Perdic | رویه طریقه فرایند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	procedure U	رویه طریقه فرایند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	stereography U	طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
	compression molding process U	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
	methods U	طریقه
	way U	طریقه
	system U	طریقه
	methode U	طریقه
	systems U	طریقه
	genres U	طریقه
	manner U	طریقه
	structure U	طریقه
	form U	طریقه
	method U	طریقه
	formed U	طریقه
	forms U	طریقه
	genre U	طریقه
	lins donawitz process U	طریقه ال دی
	methods U	راه طریقه
	processes U	روند طریقه
	solemn form U	طریقه رسمی
	method U	راه طریقه
	process U	روند طریقه
	modes U	طرز طریقه
	shortcut U	طریقه اقتصادی
	routine U	طریقه عادی
	routines U	طریقه عادی
	acoustic U	به طریقه صوتی
	fashion U	طرز طریقه
	fashioned U	طرز طریقه
	fashioning U	طرز طریقه
	fashions U	طرز طریقه
	routinely U	طریقه عادی
	absolutism U	طریقه مطلقه
	mode U	طرز طریقه
	the manner of doing any thing U	روش یا طریقه کاری
	method of measurment U	طریقه اندازه گیری
	sand cone method U	طریقه جابجایی ماسه
	contact print U	چاپ به طریقه تماس
	measuring method U	طریقه اندازه گیری
	power press extrusion U	طریقه اشترانق پرس
	caged storage U	انبار کردن به طریقه محصور
	facture U	عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
	centralized control U	انجام کنترل به طریقه تمرکزی
	international practice U	طریقه معمول به بین المللی
	acoustical surveillance U	اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
	aerodynamic missile U	موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
	mechanical sweep U	مین جمع کردن به طریقه خودکار
	magnetic anomaly detection gear U	دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
	brinell hardness test U	طریقه اندازه گیری سختی برینل
	centrifugal casting process U	طریقه ریخته گری گریز از مرکز
	sonne photography U	روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
	rod float U	تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
	stereocomparagraph U	دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
	horizontal clock system U	طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
	a penny for your thoughts <idiom> U	[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
	wisest U	کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
	wiser U	کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
	subaqueous ranging U	طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
	wise U	کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
	honey combing U	روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
	processes U	فرایند
	process U	فرایند
	lins donawitz process U	فرایند ال دی
	stereophotogrammetry U	تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
	metier U	رویه
	immethodical U	بی رویه
	metiers U	رویه
	mTtiers U	رویه
	comportment U	رویه
	facets U	رویه
	uppers U	رویه
	upper U	رویه
	ism U	رویه
	procedure U	رویه
	facet U	رویه
	praxis U	رویه
	water surface U	رویه اب
	encrustation U	رویه
	surface U	رویه
	encrustations U	رویه
	surfaced U	رویه
	upper crust U	رویه
	vamp U	رویه
	tactics U	رویه
	policy U	رویه
	policies U	رویه
	outside U	رویه
	outsides U	رویه
	tenors U	رویه
	these t. were not U	رویه
	irregular U	بی رویه
	instep U	رویه
	insteps U	رویه
	surfaces U	رویه
	tenor U	رویه
	practice U	رویه
	facings U	رویه
	facing U	رویه
	manufacturing process U	فرایند ساخت
	cladding process U	فرایند پوشش
	annealing process U	فرایند تابکاری
	direct process U	فرایند مستقیم
	unionmelt process U	فرایند الیرا
	discriminal process U	فرایند افتراقی
	fusion process U	فرایند ذوب
	dissipative process U	فرایند اتلافی
	fixation process U	فرایند تثبیت
	adiabatic process U	فرایند بی دررو
	duplexing process U	فرایند دوپلکس
	gosseneck process U	فرایند دوخمی
	historical process U	فرایند تاریخی
	manufacture process U	فرایند ساخت
	cleaning process U	فرایند شستشو
	isentropic process U	فرایند هم انتروپی
	interative process U	فرایند تکراری
	continuous process U	فرایند پیوسته
	converting process U	فرایند بیرنه
	budget process U	فرایند بودجه
	ziegler process U	فرایند زیگلر
	bessemer process U	فرایند بسمر
	bench scale process U	فرایند کارگاهی
	hot dipping process U	فرایند اندودکاری
	associative process U	فرایند تجمعی
	cyclic process U	فرایند چرخهای
	acid process U	فرایند اسیدی
	markov process U	فرایند مارکف
	steelmaking process U	فرایند فولادسازی
	refining process U	فرایند پالایش
	output process U	فرایند خروجی
	process control U	بررسی فرایند
	roll piercing process U	فرایند نوردمایل
	mond process U	فرایند موند
	process control U	کنترل فرایند
	process conversion U	تبدیل فرایند
	production process U	فرایند تولید
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	mental process U	فرایند ذهنی
	salpeter process U	فرایند سالپیتر
	decision process U	فرایند تصمیم
	batch process U	فرایند پیمانهای
	stochastic process U	فرایند اتفاقی
	iterative process U	فرایند تکراری
	solidifying process U	فرایند انجماد
	sequential process U	فرایند ترتیبی
	selective process U	فرایند گزینشی
	oxidizing process U	فرایند اکسیداسیون
	procedure oriented U	رویه گرا
	ostrich policy U	رویه کبک
	exfoliation U	رویه سابی
	facet theory U	نظریه رویه ها
	pillow case U	رویه بالش
	flippy U	فلاپی دو رویه
	pure procedure U	رویه جامع
	pentahedral U	پنج رویه
	procedure declaration U	اعلان رویه
	finishing coat U	اندود رویه
	hard soil U	رویه محکم
	impolicy U	رویه غلط
	judicial precedent U	رویه قضایی
	smooth surface U	رویه صاف
	encrustation U	رویه بندی
	scheme of life U	رویه زندگی
	single sided disk U	دیسک یک رویه
	the policy of the government U	رویه دولت
	top milk U	رویه شیر
	rubbed surface U	رویه صاف
	encrustations U	رویه بندی
	ism U	اعتقاد رویه
	recovery procedure U	رویه ترمیمی
	recursive procedure U	رویه بازگشتی
	in stream procedure U	رویه با مسیل
	rough surface U	رویه زبر
	road surface U	رویه راه
	surface-to-air U	رویه به هوا
	planimeter U	رویه پیما
	triacontahedral U	سی رویه سی طرفی
	plane U	رویه هموار
	surfaced U	رویه فاهر
	code page U	رویه رمز
	control procedure U	رویه کنترل
	surfaces U	رویه دادن
	top U	رویه عالی
	surface U	رویه فاهر
	cross section U	رویه برش
	tacks U	پونز رویه
	surfaced U	رویه دادن
	surface U	رویه دادن
	scheme U	ترتیب رویه
	planed U	رویه هموار
	planes U	رویه هموار
	cant U	رویه اریب
	planing U	رویه هموار
	card face U	رویه کارت
	schemes U	ترتیب رویه
	precedents U	رویه قضایی
	schemed U	ترتیب رویه
	tacking U	پونز رویه
	coverings U	رویه لفاف
	cover U	رویه لفاف
	sandals U	کفش بی رویه
	sandal U	کفش بی رویه