Perdic | رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	candidates' matches U	رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	candidates' tournament U	تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
	cable match U	رویارویی تلگرافی شطرنج
	face off U	رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
	tickets U	صورت نامزدهای حزبی
	slates U	فهرست نامزدهای انتخاباتی
	ticket U	صورت نامزدهای حزبی
	slated U	فهرست نامزدهای انتخاباتی
	slate U	فهرست نامزدهای انتخاباتی
	poll U	فهرست نامزدهای انتخاباتی
	polls U	فهرست نامزدهای انتخاباتی
	polled U	فهرست نامزدهای انتخاباتی
	second world U	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
	sicilian attack U	حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
	plateform U	برنامه کار نامزدهای انتخاباتی
	encounter U	رویارویی
	encountered U	رویارویی
	encountering U	رویارویی
	encounters U	رویارویی
	encounter group U	گروه رویارویی
	radio match U	رویارویی رادیویی
	telex match U	رویارویی تلکسی
	face off spot U	نقطه رویارویی
	encounter group therapy U	درمان با گروه رویارویی
	match U	رویارویی بازیهای دو جانبه
	draw U	رویارویی دو حریف در اغار
	draws U	رویارویی دو حریف در اغار
	matches U	رویارویی بازیهای دو جانبه
	face off spot U	هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
	drawman U	مرد میانی برای رویارویی
	face off circle U	هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
	atlas U	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
	atlases U	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
	heroism U	قهرمانی
	gladiatorship U	قهرمانی
	championships U	قهرمانی
	championship U	قهرمانی
	championships U	مسابقه قهرمانی
	playoff U	مسابقهی قهرمانی
	championship U	مسابقه قهرمانی
	playoffs U	مسابقهی قهرمانی
	crowns U	تاج قهرمانی
	tournament U	مسابقات قهرمانی
	victory lap U	دور قهرمانی
	championships U	مسابقههای قهرمانی
	crown U	تاج قهرمانی
	championship U	مسابقههای قهرمانی
	tourney U	مسابقه قهرمانی
	tournaments U	مسابقات قهرمانی
	clinched U	کسب عنوان قهرمانی
	title-holder U	برندهی مقام قهرمانی
	clinching U	کسب عنوان قهرمانی
	clinches U	کسب عنوان قهرمانی
	clinch U	کسب عنوان قهرمانی
	title U	دارنده عنوان قهرمانی
	titles U	دارنده عنوان قهرمانی
	defending shampion U	مدافع عنوان قهرمانی
	title-holders U	برندهی مقام قهرمانی
	bracket U	رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
	europian championship U	وزنه برداری قهرمانی اروپا
	magic number U	امتیاز لازم برای قهرمانی
	nontitle U	مسابقه بدون عنوان قهرمانی
	field events U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	Test match U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	Test matches U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	field event U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	rematch U	مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
	grey cup U	مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
	Olympic Games U	مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
	atlas U	قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
	atlases U	قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
	verism U	رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
	universe U	جهان
	macrocosms U	جهان
	macrocosm U	جهان
	worlds U	جهان
	world U	جهان
	vales U	جهان
	vale U	جهان
	panoramas U	جهان نما
	nether world U	جهان اینده
	orrery U	جهان نما
	christenings U	جهان مسیحیت
	worldwide U	در سرتاسر جهان
	Christendom U	جهان مسیحیت
	faerie U	جهان پریان
	this world of ours U	این جهان ما
	nether world U	جهان پایین
	nether world U	این جهان
	free world U	جهان ازاد
	screenland U	جهان سینما
	mineral kingdom U	جهان جمادات
	filmdom U	جهان سینما
	first world U	جهان اول
	expansion of universe U	انبساط جهان
	closed universe U	جهان بسته
	all over the world U	در سراسر جهان
	all the world over U	در سراسر جهان
	worldview U	جهان بینی
