English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
dp U پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
data processing U مرتب کردن داده ها
collating sort U مرتب کردن داده
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
sorts U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
sorted U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
shell sort U الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
major sort key U یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
refreshed U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refresh U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
list U مجموعه موضوعات مرتب شده داده
binary look up U روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
minor sort key U یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
download U 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
write protect U قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
wipe U پاک کردن داده از دیسک
wiped U پاک کردن داده از دیسک
wiping U پاک کردن داده از دیسک
wipes U پاک کردن داده از دیسک
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
references U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
information U داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
listing U خط وط برنامه چاپ شده یا نمایش داده شده به صورت مرتب
listings U خط وط برنامه چاپ شده یا نمایش داده شده به صورت مرتب
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
reformatting U عمل فرمت کردن دیسک که حاوی داده است
purge U پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purged U پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purges U پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
reformat U فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب
sectors U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
CD E U فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
degauss U پاک کردن داده از روی نوارمغناطیسی و جایگزین کردن داده جدید
rigid U دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
device media control language U نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
RLL encoding U روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
formats U 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
format U 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
arranges U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
order U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
quick format U که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
preparations U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
preparation U تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
shipshape U مرتب کردن منظم
bubble sort U مرتب کردن حبابی
set U نهادن مرتب کردن
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
squaring U مرتب کردن کلاه
tree sort U مرتب کردن درختی
sets U نهادن مرتب کردن
setting up U نهادن مرتب کردن
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
squares U مرتب کردن کلاه
squared U مرتب کردن کلاه
quicksort U مرتب کردن سریع
selection sort U مرتب کردن گزینشی
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
block sort U مرتب کردن بلاکی
square U مرتب کردن کلاه
internal sort U مرتب کردن درونی
ripple sort U مرتب کردن موجی
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
reorder U دوباره مرتب کردن
to fix up U مرتب کردن جادادن
redd U مرتب کردن رهاساختن
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
backup U دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
transmissive disk U دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
privacy act of قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
garbage U سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
run length limited encoding U روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com