English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gimmal U ساخته شده از حلقههای تودرتو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nested U تودرتو
involute U تودرتو
implex U تودرتو
nesting storage U انباره تودرتو
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
custodian U حلقههای نوار
linkage U حلقههای زنجیر
custodians U حلقههای نوار
linkages U حلقههای زنجیر
slip rings U حلقههای لغزان
collector rings U حلقههای لغزان
rings U حلقههای دارحلقه
saturn rings U حلقههای زحل
still rings U حلقههای بی حرکت ژیمناستیک
ring tailed U دارای حلقههای رنگی در دم
polyunsaturated U دارای حلقههای اشباع نشده
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
speeds U روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeding U روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed U روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wrought U ساخته
framed U ساخته
i do not have it in me U از من ساخته نیست
paved ford U گدار ساخته
makable U ساخته شدنی
bamboos U ساخته شده از نی
bamboo U ساخته شده از نی
ruled surface U سطح خط ساخته
immature U نیم ساخته
fecit U ساخته است
haniwork U دست ساخته
self made U خود ساخته
self-made U خود ساخته
prefabricated U پیش ساخته
pukka U ساخته شده
manufactured head U سر ساخته شده
pucka U ساخته شده
officinal U ساخته واماده
soi disant U خود ساخته
hand made U ساخته دست
self constituted U خود ساخته
prefabricate U پیش ساخته
simulated U شبیه ساخته
irowork U اهن ساخته
self formed U خود ساخته
prefabs U پیش ساخته
precast U پیش ساخته
prefab U پیش ساخته
it is made U ساخته میشود
made U ساخته شده
artificalism U ساخته پنداری
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
unregenerated U دوباره ساخته نشده
stanchion U ستون پیش ساخته
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
pre fabricated U پیش ساخته شده
cellulosic U ساخته شده از سلول
finished goods U کالاهای ساخته شده
teacher made test U ازمون معلم ساخته
synthetic tar U قطران باز ساخته
unregenerate U دوباره ساخته نشده
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
india rubber U ساخته شده از لاستیک
man-made U ساخته دست انسان
man made U ساخته دست انسان
high wrought U با استادی ساخته شده
marmorean U ساخته شده از مرمر
tubular U ساخته شده ازلوله
blueprints U نقشه پیش ساخته
blueprint U نقشه پیش ساخته
built up beam U تیر ساخته شده
intermediate product U محصول نیم ساخته
heparin U که در کبد ساخته میشود
fabrication U کالاهای ساخته شده
it is made U ساخته شده است
build up beam U تیر ساخته شده
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
marmoreal U ساخته شده از مرمر
modular design U مدل پیش ساخته
zipgun U طپانچه دست ساخته
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
broadloom U ساخته شده درکارگاه وسیع
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
rebuilds U چیز دوباره ساخته شده
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
wooden U از چوب ساخته شده خشن
rebuild U چیز دوباره ساخته شده
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
reed U قصب ساخته شده ازنی
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
herbal U ساخته شده از علف وگیاه
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
on chip U مدار ساخته شده روی یک قطعه
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
hand made brick U اجر ساخته شده با قالب دستی
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
He is cut out for it ( this job ). U برای اینکار ساخته شده است
Is there anything I can do to help? U آیا کاری از دست من ساخته است ؟
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
waxen U ساخته شده از موم مومی شکل
paisley U ساخته شده از پشم نرم کشمیری
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
alpaca U پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
twice laid U ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
corniche U جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
widdy U طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
shacks U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shack U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
Liberty U [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
yacht rope U طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
glyptal U رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
greek fire U ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
manchet U قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
beige U پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
mosfet U ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
meerschaum U هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
dos U سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
Industrialized building U [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
gopher wood U چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
checked U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
falsie U پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
BIX U سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
an iconic statue U مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
toft U محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
perfect infinitive U مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
wanigan U خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
india paper U کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
joint filler U نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
monadism U اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
fishplate U صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
blisk U هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
blue chip personal computer U IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
dos U سیستم عاملی که توسط Digital Research برای IBM PC ساخته شده است
band street writer U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
iee /s 00 U مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
pipeline U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
pipelines U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
homogeneous computer network U شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
Xerox PARC U مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
baseplate U پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
microprocessor U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
microprocessors U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
ada U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه بعد از 0791 دروزارت دفاع امریکا ساخته شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com