	weltanschauung U	جهان بینی
	animal kingdom U	جهان جانوران
	animals kingdom U	جهان جانوران
	world test U	ازمون جهان
	world view U	جهان بینی
	panorama U	جهان نما
	closed universe U	جهان متناهی
	finite universe U	جهان بسته
	finite universe U	جهان متناهی
	outworld U	جهان بیرونی
	earthling U	ساکن جهان
	world power U	جهان نیرو
	cosmography U	شرح جهان
	demiurge U	جهان افرین
	peregrinator U	جهان گرد
	world creating U	جهان افرین
	creator the world U	جهان افرین
	universe of system U	جهان سیستم
	cosmorama U	جهان نما
	Third World U	جهان سوم
	creator of the world U	جهان آفرین
	inanimate nature U	جهان جمادات
	the old world U	جهان کهنه
	the next world U	جهان اینده
	microcosm U	جهان کوچک
	universe U	جهان کیهان
	microcosm U	جهان کهین
	microcosms U	جهان کوچک
	microcosms U	جهان کهین
	the lower regions U	جهان مردگان
	worldly wise U	جهان دیده
	here below U	دراین جهان
	internationalist U	جهان گرا
	the lower world U	جهان پایین
	infinite universe U	جهان نامتناهی
	worldly-wise U	جهان دیده
	the invisible world U	جهان ناپدید
	the invisible U	جهان ناپدید
	the future U	جهان اینده
	open universe U	جهان باز
	underworld U	زیرین جهان
	the whole world U	سراسر جهان
	infinite universe U	جهان باز
	the vanity of the world U	پوچی جهان
	supramundane U	مافوق این جهان
	demimonde U	جهان زنان هرجایی
	the back of beyond U	دورترین گوشه جهان
	superlunary U	بیرون از این جهان
	superlunar U	بیرون ازاین جهان
	ultramundane U	ماورا جهان ماوراگیتی
	under the sun U	در جهان در زیر افتاب
	atlas U	کتاب نقشهء جهان
	the church militant U	قاطبه مسیحیان جهان
	vale U	زمین جهان خاکی
	vales U	زمین جهان خاکی
	aboral U	دورترین نقطه از جهان
	planisphere U	جهان نمای مسطح
	all over the world U	در همه جای جهان
	peregrination U	جهان گردی دربدری
	to be born U	چشم به جهان گشودن
	georama U	جهان نمای پوک
	Antiquity U	جهان باستانی [تاریخ]
	mundane affairs U	کارهای این جهان
	the art of the Ancient world U	هنر جهان باستان
	the world and its fullness U	جهان وهرچه دراوهست
	in ancient times U	در اوقات جهان باستانی
	peregrinations U	جهان گردی دربدری
	the Classical World [the Ancient World] U	جهان باستانی [تاریخ]
	superempirical U	خارج از جهان مادی
	industrial workers of the world U	کارگران صنعتی جهان
	outward things U	جهان برونی یا فاهر
	extramundane U	بیرون از جهان یادنیا
	the world is transitory U	جهان ناپایدار است
	theseven wonders of the world U	عجایب هفتگانه جهان
	atlases U	کتاب نقشهء جهان
	third world countries U	کشورهای جهان سوم
	intermundane U	واقع در میان دو جهان
	oscillating universe U	جهان نوسان کننده
	to know what's what U	ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
	oecumenical U	جامع مشهوردر سراسر جهان
	demiurgeous U	وابسته به جهان افرین یااهریمن
	world wide U	مشهور جهان متداول درهمه جا
	third world economies U	اقتصاد کشورهای جهان سوم
	the whole world U	همه دنیا تمامی جهان
	transcendentalism U	فلسفه خارج جهان مادی
	ecumenic U	وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
	he passed hence U	ازاین جهان رخت بربست
	the lower world U	جهان مردگان عالم اسوات
	he passed hence U	این جهان را بدرود گفت
	vegetable kingdom U	جهان گیاهان مولود نباتی
	oecumenical U	وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
	premundane U	پیش ازافرینش جهان بوده
	planisphere U	جهان نمای سطح نما
	sinusoidal projection U	نقشه جهان نمای مسطح
	demiurgic U	وابسته به جهان افرین یااهریمن
	the developed world U	جهان توسعه یافته [پیشرفته]
	in a battle for world domination U	مبارزه برای سلطه جهان
	antemundane U	مربوط به پیش از افرینش جهان
	time flies <proverb> U	عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
	the pilgrimage of life U	زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
	topsy-turvy world [upside-down world] U	جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
	apple U	یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان