English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slatted U ساخته شده از تکههای باریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
spall U تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
smithereens U تکههای ریز
color patches U تکههای پارچه پرچم
file defragmentation U پیوند تکههای فایل
snow blink U تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
fracto cumulus U ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
swathe U ردیف باریک راه باریک
swath U ردیف باریک راه باریک
swathes U ردیف باریک راه باریک
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
framed U ساخته
wrought U ساخته
officinal U ساخته واماده
haniwork U دست ساخته
hand made U ساخته دست
self formed U خود ساخته
self constituted U خود ساخته
precast U پیش ساخته
paved ford U گدار ساخته
prefabricated U پیش ساخته
self-made U خود ساخته
self made U خود ساخته
fecit U ساخته است
pukka U ساخته شده
immature U نیم ساخته
prefabricate U پیش ساخته
ruled surface U سطح خط ساخته
pucka U ساخته شده
prefabs U پیش ساخته
made U ساخته شده
manufactured head U سر ساخته شده
makable U ساخته شدنی
prefab U پیش ساخته
irowork U اهن ساخته
it is made U ساخته میشود
bamboo U ساخته شده از نی
bamboos U ساخته شده از نی
simulated U شبیه ساخته
soi disant U خود ساخته
artificalism U ساخته پنداری
i do not have it in me U از من ساخته نیست
marmoreal U ساخته شده از مرمر
build up beam U تیر ساخته شده
blueprint U نقشه پیش ساخته
unregenerate U دوباره ساخته نشده
synthetic tar U قطران باز ساخته
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
pre fabricated U پیش ساخته شده
heparin U که در کبد ساخته میشود
blueprints U نقشه پیش ساخته
it is made U ساخته شده است
tubular U ساخته شده ازلوله
man made U ساخته دست انسان
intermediate product U محصول نیم ساخته
finished goods U کالاهای ساخته شده
unregenerated U دوباره ساخته نشده
marmorean U ساخته شده از مرمر
man-made U ساخته دست انسان
modular design U مدل پیش ساخته
high wrought U با استادی ساخته شده
teacher made test U ازمون معلم ساخته
fabrication U کالاهای ساخته شده
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
built up beam U تیر ساخته شده
cellulosic U ساخته شده از سلول
india rubber U ساخته شده از لاستیک
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
stanchion U ستون پیش ساخته
zipgun U طپانچه دست ساخته
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
broadloom U ساخته شده درکارگاه وسیع
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
rebuild U چیز دوباره ساخته شده
reed U قصب ساخته شده ازنی
rebuilds U چیز دوباره ساخته شده
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
wooden U از چوب ساخته شده خشن
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
herbal U ساخته شده از علف وگیاه
wickerwork U ساخته شده از ترکه سبدسازی
alligator U ساخته شده ازپوست تمساح
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
gimmal U ساخته شده از حلقههای تودرتو
half timber U ساخته شده از الوار کوتاه
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
hand made brick U اجر ساخته شده با قالب دستی
waxen U ساخته شده از موم مومی شکل
He is cut out for it ( this job ). U برای اینکار ساخته شده است
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
Is there anything I can do to help? U آیا کاری از دست من ساخته است ؟
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
twice laid U ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
oaken U ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
specification U یات مشخصات ساخته نشده باشد
paisley U ساخته شده از پشم نرم کشمیری
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
alpaca U پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
on chip U مدار ساخته شده روی یک قطعه
originals U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original U آنچه اول استفاده یا ساخته شود
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
capillary U باریک
capillaries U باریک
fine drawn U باریک
narrowed U باریک
narrow U باریک
fine spun U باریک
tendering U باریک
needle-nose pliers دم باریک
slice U باریک
slices U باریک
strait U باریک
straits U باریک
thin U باریک
thinners U باریک
thinnest U باریک
thins U باریک
angustate U باریک
attenute U باریک
thinned U باریک
tenuous U باریک
tender U باریک
tendered U باریک
tenderest U باریک
gracile U باریک
slats U باریک
reediest U باریک
long nose U دم باریک
reedier U باریک
narrow headed U سر باریک
trickly U باریک
thready U باریک
slender U باریک
leptocephalic U سر باریک
reedy U باریک
slat U باریک
hairlike U باریک
narrower U باریک
narrowest U باریک
lathy U باریک
shacks U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shack U خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
custom-built U آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
corniche U جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
timber dam U سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
technology U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technologies U قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
widdy U طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
fibre ribbon U ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
nitrosulphuric U ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
Golden House U [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
durn U [تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
iambic verse U شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
long nose U انبر دم باریک
asthenic physique U سنخ باریک تن
asthenic body type U سنخ باریک تن
bowling alleys U باریک راه
G-string U لنگ باریک
leptodactyl U باریک پنجه
strictures U باریک بینی
stringy floppy U فلاپی باریک
string tie U کراوات باریک
stacked bow U کمان باریک
spline U نوار باریک
to come to a point U باریک شدن
tricklet U نهر باریک
G-strings U لنگ باریک
barbicel U رشته باریک پر
inswept U جلو باریک
lane U راه باریک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com