English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
selection structure U ساختار گزینشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
menu driven U گزینشی
selective U گزینشی
selectively U گزینشی
electives U گزینشی
elective U گزینشی
selective distribution system U پخش گزینشی
selective process U فرایند گزینشی
nonswitched line U خط غیر گزینشی
switching circuit U مدار گزینشی
switching algebra U جبر گزینشی
selection sort U جور کردن گزینشی
selection sort U مرتب کردن گزینشی
structures U ساختار
architecture U ساختار
structuring U ساختار
structure ساختار
inverted structure U ساختار معکوس
lewis structure U ساختار لوویس
kekule structure U ساختار ککوله
factor structure U ساختار عاملی
file structure U ساختار فایل
linear structure U ساختار خطی
decision structure U ساختار تصمیم
network structure U ساختار شبکهای
network stracture U ساختار شبکه
nested structure U ساختار لانهای
molecular structure U ساختار مولکولی
economic structure U ساختار اقتصادی
loop structure U ساختار حلقهای
diamond structure U ساختار الماس
electronic structure U ساختار الکترونی
list structure U ساختار لیست
crystalline structure U ساختار بلوری
internal structure U ساختار داخلی
institutional structure U ساختار نهادی
atomic structure U ساختار اتمی
band structure U ساختار نواری
age structure U ساختار سنی
helical structure U ساختار مارپیچی
block structure U ساختار بلوکی
fine structure U ساختار فریف
cellular structure U ساختار شبکهای
close packed structure U ساختار تنگچین
control structure U ساختار کنترلی
ingots structure U ساختار شمش
crane construction U ساختار جرثقیل
crystal structure U ساختار بلور
data structure U ساختار داده ها
grain structure U ساختار بلوری
nuclear structure U ساختار هستهای
structure factor U عامل ساختار
structuring U ساختار ساخت
fabric U ساختار ساختمان
structures U ساختار ساخت
tree structure U ساختار درخت
structure U ساختار ساخت
structure chart U نمودار ساختار
shell structure U ساختار لایهای
ring structure U ساختار حلقهای
relational structure U ساختار رابطهای
superstructure U ساختار بالا
superstructures U ساختار بالا
pyramidal structure U ساختار هرمی
sequence structure U ساختار ترتیبی
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
structuralist U وابسته به ساختار گرایی
structuralists U وابسته به ساختار گرایی
database structure U ساختار پایگاه داده ها
algebraic structure U ساختار جبری [ریاضی]
cubic closed packed structure U ساختار مکعبی تنگچین
contiguous data structure U ساختار دادههای همجوار
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
branch control structure U ساختار کنترل انشعاب
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
secondary structure of portein U ساختار دوم پروتئین
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
straight chain structure U ساختار راست زنجیر
structured design U طراحی ساختار یافته
structuring U پی ریزی کردن ساختار
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
tertiary structure of protein U ساختار سوم پروتئین
hierachical structure U ساختار سلسله مراتبی
structures U پی ریزی کردن ساختار
graphic data structure U ساختار داده گرافیکی
infrastructure U ساختار یا سرویس ابتدایی
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
structure U پی ریزی کردن ساختار
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
pawn structure U ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
nodes U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
implications U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
inclusion U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
definitions U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
hierarchies U ساختار دادهای سلسله مراتبی
leaf U گره آخر در ساختار درختی
definition U شرح ساختار در برنامه یا سیستم
implication U عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
node U نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
broch U [ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
forest U تعداد درختهای ساختار داده متصل
skeletal code U برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
reconfiguration U تغییر دادن ساختار داده در سیستم
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
forests U تعداد درختهای ساختار داده متصل
externals U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
High Victorian U [سبک احیای گوتیک با ساختار چند رگه]
DNA double helix U [یک ساختار دو رشته ایی متشکل از ۴ نوکلئوتید است. ]
queue U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queueing U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
queued U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
queues U روش استفاده شده در ساختار صف , Lifd یا Fifd
plex structure U ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است
random U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
variables U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
chimney-cricket U [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
randomly U سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
physical U سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
array U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
variable U شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
arrays U ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
abutment U [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
structuring U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structures U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structure U ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
cartesian structure U ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
flow diagram U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
local U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
locals U که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
rung U [تکه ای افقی که باعث قویتر شدن ساختار سندلی میشود]
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
root U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
roots U گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
dynamic U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
globally U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
dynamically U ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
gallium arsenide U ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
columnar and trabeated U [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
CD U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
CDs U دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری
kinematics U فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
flowchart U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
arrays U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array U ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
forward pointer U اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
ddl U بخشی از نرم افزارسیستم پایگاه داده ها ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
tree U سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
onion skin language U زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
plex database U ساختار پایگاه داده ها که داده ها بهم متصل می شوند
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
V format U ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
bell-cage U [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
KSAM U ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
patches U تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch U تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
description U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
descriptions U بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد
austenitize U سخت کردن لایههای استنیتی ساختار استنیتیکی را سخت کردن
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
resource U قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
RIFF U قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com