Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vehicle chain
U
زنجیر وسیله نقلیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crawler
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers
U
وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
Other Matches
transhipment
U
انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment
U
انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
tracked vehicle
U
وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
piggy back traffic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
transporting
U
وسیله نقلیه
conveyances
U
وسیله نقلیه
transport
U
وسیله نقلیه
conveyance
U
وسیله نقلیه
steeds
U
وسیله نقلیه
conveying appliance
U
وسیله نقلیه
transported
U
وسیله نقلیه
steed
U
وسیله نقلیه
transport car
U
وسیله نقلیه
transports
U
وسیله نقلیه
vehicle
U
وسیله نقلیه
vehicles
U
وسیله نقلیه
utility vehicle
U
وسیله نقلیه عمومی
power plant
U
محرکه وسیله نقلیه
six by six
U
وسیله نقلیه شش چرخه
utility car
U
وسیله نقلیه عمومی
conveyances
U
وسیله نقلیه ابلاغ
space vehicle
U
وسیله نقلیه فضایی
conveyance
U
وسیله نقلیه ابلاغ
power plants
U
محرکه وسیله نقلیه
traction motor
U
موتور وسیله نقلیه
motor vehicle
U
وسیله نقلیه موتوری
traction battery
U
باطری وسیله نقلیه
articulated vehicle
U
وسیله نقلیه مفصلی
bare boat charter
U
اجاره دربست وسیله نقلیه
shuttle
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttled
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttles
U
وسیله نقلیه با مسیر مشخص
slot charter
U
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
deadweight tonnage
U
حداکثر تناژ وسیله نقلیه
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
crawl drive
U
محرک وسیله نقلیه خزنده
bale cubic capacity
U
تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
amphibian vehicle
U
وسیله نقلیه برای خشکی و اب
crawl type vehicle
U
وسیله نقلیه نوع خزنده
pay load
U
فرفیت مفید وسیله نقلیه
refrigerator vehicle
U
وسیله نقلیه یخچال دار
utility vehicle
U
وسیله نقلیه عام المنفعه
to alight from a vehicle
U
پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
motorcar
U
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
transshipment
U
انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
intermodal transport
U
حمل با چند نوع وسیله نقلیه
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
intermodal transport
U
حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
free on board
U
بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
to set out for England
U
به سوی انگلیس رهسپار شدن
[با وسیله نقلیه]
trasship
U
بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
travois
U
ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
time charter
U
اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
running down case
U
دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
sag wagon
U
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
on board
<idiom>
U
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
embark
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks
U
سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
catenary
U
شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
sprocket
U
قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
vehicle stopping distance
U
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
chains
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain
U
باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor
U
وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
asynchronous
U
داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
peripheral
U
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contentions
U
وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity
U
توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
U
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
daisy chain
U
روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down
U
وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulate
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates
U
کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
trainers
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer
U
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain
U
باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication
U
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
fettered
U
زنجیر
fetter
U
زنجیر
chain gang
U
هم زنجیر
chains
U
:زنجیر
curbs
U
زنجیر
manacled
U
زنجیر
manacle
U
زنجیر
chainless
U
بی زنجیر
manacling
U
زنجیر
barrels
U
زنجیر
gyve
U
غل و زنجیر پا
manacles
U
زنجیر
curb
U
زنجیر
curbing
U
زنجیر
fettering
U
زنجیر
chains
U
زنجیر
sling
U
زنجیر
linkwork
U
زنجیر
toll bar
U
زنجیر
bond
U
زنجیر
curbed
U
زنجیر
slings
U
زنجیر
barrel
U
زنجیر
chain
زنجیر
chain
U
زنجیر
slinging
U
زنجیر
line of skirmishers
U
خط زنجیر
catena
U
زنجیر
fetters
U
زنجیر
laser
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers
U
وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter
U
وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
U
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
naval pipe
U
مجرای زنجیر
chain case
U
جعبه زنجیر
lugless joining shackle
U
بخوی زنجیر
line of skirmishers
U
حمله به خط زنجیر
link chain
U
زنجیر رابط
joining shackle
U
بخوی زنجیر
means of transport
U
وسائط نقلیه
carrick bend
U
گره زنجیر
chain cable
U
زنجیر لنگر
chain hook
U
هوک زنجیر
measuring chain
U
زنجیر مساحی
load chain
U
زنجیر بار
chain locker
U
چاله زنجیر
link chain
U
زنجیر اتصال
idler pulley
U
قرقره زنجیر
chain grab
U
زنجیر گیر
surveyor's chain
U
زنجیر مساحی
sprocket wheel
U
چرخ زنجیر
daughter chain
U
زنجیر نوزاد
daughter chain
U
زنجیر فرعی
creeper track
U
زنجیر خزشی
chain pulley
U
قرقره زنجیر
enchain
U
زنجیر کردن
chain sprocket
U
چرخ زنجیر
side chain
U
زنجیر جانبی
grow
U
راه زنجیر
chain wheel
U
چرخ زنجیر
chain track
U
مسیر زنجیر
chainlet
U
زنجیر کوچک
grows
U
راه زنجیر
band
U
بند و زنجیر
bands
U
بند و زنجیر
windlasses
U
دوار زنجیر
windlass
U
دوار زنجیر
skid chain
U
زنجیر چرخ
elevating chain
U
زنجیر بالابر
hoisting chain
U
زنجیر بالابر
sprocket
U
تاج زنجیر
sprocket
U
چرخ زنجیر
parent chain
U
زنجیر مادر
sprocket
U
دنده زنجیر
parent chain
U
زنجیر اصلی
markov chain
U
زنجیر مارکوف
chain locker
U
انبار زنجیر
full tracked
U
تمام زنجیر
print chain
U
زنجیر چاپ
bridle
U
زنجیر مهار
bridled
U
زنجیر مهار
bridles
U
زنجیر مهار
crane chain
U
زنجیر جرثقیل
chain pipe
U
لوله زنجیر
enfetter
U
زنجیر کردن
endless chain
U
زنجیر مدور
closed chain
U
زنجیر حلقهای
cable locker
U
چاه زنجیر
tier
U
زنجیر لنگر
tows
U
زنجیر یدک کش
tow
U
زنجیر یدک کش
funiculars
U
زنجیر نیروها
linkages
U
حلقههای زنجیر
funicular
U
زنجیر نیروها
band chain
U
زنجیر مساحی
block and tackle
U
قرقره و زنجیر
fob
U
زنجیر ساعت
link
U
حلقه زنجیر
tire chain
U
زنجیر چرخ
cable holder
U
دوار زنجیر
tire chain
U
زنجیر یخ شکن
tiers
U
زنجیر لنگر
link
U
زنجیر قلاب
chains
U
زنجیر مساحی
bridling
U
زنجیر مهار
linkage
U
حلقههای زنجیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com