English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sharpshooter U زنجره دارای سر مخروطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normal slump U درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
cicala U زنجره
polyconic grid U سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
treehopper U زنجره درختی
chirr U صدای زنجره
grig U مارماهی کوچک زنجره
cicada U زنجره وجیرجیرک دشتی
cicadas U زنجره وجیرجیرک دشتی
cricket U زنجره یکجور گوی بازی
crickets U زنجره یکجور گوی بازی
spiry U مخروطی
cone U مخروطی
cones U مخروطی
conical U مخروطی
cone shape U مخروطی
fusiform U مخروطی
conic U مخروطی
chamfered end U راس مخروطی
chamfered end U نوک مخروطی
taper off U مخروطی شدن
hollow cone charge U خرج مخروطی
exhaust cone U مخروطی اگزوز
tail cone U دنباله مخروطی
gothic arch U طاق مخروطی
nun buoy U بویه مخروطی
hyperbola U طرح مخروطی
reduction crusher U سنگشکن مخروطی
conical U مخروطی شکل
spire U منار مخروطی
spires U منار مخروطی
double cone insulator U مقره دو مخروطی
lip angle U زاویه مخروطی
fusion cone U مخروطی اتصال
paraboloid U قطع مخروطی
conic sections U مقاطع مخروطی
cone antenna U انتن مخروطی
conical spring U فنر مخروطی
conic section U مقطع مخروطی
conical scanning U تقطیع مخروطی
cone pulley U صفحه مخروطی
cone shaped U مخروطی شکل
conical antenna U انتن مخروطی
cramwheel U دنده مخروطی
conoid U شبه مخروطی
cone U ساختمان مخروطی
conoid U مخروطی شکل
conoidal U مخروطی شکل
conicalness U شکل مخروطی
conoidal U شبه مخروطی
conifer U که میوه مخروطی دارند
spires U تاجک مخروطی کلیسا
conifers U که میوه مخروطی دارند
timken bearing U یاطاقان غلطکی مخروطی
cone type face milling cutter U فرز نوع مخروطی
helm U [تاج مخروطی کلیسا]
cone crusher U سنگ شکن مخروطی
conical U کله قندی مخروطی
epi U [مناره مخروطی کلیسا]
erlenmeyer flask U تنگ مخروطی ازمایشگاه
bevel gear drive U جعبه دنده مخروطی
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
countersink U خزینه مخروطی کردن
bevel gearing U گیربکس دنده مخروطی
metal cone tube U لامپ مخروطی فلزی
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
spire U تاجک مخروطی کلیسا
strobilus U گل اذین مخروطی شکل
automatic lathe for taper turning U ماشین تراش مخروطی
bevel gear U چرخ دنده مخروطی
bevel gear U چرخ دندانه مخروطی
conical head lubricating nipple U گریس خور مخروطی
countersink U خزینه دار کردن مخروطی
tepee U خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees U خیمه مخروطی سرخ پوستان
double cone U [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
bevel gear generator U ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder U دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear planer U دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
helical tooth bevel gear U چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
stylographic pen U سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
rods and cones [in the retina] U یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
bevel gear hob U دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
nose cone U دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
haycock U کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
wickiup U کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
conoid U [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
cones U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
bezel U حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
spires U نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock U کومه مخروطی از علف خشک علف
spire U نوک تیز شدن مخروطی شدن
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
tapered U باریک شدن مخروطی شدن
tapers U باریک شدن مخروطی شدن
taper U باریک شدن مخروطی شدن
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic U دارای ید
bilabiate U دارای دو لب
footy U دارای پا
trilinear U دارای سه خط
odoriferous U دارای بو
three legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
fraught with U دارای
three-legged U دارای سه پا
shoaly U دارای جاهای کم اب
monopetalous U دارای یک گلبرگ
formal U دارای فکر
backed U دارای پشت
stilted U دارای چوب پا
short-range U دارای برد کم
short range U دارای برد کم
shelterer U دارای حفاظ
monometallic U دارای یک فلز
prerogatives U دارای حق ویژه
sabulous U دارای شن ریزه
salaried U دارای حقوق
self abnegating U دارای کف نفس
handy <adj.> U دارای مزیت
rifled U دارای خان
sexagenary U دارای سن 06 تا96
legitimates U دارای حق مشروع
splashy U دارای ترشح
pileate U دارای کلاهک
equivocal U دارای دومعنی
legitimating U دارای حق مشروع
mammilate U دارای پستان
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
miasmal U دارای دمه بد بو
miasmatic U دارای دمه بد بو
splashing U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
flabby U دارای عضلات شل
splash U دارای ترشح
spirituous U دارای الکل
spiriferous U دارای عضومارپیچی
monandrous U دارای یک شوهر
monatomic U دارای یک جوهرفرد
sonant U دارای اهنگ
social minded U دارای افکاراجتماعی
monoclinal U دارای یک شیب
silicifoeous U دارای در کوهی
twofold U دارای دو چیز
prerogative U دارای حق ویژه
weighted U دارای وزن
pre emptive U دارای حق شفعه
deadbeats U دارای سکون
preemptor U دارای حق شفعه
portentous U دارای فال بد
copperbottomed U دارای ته مسی
prerogatived U دارای حق ویژه
overbusy U دارای کارزیاد
primipara U دارای یک اولاد
polygamous U دارای چند زن
plumose U دارای دسته پر
pinnular U دارای بالچه
pelliculate U دارای پوسته
papillose U دارای برامدگی
palmy U دارای نخل
petiolate U دارای دمگل
petiolated U دارای دمگل
pulsatile U دارای تپش
pinnular U دارای برگچه
deadbeat U دارای سکون
of that ilk U دارای همان جا
primiparous U دارای یک اولاد
synonymous U دارای تشابه
myrrhy U دارای بوی مر
myrrhic U دارای بوی مر
multilineal U دارای چندین خط
multiflorous U دارای بیش از سه گل
muciferous U دارای مخاط
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com