Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oil scraper
U
رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
piston pin
U
اشپیل پایین پیستون
after bottom center
U
تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ پایین
before bottom center
U
تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین
garboard
U
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
bolt driving gun
U
اچار رینگی
box wrench
U
اچار رینگی
double ended spanner
U
اچار رینگی دوسر
double ended box wrench
U
اچار رینگی دوسر
Zipper selvage
U
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
lower deck
U
پل پایینی
lower limit
U
حد پایینی
beneath
U
زیرین پایینی
lower egypt
U
مصر پایینی
underside
U
سطح پایینی
undersides
U
سطح پایینی
foot
U
قسمت پایینی
underneath
U
زیرین پایینی
lower flammability limit
U
حد پایینی اشتعال پذیری
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
U
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged
U
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
friezes
U
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze
U
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
reversing layer
U
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
clip joint
<idiom>
U
شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
tacks
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacked
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tack
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
deceleron
U
شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
plungers
U
پیستون
piston
U
پیستون
piston head
U
کف پیستون
plunger
U
پیستون
piston cover
U
کف پیستون
pistons
U
پیستون
down
U
سوی پایین بطرف پایین
jackets
U
بوش پیستون
piston clearnce
U
فاصله پیستون
piston area
U
سطح پیستون
plunger
U
پیستون شناور
piston speed
U
سرعت پیستون
plunger
U
پیستون غوطهای
piston stroke
U
ضربه پیستون
piston ring
U
رینگ پیستون
pump piston
U
پیستون پمپ
jacket
U
بوش پیستون
plungers
U
پیستون غوطهای
piston packing
U
لائی پیستون
piston crown
U
تاج پیستون
plunger piston
U
پیستون شناور
piston pressure
U
فشار پیستون
piston cover
U
پوشش پیستون
piston rod
U
دسته پیستون
connecting rod
U
دسته پیستون
piston guide
U
راهنمای پیستون
plungers
U
پیستون شناور
connecting rod bolt
U
پیچ دسته پیستون
rotary piston compressor
U
کمپرسور پیستون دار
opposit stroke pistons
U
پیستون مقابل گرد
throttling rod
U
پیستون نافم روغن
piston travel
U
طول ضربه ی پیستون
back stroke
U
ضربه برگشت پیستون
brake piston cup
U
رینگ پیستون ترمز
rotary piston machanism
U
مکانیزم پیستون دوار
double piston engine
U
موتور پیستون مضاعف
piston displacement
U
تغییر مکان پیستون
forked connecting rod
U
دو شاخ دسته پیستون
rams
U
دژکوب پیستون منگنه ابی
rammed
U
دژکوب پیستون منگنه ابی
actuator
U
سیلندر پیستون عمل کننده
opposed piston engine
U
موتور پیستون روبرو متقابل
ram
U
دژکوب پیستون منگنه ابی
balanced actuator
U
سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
seize
U
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized
U
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes
U
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
U
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
possitive stagger
U
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
negative stagger
U
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
clearance volume
U
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
wrist pin
U
پینی که در موتور رادیال دسته پیستون را به شاتون اصلی متصل میکند
variable area wing
U
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
after top center
U
تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ بالا
before top center
U
تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا
counter recoil cylinder
U
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
actuating cylinder
U
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
connecting rod bearing
U
یاطاقان دسته پیستون یاطاقان شاطون
postil
U
حاشیه
braids
U
حاشیه
braided
U
حاشیه
braid
U
حاشیه
rand
U
حاشیه
marginal
U
حاشیه
brink
U
حاشیه
margent
U
حاشیه
rims
U
حاشیه
rim
U
حاشیه
border line
U
خط حاشیه
draught
U
حاشیه
kerb=curb
U
حاشیه
marginally
U
در حاشیه
brimming
U
حاشیه
brimmed
U
حاشیه
brim
U
حاشیه
marge
U
حاشیه
margin
U
حاشیه
margins
U
حاشیه
brims
U
حاشیه
list
U
حاشیه
frilling
U
حاشیه
outskirt
U
حاشیه
skirter
U
حاشیه رو
selvage
U
حاشیه
selvedge
U
حاشیه
fimbriation
U
حاشیه
marginal note
U
حاشیه
verges
U
حاشیه
skirt
U
حاشیه
bordered
U
حاشیه زه
bordering
U
حاشیه
verge
U
حاشیه
listel
U
حاشیه
fringes
U
حاشیه
bordering
U
حاشیه زه
gloss
U
حاشیه
apostil
U
حاشیه
bordered
U
حاشیه
margine
U
حاشیه
fringe
U
حاشیه
border
U
حاشیه
skirts
U
حاشیه
skirted
U
حاشیه
marginate
U
حاشیه
border
U
حاشیه زه
draft
U
حاشیه
fimbriate
U
حاشیه دار
sewing
U
حاشیه دوزی
kerbs
U
حاشیه پیاده رو
emarginate
U
برداشتن حاشیه از
kerb
U
حاشیه پیاده رو
fimbriated
U
حاشیه دار
hems
U
حاشیه دارکردن
fringy
U
حاشیه دار
hem
U
حاشیه دارکردن
limbate
U
حاشیه دار
hemmed
U
حاشیه دارکردن
marge
U
حاشیه دارکردن
hemming
U
حاشیه دارکردن
marginalizing
U
در حاشیه قراردادن
frill
U
حاشیه دوختن بر
frills
U
حاشیه دوختن بر
annotations
U
حاشیه نویسی
drawnwork
U
حاشیه دوزی
annotator
U
حاشیه نویس
marginal
U
وابسته به حاشیه
annotated
U
حاشیه نوشتن
annotate
U
حاشیه نوشتن
marginally
U
بطور حاشیه
impluse margine
U
حاشیه ایمپولز
laciniated
U
حاشیه دار
bleeding edge
U
حاشیه نقشه
marginalised
U
در حاشیه قراردادن
marginalises
U
در حاشیه قراردادن
rim
U
لبه حاشیه
laciniate
U
حاشیه دار
edgings
U
حاشیه یابی
rims
U
لبه حاشیه
marginalizes
U
در حاشیه قراردادن
marginalized
U
در حاشیه قراردادن
braids
U
نوار حاشیه
annotates
U
حاشیه نوشتن
braided
U
نوار حاشیه
scholiast
U
حاشیه نویس
lister
U
حاشیه دوز
divagation
U
حاشیه روی
marginalize
U
در حاشیه قراردادن
to leave a margin
U
حاشیه گذاشتن
frieze
U
حاشیه ارایشی
friezes
U
حاشیه ارایشی
marginalising
U
در حاشیه قراردادن
fixing
U
حاشیه ریشه
annotation
U
حاشیه نویسی
circumstantiality
U
حاشیه پردازی
buffer distance
U
حاشیه امنیت
braid
U
نوار حاشیه
annotating
U
حاشیه نوشتن
edging
U
حاشیه یابی
border
U
حاشیه گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com