Perdic | ساخته شده از سلول | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	cellulosic U	ساخته شده از سلول

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	spermatid U	سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
	spermatogonium U	سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
	isogamete U	سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
	gametangium U	سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
	cost plus contracts U	قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	productions U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	cell U	سلول
	cells U	سلول
	zoogamete U	سلول
	data cell U	سلول
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	gonocyte U	سلول جنسی
	accumulator cell U	سلول اکومولاتور
	cleaved U	شکافتن سلول
	cleave U	شکافتن سلول
	cells U	پیل سلول
	active cell U	سلول فعال
	syncytium U	سلول چند هسته ایی
	cleaves U	شکافتن سلول
	pixel U	سلول تصویر
	solar cell U	سلول خورشیدی
	lymph cell U	سلول لنف
	locular U	سلول دار
	memory cell U	سلول حافظه
	cellular U	سلول دار
	mononuclear U	سلول یک هستهای
	nerve cell U	سلول عصبی
	odontoblast U	سلول دندانی
	phagocytosis U	سلول خواری
	photo cell U	سلول فتوالکتریک
	photoconductive cell U	سلول فوتورسانا
	photoelectric cell U	سلول فتوالکتریکی
	photoelectric cell U	سلول فتوالکتریک
	solar cells U	سلول خورشیدی
	cells U	سلول یکنفری
	transformer cell U	سلول ترانسفورماتور
	ward U	سلول زندان
	unit cell U	سلول واحد
	cellulated U	سلول دار
	cellule U	سلول کوچک
	cellulous U	سلول دار
	cell U	سلول یکنفری
	cytology U	سلول شناس
	data cell U	سلول داده
	wards U	سلول زندان
	stractural cell U	سلول ساختاری
	storage cell U	سلول انباره
	selenium cell U	سلول سلنیومی
	germ cell U	سلول نطفه
	scarlet sage U	سلول اتشی
	binary cell U	سلول دودویی
	germ cell U	سلول تخم
	gonium U	سلول نطفه
	gametangium U	سلول جنسی
	galvanic cell U	سلول گالوانی
	cell U	پیل سلول
	celluloid U	مانند سلول
	endoderm U	لیف درخت یا سلول
	gonocyte U	سلول تولید کننده
	karyoplasm U	پرتوپلاسم هسته سلول
	barrier layer cell U	سلول لایه سدی
	ectoclast U	پوسته خارجی سلول
	intracellular U	واقع در درون سلول
	interneural U	وابسته به سلول عصب
	ideal galvanic cell U	سلول گالوانیکی ایده ال
	half cell reaction U	واکنش نیم سلول
	half cell potential U	پتانسیل نیم سلول
	cataplasia U	تغییرات قهقهرایی در سلول
	spermatogonium U	سلول موجد تخم
	interneuron U	وابسته به سلول عصب
	phagocyte U	سلول بیگانه خوار
	progamete U	سلول مولد تخمچه
	primitive cell U	سلول واحد ابتدایی
	ovum U	سلول نطفه ماده تخمک
	engram U	تحولات دائمی هسته سلول
	acrosome U	برجستگی قدامی سلول جنسی نر
	engramme U	تحولات دائمی هسته سلول
	endosarc U	قسمت درونی سفیده سلول
	lysis U	زوال وفساد سلول وغیره
	light sensitive cell U	سلول حساس در برابر نور
	microphage U	سلول میکروب خوار کوچک
	loculus U	سلول یا حفره تخمدان مرکب
	end centered unit cell U	سلول واحد دو وجهی متقابل پر
	macrogamete U	سلول جنسی ماده بزرگتر
	karyokinesis U	تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
	enclosure U	سلول تارکان دنیا [دین]
	eletric eye U	سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
	fibrocyte U	سلول دوکی شکل بافت همبندی
	biont U	واحد مستقل موجود زنده سلول
	gametogenesis U	ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
	entry U	مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
	photovoltaic cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	solar cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	chromatolysis U	تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
	gonogenesis U	کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
	guard cell U	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
	lysate U	محصول زوال وفساد تدریجی سلول
	nucleolus U	هستک گرد میان هسته سلول
	histogram U	نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
