Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
native
U
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives
U
رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disorderly close down
U
آسیبی در سیستم که اخطار لازم برای قط ع طبیعی نداده است
accidental
U
آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
best fit
U
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
random process
U
جریان تصادفی فرایند تصادفی
unwatered
U
اب نداده بی اب
uncounselled
U
مشورت نکرده
[نداده]
physiographic
U
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
random parallel tests
U
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
naturalism
U
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
false
U
اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
state-
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stated
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
states
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
pipelines
U
زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline
U
زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
state
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stating
U
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
incident
U
رویداد
occurrences
U
رویداد
occurrence
U
رویداد
happenings
U
رویداد
incidents
U
رویداد
happening
U
رویداد
circumstances
U
رویداد
events
U
رویداد
event
U
رویداد
trend
U
رویداد
trends
U
رویداد
occurence
U
رویداد
mishap
U
رویداد ناگوار
mishaps
U
رویداد ناگوار
occurrences
U
تصادف رویداد
decade
U
ده موضوع یا رویداد
event horizen
U
افق رویداد
exogenous event
U
رویداد برونی
commentary
U
گزارش رویداد
commentaries
U
گزارش رویداد
endogenous event
U
رویداد درونی
misadventure
U
رویداد ناگوار
a life full of incidents
U
زندگی پر رویداد
subsequent to that event
U
پس ازان رویداد
misadventures
U
رویداد ناگوار
occurrence
U
تصادف رویداد
decades
U
ده موضوع یا رویداد
occurence
U
رویداد واقعه
circumstance
U
تفصیل رویداد
contretemps
U
رویداد ناگوار
air pollution episode
U
رویداد الودگی هوا
As events unfolded I realized that ...
U
درطی رویداد ها پی بردم که ...
uneventful
U
بدون رویداد مهم
balances
U
احتمال رویداد خطا
balance
U
احتمال رویداد خطا
passages
U
رویداد کارکردن مزاج
mischances
U
رویداد بد حادثه ناگوار
mischance
U
رویداد بد حادثه ناگوار
rummy start
U
رویداد شگفت انگیز
passage
U
رویداد کارکردن مزاج
Thanks for calling back.
U
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
non-events
U
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
non-event
U
رویداد ملامت انگیز یا ساختگی
in qviries r. to the accident
پرسش هایی درباره آن رویداد
black swan event
U
رویداد نادر و پیش بینی ناپذیر
read
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
event focus
U
که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
collision detection
U
تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
The incident set off a debate.
U
این رویداد بحثی را به راه انداخت
[برانگیخت]
.
real time
U
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
parachronism
U
اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
generates
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generate
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generated
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
maintenance
U
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
generating
U
رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
This new frontier incident probably means war.
