصویر
positive element
U
سازه مثبت
structrual engineering industry
U
صنعت سازه
elements
U
سازه برقی
element
U
سازه برقی
eye-catcher
U
سازه تزئینی
picture element
U
سازه تصویر
internal structure
U
سازه داخلی
steel framed structured
U
سازه فولادی
cellular structure
U
ساختارسلولی سازه سلولی
constituent
U
سازه تشکیل دهنده
sextets
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextette
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
constituents
U
سازه تشکیل دهنده
frame partition
U
جداگر سازه دار
sextet
U
نغمه شش سازه یا شش اوازه
cognitive
U
شناختی
technological
U
فن شناختی
technologically
U
فن شناختی
crystalline structure
U
سازه بلوری ساختمان کریستالی
bionic
U
وابسته به زیست سازه شناسی
acoustic
U
صوت شناختی
criminological
U
جرم شناختی
ecological change
U
تغییربوم شناختی
philologically
U
زبان شناختی
phenomenological
U
پدیدار شناختی
petrological
U
سنگ شناختی
esthetic
U
زیبایی شناختی
epistemological
U
معرفت شناختی
morphological
U
ریخت شناختی
methodological
U
روش شناختی
ecological factor
U
همگربوم شناختی
cognitive system
U
نظام شناختی
biologically
U
زیست شناختی
ecological
U
بوم شناختی
ecologically
U
بوم شناختی
phonetic
U
اوا شناختی
mythological
U
اسطوره شناختی
aesthetically
U
زیبایی شناختی
geological
U
زمین شناختی
sociological
U
جامعه شناختی
aesthetic
U
زیبایی شناختی
neurological
U
عصب شناختی
cognitive schema
U
طرحواره شناختی
cognitive map
U
نقشه شناختی
cognitive style
U
سبک شناختی
cognitive dissonance
U
ناهماهنگی شناختی
pathological
U
اسیب شناختی
cognitive consonance
U
هماهنگی شناختی
biological
U
زیست شناختی
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
psychobiology
U
روانشناسی زیست شناختی
ecological architecture
U
معماری بوم شناختی
neuropsychology
U
روانشناسی عصب شناختی
genetic engineering
U
مهندسی زاد شناختی
preferred cognitive mode
U
شیوه شناختی مرجح
cosmological constant
U
ثابت کیهان شناختی
biologism
U
زیست شناختی نگری
biological control
U
کنترل زیست شناختی
ecological distance
U
فاصله بوم شناختی
ecological nich
U
زیستخوان بوم شناختی
ecological process
U
فرایند بوم شناختی
ecological realized natality
U
زه و زاد بوم شناختی
ecological unit
U
یگان بوم شناختی
acoustic investigation
U
جستار صوت شناختی
ethnopsychology
U
روانشناسی قوم شناختی
graphopathology
U
اسیب شناسی خط شناختی
ecological constallation
U
برج بوم شناختی
ecological backlash
U
وازنش بوم شناختی
ecological change
U
دگرگونی بوم شناختی
cosmological principal
U
اصل کیهان شناختی
cosmological model
U
مدل کیهان شناختی
ecological equivalent
U
هم ارزی بوم شناختی
ecological mortality
U
مرگ و میر بوم شناختی
kinesiological analysis
U
تحلیل حرکت شناختی بدن
kinesiological principle
U
اصول حرکت شناختی بدن
Industrial Aesthetic
U
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
biodegraability
U
قابلیت تجزیه بیولوژیکی پذیرندگی فروافت زیست شناختی
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
Cinoiserie
U
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com