	unipotent U	دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
	gametocyte U	سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
	gamete U	سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
	gametophore U	سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
	haplosis U	تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
	meiosis U	تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
	mitosis U	تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
	zero condition U	حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
	gastrea U	رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
	histochemistry U	علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
	germ layer U	یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
	gastraea U	رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
	wrought U	ساخته
	framed U	ساخته
	bit mapped screen U	pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
	irowork U	اهن ساخته
	officinal U	ساخته واماده
	it is made U	ساخته میشود
	makable U	ساخته شدنی
	fecit U	ساخته است
	paved ford U	گدار ساخته
	i do not have it in me U	از من ساخته نیست
	precast U	پیش ساخته
	pucka U	ساخته شده
	pukka U	ساخته شده
	ruled surface U	سطح خط ساخته
	self constituted U	خود ساخته
	hand made U	ساخته دست
	self formed U	خود ساخته
	soi disant U	خود ساخته
	haniwork U	دست ساخته
	manufactured head U	سر ساخته شده
	prefabricate U	پیش ساخته
	artificalism U	ساخته پنداری
	prefabricated U	پیش ساخته
	prefab U	پیش ساخته
	self-made U	خود ساخته
	self made U	خود ساخته
	prefabs U	پیش ساخته
	bamboos U	ساخته شده از نی
	immature U	نیم ساخته
	bamboo U	ساخته شده از نی
	simulated U	شبیه ساخته
	made U	ساخته شده
	unbalanced cell U	سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
	modular design U	مدل پیش ساخته
	marmorean U	ساخته شده از مرمر
	marmoreal U	ساخته شده از مرمر
	it is made U	ساخته شده است
	build up beam U	تیر ساخته شده
	fabrication U	کالاهای ساخته شده
	india rubbers U	ساخته شده از لاستیک
	india rubber U	ساخته شده از لاستیک
	heparin U	که در کبد ساخته میشود
	high wrought U	با استادی ساخته شده
	intermediate product U	محصول نیم ساخته
	teacher made test U	ازمون معلم ساخته
	tubular U	ساخته شده ازلوله
	blueprints U	نقشه پیش ساخته
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	wolframic U	ساخته شده ازتنگستن
	unregenerated U	دوباره ساخته نشده
	built up beam U	تیر ساخته شده
	blueprint U	نقشه پیش ساخته
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	stanchion U	ستون پیش ساخته
	synthetic tar U	قطران باز ساخته
	pre fabricated U	پیش ساخته شده
	pre cast concrete U	بتن پیش ساخته
	zipgun U	طپانچه دست ساخته
	man-made U	ساخته دست انسان
	man made U	ساخته دست انسان
	unregenerate U	دوباره ساخته نشده
	lymphoblast U	سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
	pronucleus U	هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
	alligator U	ساخته شده ازپوست تمساح
	spar bridge U	پل ساخته شده ازگرده چوب
	slatted U	ساخته شده از تکههای باریک
	wooden U	از چوب ساخته شده خشن
	rebuilds U	چیز دوباره ساخته شده
	rebuild U	چیز دوباره ساخته شده
	modular design U	مدل ساختمانی پیش ساخته
	sculpturesque U	ساخته شده بشکل مجسمه
	sapphirine U	ساخته شده ازیاقوت کبود
	plate girder U	تیر ساخته شده از تسمه
	alligators U	ساخته شده ازپوست تمساح
	piragua U	ساخته شده ازتنه درخت
	pinwale U	ساخته شده ازالیاف باریک
	whole wheat U	ساخته شده از گندم ساییده
	wickerwork U	ساخته شده از ترکه سبدسازی
	on site concrete U	بتن ساخته شده در کارگاه
	home-made <adj.> U	در خانه ساخته [تهیه] شده
	broadloom U	ساخته شده درکارگاه وسیع
	icehouse U	خانه وساختمان ساخته شده از یخ
	boxes are made of wood U	جعبه ها از چوب ساخته میشوند
	half timber U	ساخته شده از الوار کوتاه
	ice crete U	بتون یک پارچه یا پیش ساخته
	Who has composed this tune? U	این آهنگ راکی ساخته ؟
	gimmal U	ساخته شده از حلقههای تودرتو
	herbal U	ساخته شده از علف وگیاه