U
این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است
chanceful
U
تصادفی
hazardous
U
تصادفی
adventitious
<adj.>
U
تصادفی
chance
U
تصادفی
chanced
U
تصادفی
chances
U
تصادفی
by the way
U
تصادفی
chancing
U
تصادفی
accidental attack
U
تک تصادفی
coincidental
<adj.>
U
تصادفی
incidental
<adj.>
U
تصادفی
stochastic
<adj.>
U
تصادفی
chancy
U
تصادفی
chanciest
U
تصادفی
chancier
U
تصادفی
circumstantial
U
تصادفی
as it happens
<adv.>
U
تصادفی
accidental
<adj.>
U
تصادفی
random
<adj.>
U
تصادفی
randomly
U
تصادفی
casual
[not planned]
<adj.>
U
تصادفی
contingent
[accidental]
<adj.>
U
تصادفی
at random
<adv.>
U
تصادفی
by accident
<adv.>
U
تصادفی
by a coincidence
<adv.>
U
تصادفی
by chance
<adv.>
U
تصادفی
by happenstance
<adv.>
U
تصادفی
by hazard
<adv.>
U
تصادفی
coincidentally
<adv.>
U
تصادفی
fortuitously
<adv.>
U
تصادفی
accidentally
<adv.>
U
تصادفی
stochastical
<adj.>
U
تصادفی
incidentally
<adv.>
U
تصادفی
fortuitous
<adj.>
U
تصادفی
accidently
<adv.>
U
تصادفی
haphazard
<adj.>
U
تصادفی
read
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads
U
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
random numbers
U
اعداد تصادفی
accident
U
تصادفی ضمنی
random process
U
پویش تصادفی
random model
U
مدل تصادفی
random probing
U
پردازش تصادفی
random model
U
الگوی تصادفی
indeterminate error
U
خطای تصادفی
random number
U
عدد تصادفی
temerarious
U
تند تصادفی
random number seed
U
کاوش تصادفی
accidents
U
تصادفی ضمنی
random file
U
پرونده تصادفی
unplanned
U
تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
random access
U
دستیابی تصادفی
random activity
U
فعالیت تصادفی
random error
U
خطای تصادفی
random assignment
U
گمارش تصادفی
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
meet up with
<idiom>
U
تصادفی ملاقاتکردن
random
U
بی هدف تصادفی
extraneous
U
تصادفی فرعی
contingents
U
تصادفی مشروط
contingent
U
تصادفی مشروط
randomly
U
بی هدف تصادفی
random file
U
فایل تصادفی
quasi random
U
شبه تصادفی
stochastic term
U
جمله تصادفی
chromatic
U
تصادفی اتفاقی
randomize
U
تصادفی کردن
randomization
U
ارایش تصادفی
conjuncture
U
ملاقات تصادفی
chance error
U
خطای تصادفی
chance level
U
سطح تصادفی
chance variations
U
تغییرات تصادفی
extrinsic
U
تصادفی عارضی
stochastic model
U
الگوی تصادفی
accidental error
U
خطای تصادفی
stochastic regression
U
رگرسیون تصادفی
random distribution
U
توزیع تصادفی
randomization
U
تصادفی کردن
random sample
U
نمونه تصادفی
random variable
U
متغیر تصادفی
by blow
U
ضربت تصادفی
randomized blocks
U
بلوکهای تصادفی
random selection
U
گزینش تصادفی
stochastic term
U
متغیر تصادفی
drop in
U
درج تصادفی
drop out
U
حذف تصادفی
randomizing
U
تصادفی کردن
stochastic variable
U
متغیر تصادفی
random processing
U
پردازش تصادفی
random logic design
U
طرح منطقی تصادفی
random
U
فکر تصادفی غیرعمدی
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
random number generator
U
مولد اعداد تصادفی
randomly
U
فکر تصادفی غیرعمدی
pseudorandom number
U
عدد شبه تصادفی
nonrandom variable
U
متغیر غیر تصادفی
obiter dictum
U
بیان ضمنی و تصادفی
supervene
U
تصادفی روی دادن
random sample
U
نمونه گیری تصادفی
random sampling
U
نمونه گیری تصادفی
earth fault
U
اتصال به زمین تصادفی
stranding
U
به گل نشستن تصادفی کشتی
random processing
U
با دست یابی تصادفی
nonrandom sample
U
نمونه غیر تصادفی
pseudo random number
U
عدد شبه تصادفی
random number generator
U
مولد عدد تصادفی
RAM
[random access memory]
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
random scan graphics
U
نگاره سازی با پوشش تصادفی
systematic random sampling
U
نمونه گیری تصادفی منظم
stratified random sampling
U
نمونه گیری لایهای تصادفی
dynamic ram
U
حافظه دستیابی تصادفی پویا
casrd random access memory
U
حافظه دستیابی تصادفی کارت
Random-access memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
ram
U
حافظه با دستیابی تصادفی emory
addressable storage
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
randomize
U
بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
simple randon sampling
U
نمونه گیری تصادفی ساده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com