English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
facility U ساختمان بزرگ مجزا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
propylaeum U در بزرگ ساختمان
edifice U ساختمان بزرگ
edifices U ساختمان بزرگ
edifice U ساختمان بزرگ مانندکلیسا
edifices U ساختمان بزرگ مانندکلیسا
quadrangle U حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
quadrangles U حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
single line U خط مجزا
spot footing U پی مجزا
free-standing U مجزا
knock down U مجزا
abstracted U مجزا
ditinct U مجزا
several U مجزا
apartfrom U مجزا از
distinct U مجزا
discrete U مجزا
distinguishing U مجزا
separable U مجزا
disjunct U مجزا
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
abstracting U مجزا کردن
step U واحد مجزا
abstract U مجزا کردن
isles U مجزا کردن
separated U مجزا کردن
separate U مجزا کردن
stepping U واحد مجزا
lone U مجزا ومنفرد
garrison house U پادگان مجزا
abstracts U مجزا کردن
detached U ستون مجزا
single line U ردیف مجزا
isle U مجزا کردن
abstractedly U بطور مجزا
discrete packets U بستههای مجزا
decollate U مجزا کردن
disassemble U مجزا کردن
apart U مجزا غیرهمفکر
discrete particle U ذره مجزا
discrete source U چشمههای مجزا
knock down U مجزا کردن
discrete values U مقادیر مجزا
individual controls U کنترلهای مجزا
seclude U مجزا کردن
semidetached U نیمه مجزا
isolating U مجزا کردن
isolates U مجزا کردن
unit assembly U یک قطعه مجزا
isolate U مجزا کردن
separate sewer U شبکه مجزا
separate loading U مهمات مجزا
separate loading U مجزا پرشونده
separate ammunition U مهمات مجزا
indiscrete U غیر مجزا
separates U مجزا کردن
individ U بطور مجزا شخصا
discretely U بطور مطلق یا مجزا
free standing columns U ستونهای مستقل یا مجزا
canalization U به صورت مجزا دراوردن
insulates U با عایق مجزا کردن
individual units U یکانهای منفرد یا مجزا
insulating U با عایق مجزا کردن
isolated double bond U پیوند دوگانه مجزا
insulate U با عایق مجزا کردن
caption code U رمز نویسی با متن مجزا
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
comparmentalize U به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
unit assembly U یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
scalar U مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
comma delimited file U فایل مجزا توسط واوک یاویرگول
fan U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
matrix isolation spectroscopy U طیف بینی مجزا شده درماتریس
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
continuous tone image U تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
cells U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
pitch U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
cell U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
trivial segmentation U ذخیره شدن هر قلم داده در یک قطعه مجزا
pitches U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
sue and losse part U عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
packet switching U ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
acheval U ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
highlighted U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlights U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlight U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
micros U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
micro U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
stereophonic U صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
stereo U صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereos U صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
texel U مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
scalar U نوع داده حاوی دادههای مجزا که قابل پیش بینی هستندو رشتهای را دنبال می کنند
pixel U کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
red, green, blue U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
half U مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
ten key pad U مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
universal U مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
microprocessors U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
microprocessor U قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
items U یک چیز مجزا در بین چندین چیز
split unit U یکان جدا شده یا مجزا شده
insulates U مجزا کردن روپوش دار کردن
insulate U مجزا کردن روپوش دار کردن
item U یک چیز مجزا در بین چندین چیز
insulating U مجزا کردن روپوش دار کردن
homoplastic U هم ساختمان
constructions U ساختمان
erection U ساختمان
mechanism U ساختمان
building U ساختمان
carbody U ساختمان
structureless U بی ساختمان
structure of an animal U ساختمان
foundation U پی ساختمان
mechanisms U ساختمان
building line U بر ساختمان
construction U ساختمان
structures U ساختمان
structuring U ساختمان
frame U ساختمان
making U ساختمان
substructure U پی ساختمان
type U ساختمان
typed U ساختمان
types U ساختمان
stances U ساختمان
stance U ساختمان
substructures U پی ساختمان
structure U ساختمان
erections U ساختمان
built-up U پر از ساختمان
built up U پر از ساختمان
insulate U جدا کردن مجزا کردن
separated U مجزا جدا جدا کردن
individuate U مجزا کردن جدا کردن
draw off U جدا کردن مجزا کردن
insulates U جدا کردن مجزا کردن
separate U مجزا جدا جدا کردن
insulating U جدا کردن مجزا کردن
separates U مجزا جدا جدا کردن
data structure U ساختمان داده ها
cost of construction U هزینه ساختمان
superstructure U ساختمان فوقانی
structurally U وابسته به ساختمان
industrial building U ساختمان صنعتی
crane construction U ساختمان جرثقیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com