Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stream routing
U
روند روانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collimator
U
وسیله روانه کردن توپ کولیماتور روانه کردن توپ
stream
U
روانه
streamed
U
روانه
streams
U
روانه
fling
U
روانه ساختن
information flow
U
روانه خبر
lay
U
روانه کردن
sending
U
روانه کردن
to get one's mittimus
U
روانه شدن
send away
U
روانه کردن
pack off
U
روانه کردن
kick out
<idiom>
U
روانه کردن
sends
U
روانه کردن
go
U
روانه ساختن
goes
U
روانه ساختن
send
U
روانه کردن
dispateh
U
روانه کردن
to give the mitten
U
روانه کردن
flings
U
روانه ساختن
to get the mitten
U
روانه شدن
to give the sack
U
روانه کردن
to pack off
U
روانه کردن
dismiss
U
روانه کردن
dismisses
U
روانه کردن
dismissing
U
روانه کردن
hale
U
روانه کردن
reshaping
U
روانه کاری
lays
U
روانه کردن
flinging
U
روانه ساختن
to send away
U
روانه کردن
orientation
U
روانه کردن
to put a way childish
U
روانه کردن
dispatched
U
روانه کردن فرستادن
despatched
U
روانه کردن فرستادن
to send one to the right about
کسی را روانه کردن
reciprocal
U
روانه کردن متقابله
despatches
U
روانه کردن فرستادن
launghing
U
روانه سازی پرتاب
to send someone packing
U
کسیرا روانه کردن
despatching
U
روانه کردن فرستادن
orientation
U
روانه کردن دستگاهها
direct laying
U
روانه کردن مستقیم
laying
U
روانه کردن توپ
dispatches
U
روانه کردن فرستادن
dispatch
U
روانه کردن فرستادن
orienting
U
روانه کردن تطبیق دادن
departs
U
روانه شدن حرکت کردن
continuously pointed fire
U
اتش روانه شده مداوم
departing
U
روانه شدن حرکت کردن
reciprocal laying
U
روانه کردن متقابله توپها
orients
U
روانه کردن تطبیق دادن
depart
U
روانه شدن حرکت کردن
get off
U
روانه کردن عقب رفتن از
indirect fire
U
روانه کردن غیر مستقیم
orient
U
روانه کردن تطبیق دادن
layihg azimuth
U
گرای روانه کردن لوله توپ
gun pointing data
U
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
lay
U
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
lays
U
روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
let out
<idiom>
U
روانه کردن یا مرخص شدن (ازکلاس)
steering
U
روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
procedure
U
روند
trend line
U
خط روند
process
U
روند
processes
U
روند
trepan
U
روند
trend
U
روند
flowed
U
روند
flow
U
روند
trends
U
روند
flows
U
روند
proceeding
U
روند
economic trend
U
روند اقتصادی
processes
U
روند طریقه
bidirectional flow
U
روند دوسویه
rate of rise of water level
U
روند بالاامدن اب
fission process
U
روند انشقاق
developmental trend
U
روند تکوینی
data flow
U
روند داده ها
flowcharter
U
روند نما
timetrend
U
روند زمانی
stream routing
U
روند رود
secular trend
U
روند قرنی
pernicious trend
U
روند قهقرایی
production process
U
روند ساخت
program flow
U
روند برنامه
control flow
U
روند کنترل
processes
U
فراشد روند
trend
U
روند کار
upward trend
U
روند صعودی
trend analysis
U
تحلیل روند
process of negotiations
U
روند مذاکرات
process
U
روند طریقه
trends
U
روند کار
process
U
فراشد روند
pip matching
U
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
secular trend
U
روند دراز مدت
process chart
U
نقشه روند کار
program flowchart
U
روند نمای برنامه
flowchapt symbol
U
نماد روند نما
hypertext
U
به صفحه جددی می روند
up-river
برخلاف روند جریان آب
extrapolation
U
ادامه روند تعمیم دهی
modality
U
روند
[پردازه]
[شیوه]
[روش]
bells
U
زنگ در پایان هر روند بوکس
extrapolations
U
ادامه روند تعمیم دهی
rehashing
U
روند پر شدن یک جدول درهم
bell
U
زنگ در پایان هر روند بوکس
lover's lane
<idiom>
U
جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
listings
U
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
products customarily found in a pharmacy
U
کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
listing
U
کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
snapback
U
پاس دادن توپ دراغازهر روند
hook
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hooks
U
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
assets
U
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
What are the collection procedures for ...?
U
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
round
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
roundest
U
روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
paragraph
U
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
pagination
U
روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
paragraphs
U
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند
edited
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
edit
U
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
power house building
U
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
warm-ups
U
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
annotation
U
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotations
U
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
warm-up
U
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
code level
U
تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
assembly
U
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
U
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
assembling
U
روند خودکاری که بوسیله ان کامپیوتر برنامه اصلی را به زبان سمبلیک تبدیل میکند
percentile
U
یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
patterns
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
texel
U
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
relays
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relay
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
relayed
U
عوض کردن روانه کردن مجدد توپ
tossle
U
منگوله
[در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
dual
U
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
to anneal
U
سخت کردن
[روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی]
[فلزات]
[مهندسی]
deep motif
U
نگاره گوزن و غزال
[که در فرش های حیوان دار و باغی ایران، هند و چین بکار می روند.]
sending
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
directing
U
اداره کردن روانه کردن وسایل
send
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
sends
U
ایفاد کردن فرستادن روانه کردن
flowcharting symbol
U
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
backslash
U
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
string
U
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
ATD
U
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
services
U
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
divisor
U
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
paired registers
U
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
detail
U
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing
U
فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
launching
U
روانه کردن مامور کردن
launches
U
روانه کردن مامور کردن
launched
U
روانه کردن مامور کردن
launch
U
روانه کردن مامور کردن
outward bound
U
عازم بیرون روانه بیرون
inferior figures
U
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
line abreast
کشتی هایی که پهلو به پهلو می روند
Intel
U
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
back sight method
U
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
cryptographic
U
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
direct fire
U
هدایت کردن اتش روانه کردن اتش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com