Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fencing time
U
زمان مسابقه شمشیربازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fencing
U
مسابقه شمشیربازی
guard line
U
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
president
U
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
presidents
U
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
tilt
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foils
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
tilts
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
foiling
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
U
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
tilted
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
speed
U
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeding
U
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeds
U
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
roundest
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
quarter
U
یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
predicted log racing
U
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
polo
U
بازی یا مسابقه چوگان بین دو تیم چهارنفره و شش زمان 5/7 دقیقهای
escrime
U
شمشیربازی
fence
U
شمشیربازی
fences
U
شمشیربازی
escrime
U
شمشیربازی کردن
field of play
U
پیست شمشیربازی
master off
U
استاد شمشیربازی
salle d'armes
U
زمین شمشیربازی
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
shinai
U
خیزران شمشیربازی ژاپنی
strip
U
سطح پیست شمشیربازی
piste
U
زمین شمشیربازی 2 در 41متر
ground judge
U
داور زمین شمشیربازی
inside lines
U
خطوط حمله شمشیربازی
lanista
U
شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
singlestick
U
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
kendo
U
شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
mask
U
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fence off
U
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
masks
U
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
novices
U
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novice
U
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
guards
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard
U
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
presented
U
زمان حاضر زمان حال
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
presents
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
present
U
زمان حاضر زمان حال
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
competitions
U
مسابقه
contests
U
مسابقه
contest
U
مسابقه
kyorougei
U
مسابقه
ball games
U
مسابقه
raced
U
مسابقه
contesting
U
مسابقه
chasing
U
مسابقه
ski racer
U
مسابقه رو
chases
U
مسابقه
contests
U
مسابقه ها
tournaments
U
مسابقه
meet
U
مسابقه
contest
U
مسابقه
meets
U
مسابقه
tournament
U
مسابقه
chased
U
مسابقه
chase
U
مسابقه
competitions
U
مسابقه ها
races
U
مسابقه
ball game
U
مسابقه
competition
U
مسابقه
setter
U
یک مسابقه
chace
U
مسابقه
events
U
مسابقه
racing
U
مسابقه
setters
U
یک مسابقه
match
U
مسابقه
matches
U
مسابقه
event
U
مسابقه
race
U
مسابقه
competition
U
مسابقه
agonism
U
مسابقه
tourney
U
مسابقه
contested
U
مسابقه
game
U
مسابقه
wresthing match
U
مسابقه کشتی
endurance race
U
مسابقه استقامت
clutches
U
سستی در مسابقه
shooting ckock
U
ساعت مسابقه
winner of a match
U
برنده مسابقه
shiai
U
مسابقه جودو
invitations
U
مسابقه دعوتی
to breast the tape
U
مسابقه دورابردن
leg
U
قسمتی از مسابقه
arms race
U
مسابقه تسلیحاتی
scurried
U
مسابقه کوتاه
single
U
مسابقه یکنفره
wrestling match
U
مسابقه کشتی
scurries
U
مسابقه کوتاه
To win the match(race,contest).
U
مسابقه رابردن
heat
U
مسابقه مقدماتی
heats
U
مسابقه مقدماتی
barnburner
U
مسابقه مهیج
A hurdle race .
U
مسابقه دو با مانع
racing
U
مسابقه دهنده
scratch line
U
خط شروع مسابقه
sculler
U
پاروزن در مسابقه
invitation
U
مسابقه دعوتی
elapsed time
U
مدت مسابقه
shootoff
U
مسابقه اضافی
scurrying
U
مسابقه کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
finish
U
پایان مسابقه
shot clock
U
ساعت مسابقه
finishes
U
پایان مسابقه
clutching
U
سستی در مسابقه
bouts
U
مسابقه بوکس
tracked
U
مسابقه دویدن
tracks
U
مسابقه دویدن
time trial
U
مسابقه دوتمرینی
matches
U
مسابقه کبریت
prize ring
U
گود مسابقه
match
U
مسابقه کبریت
footrace
U
مسابقه دویدن
postboy
U
سوارکار مسابقه
horse
U
اسب مسابقه
compete
U
مسابقه دادن
courses
U
پیست مسابقه
bout
U
مسابقه بوکس
juniors
U
مسابقه نوجوانان
junior
U
مسابقه نوجوانان
distance
U
مسیر مسابقه
distances
U
مسیر مسابقه
fours
U
مسابقه دوبل
racing course
U
مسافت مسابقه
track
U
مسابقه دویدن
racing car engine
U
موتور مسابقه
racing car
U
اتومبیل مسابقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com