Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
half-timbering
U
ساختمان نیمه چوبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
half-timbered
U
نیمه چوبی
flying facade
U
[ساخت نیمه چوبی کاذب]
wood frame construction
U
ساختمان با استخوانبندی چوبی
trabeated
U
ساختمان با نعل درگاه چوبی
trestlework
U
تیرها و پایههای چوبی وفلزی زیر ساختمان یا پل
overlap
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
U
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
anglo-saxon architecture
U
[معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
seahorse
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
interlap
U
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorses
U
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
U
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
imbricate
U
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semipublic
U
نیمه عمومی نیمه دولتی
spliced
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splices
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splicing
U
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
trenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
half life
U
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
from mid may to mid june
U
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
wooden
U
چوبی
stockades
U
سد چوبی
coach built
U
چوبی
stockade
U
سد چوبی
arboreous
U
چوبی
ligneous
U
چوبی
xyloid
U
چوبی
timber dam
U
سد چوبی
block-house
U
دژ چوبی
brow
U
پله چوبی
picketed
U
میخ چوبی
picket
U
میخ چوبی
pickets
U
میخ چوبی
shores
U
شمع چوبی
barrel
خمره چوبی
barracking
U
کلبه چوبی
mannequin
U
مجسمه چوبی
barrack
U
کلبه چوبی
xylophones
U
سنتور چوبی
wood
U
جنگل چوبی
barracked
U
کلبه چوبی
cask
U
خمره چوبی
mannequins
U
مجسمه چوبی
casks
U
خمره چوبی
mallet
U
پتک چوبی
stake
U
میخ چوبی
xylophone
U
سنتور چوبی
shore
U
شمع چوبی
barrels
U
خمره چوبی
brows
U
پله چوبی
page
U
گوه چوبی
stud
U
پایه چوبی
tubs
U
تغار چوبی
tub
U
تغار چوبی
mauls
U
پتک چوبی
mauls
U
چکش چوبی
mauling
U
پتک چوبی
mauling
U
چکش چوبی
mauled
U
پتک چوبی
maul or mall
U
چکش چوبی
mantel board
U
طاقچه چوبی
pegs
U
میخ چوبی
peg
U
میخ چوبی
knurr
U
گوی چوبی
kevel
U
میخ چوبی
lignify
U
چوبی شدن
jumping ladder
U
پله چوبی
lollypop
U
اب نبات چوبی
maul
U
چکش چوبی
hobbyhorse
U
اسب چوبی
paged
U
گوه چوبی
lollipop
U
اب نبات چوبی
reglet
U
اشبون چوبی
roller fender
U
دفرای چوبی
round dance
U
رقص چوبی
rubbing strake
U
دفرای چوبی
boiserie
U
روکوب چوبی
centering
U
اسکلت چوبی
cleat
U
تسمه چوبی
quarter staff
U
نیزه چوبی
pages
U
گوه چوبی
neutral atmosphere
U
چوبی اثر
handspike
U
اهرم چوبی
parquet floor
U
فرش چوبی
pallet
U
ماله چوبی
patten
U
کفش چوبی
pallets
U
ماله چوبی
play club
U
نوک چوبی
lollipops
U
اب نبات چوبی
peg-leg
U
پای چوبی
sparred
U
تیر چوبی
spar
U
تیر چوبی
maul
U
پتک چوبی
woodiness
U
خاصیت چوبی
cock horse
U
اسب چوبی
wooden pole
U
دکل چوبی
wooden pole
U
تیر چوبی
wooden beam
U
تیر چوبی
timbering
U
پوشش چوبی
timber pile
U
پایه چوبی
peg-legs
U
پای چوبی
stander
U
تیرک چوبی
board drop hammer
U
چکش چوبی
square dance
U
رقص چوبی
xylem
U
بافت چوبی
thumbpiece
U
مانع چوبی
splicing fid
U
پازور چوبی
thumbpiece
U
گیر چوبی
timber assembling
U
اتصال چوبی
spile
U
میخ چوبی
timber framing
U
استخوانبندی چوبی
spars
U
تیر چوبی
firkin
U
بشکه چوبی
corduroy
U
راه چوبی
woodcraft
U
صنایع چوبی
cross-rail
U
اسکلت چوبی
fid
U
پاروی چوبی
stockades
U
سنگر چوبی
stakes
U
میخ چوبی
mauled
U
چکش چوبی
woodcut
U
باسمه چوبی
stockade
U
سنگر چوبی
stakes
U
میله چوبی
common block
U
قرقره چوبی
timber
U
تیر چوبی
dowel
U
میخ چوبی
wood separator
U
میانگیر چوبی
staked
U
میخ چوبی
staked
U
میله چوبی
stake
U
میله چوبی
wood veneer
U
روکش چوبی
stiffish
U
نیمه شق
semi
U
نیمه
division line
U
خط نیمه
semis
U
نیمه
half deck
U
نیمه پل
midnight
U
نیمه شب
in noon of night
U
در نیمه شب
mid
U
نیمه
moiety
U
نیمه
mid-
U
نیمه
part way
U
نیمه
pikestaff
U
دسته چوبی نیزه
nogg
U
میخ بزرگ چوبی
wood ray
U
شعاع اوندی چوبی
wooden filing vice
U
کمک بست چوبی
wooden lattice work
U
شبکه کاری چوبی
stalling
U
دکه چوبی کوچک
stall
U
دکه چوبی کوچک
wood stove
U
بخاری هیزمی یا چوبی
woody
U
چوبی پوشیده از چوب
kiching piece
U
میخ چوبی بزرگ
peg
U
میخ چوبی چنگک
woodiness
U
بافت چوبی وفوردرخت
pegs
U
میخ چوبی چنگک
template
U
قالب چوبی یا فلزی
mine timber
U
تیر چوبی معدن
templates
U
قالب چوبی یا فلزی
crate
U
صندوق بزرگ چوبی
peels
U
خلال نرده چوبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com