Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transattack period
U
زمان اجرای تک اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
chaining
U
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
withhold
U
محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withheld
U
محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholds
U
محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholding
U
محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
atomic time
U
زمان انفجار اتمی
time resolution
U
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
decay curves
U
منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین
late time
U
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
preatomic
U
مربوط به زمان قبل ازاستفاده بمب یا نیروی اتمی
fire time
U
زمان اجرای اتش یا انفجار
execution
U
مدت زمان بین اجرای یک دستور
run duration
U
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
microcycle
U
برای دادن زمان اجرای دستورات
compiled
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compile
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiles
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
heian sandan
U
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
fairness
U
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
process
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
processes
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
soaks
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soak
U
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
latest event time
U
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
non dedicated server
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
cpu time
U
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
minometer
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout
U
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon
U
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
U
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
compiling
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
proliferation
U
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
real time
U
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
atomic weight
U
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon
U
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours
U
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
Sound Recorder
U
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
run duration
U
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
nucleon
U
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
feasibility study
U
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
application of fire
U
اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
cloud chamber effect
U
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition
U
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
possession money
U
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
performance standard
U
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presented
U
زمان حاضر زمان حال
presents
U
زمان حاضر زمان حال
present
U
زمان حاضر زمان حال
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
diatomic
U
دو اتمی
monoatomic
U
یک اتمی
atomic
U
اتمی
hexatomic
U
شش اتمی
nuclear
U
اتمی
triatomic
U
سه اتمی
nuclear strike
U
تک اتمی
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
nuclear winter
U
زمستان اتمی
atomic bond
U
پیوند اتمی
piled
U
پیل اتمی
pile
U
پیل اتمی
fission bomb
U
بمب اتمی
atomic clock
U
ساعت اتمی
atom number
U
عدد اتمی
nuclide
U
اشکال اتمی
atomic absorption
U
جذب اتمی
atom samshing
U
انفجار اتمی
A-bomb
U
بمب اتمی
atom rocket
U
موشک اتمی
atomic fusion
U
همجوشی اتمی
fallout
U
ریزش اتمی
nuclear reactor
U
پیل اتمی
nukes
U
کنشگر اتمی
fission to yield ratio
U
بازده اتمی
diatomic molecule
U
مولکول دو اتمی
nuclear
U
مربوط به اتمی
atom bombs
U
بمب اتمی
fission products
U
مواد اتمی
atom bomb
U
بمب اتمی
radiation
U
تشعشع اتمی
tetratomic
U
چهار اتمی
A-bombs
U
بمب اتمی
nuclear reactors
U
پیل اتمی
mass number
U
وزن اتمی
polyatomic
U
چند اتمی
cloud
U
قارچ اتمی
clouding
U
قارچ اتمی
clouds
U
قارچ اتمی
fission reactor
U
واکنشگاه اتمی
nuked
U
کنشگر اتمی
nuclear warfare
U
جنگ اتمی
nuked
U
نیروگاه اتمی
atomics
U
فیزیک اتمی
atomicity
U
فرفیت اتمی
atomic weight
U
وزن اتمی
atomic weight
U
جرم اتمی
nuked
U
زیردریایی اتمی
atomic structure
U
ساختار اتمی
atomic size
U
اندازه اتمی
atomic radius
U
شعاع اتمی
nuclear parity
U
همطرازی اتمی
nukes
U
زیردریایی اتمی
nukes
U
نیروگاه اتمی
median lethal dose
U
دوزمتوسط اتمی
monoatomic gas
U
گاز تک اتمی
monoatomic molecule
U
مولکول تک اتمی
monoatomic solid
U
جامد تک اتمی
nuking
U
نیروگاه اتمی
mushromm could
U
کلاهک اتمی
nuking
U
کنشگر اتمی
nuclear cell
U
پیل اتمی
nuking
U
زیردریایی اتمی
atomic polarization
U
قطبش اتمی
atomic reactor
U
واکنشگاه اتمی
atomic energy
U
نیروی اتمی
nuke
U
زیردریایی اتمی
atomic interaction
U
بر هم کنش اتمی
atomic fusion
U
گداخت اتمی
nuke
U
نیروگاه اتمی
atomic energy
U
انرژی اتمی
atomic fission
U
شکافت اتمی
atomic lattice
U
شبکه اتمی
atomic mass
U
جرم اتمی
atomic orbital
U
اوربیتال اتمی
atomic number
U
عدد اتمی
nuke
U
کنشگر اتمی
atomic configuration
U
ارایش اتمی
atomic crystal
U
بلور اتمی
atomic pile
U
واکنشگاه اتمی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
feasion
U
عمل ترکیب اتمی
homopolyatomic
U
چند اتمی جور
fallout pattern
U
نمونه ریزش اتمی
nuking
U
جنگ افزار اتمی
A-bombs
U
بمباران اتمی کردن
homopolyatomic
U
چند جور اتمی
feasion
U
بمب ترکیبی اتمی
film badge
U
علامت تشعشعات اتمی
weapon debries
U
بقایای ترکش اتمی
transattack period
U
مدت ادامه تک اتمی
gram atomic weight
U
وزن اتمی به گرم
interatomic spacing
U
فاصله بین اتمی
heteroatomic chain
U
زنجیر ناجور اتمی
nuked
U
جنگ افزار اتمی
heteropolyatomic
U
چند اتمی ناجور
nukes
U
جنگ افزار اتمی
valence
U
بنیان ترکیب اتمی
nuke
U
جنگ افزار اتمی
fallout
U
گرد و غبار اتمی
A-bomb
U
بمباران اتمی کردن
uranium pile
U
مشعل هسته اتمی
nucleonics
U
بحث هسته اتمی
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
atomic weapon
U
جنگ افزار اتمی
nuclear warfare
U
میدان جنگ اتمی
atomization
U
عمل بمباران اتمی
cloud amount
U
غلظت ابر اتمی
nuclear parity
U
قدرت اتمی یکسان
effective atomic number
U
عدد اتمی موثر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com