English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
project method U روش اموزش طرحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armory training U اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training U اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
schematic U طرحی
ich nographic U طرحی
to suggest a plan U طرحی راپیشنهادکردن
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training U اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
crutch U طرحی در فرش چینی
configural scoring U نمره گذاری طرحی
To implement a project. U طرحی را پیاده کردن
non-starters U طرحی که انجام نمیشود
non-starter U طرحی که انجام نمیشود
proposal U پیشنهاد [برنامه ای یا طرحی]
pursuance of a plan U اجرای نقشه یا طرحی
ichnographic U وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
projective U طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
K-plan U [طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
computer assisted instruction U اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
Elibilinde U [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
training U اموزش
education U اموزش
tutorials U اموزش
instruction U اموزش
instructions U اموزش
lore U اموزش
tutorial U اموزش
coeducation U اموزش مختلط
personnel training U اموزش کارکنان
bowel training U اموزش دفع
moral education U اموزش اخلاقی
professional education U اموزش تخصصی
hypnopedia U اموزش با هیپنوتیسم
trained U اموزش دادن
basic training U اموزش مقدماتی
program of instruction U برنامه اموزش
trains U اموزش دادن
military training U اموزش نظامی
mass education U اموزش جمعی
general education U اموزش عمومی
formal education U اموزش رسمی
primary education U اموزش ابتدایی
elementary education U اموزش ابتدایی
education center U مرکز اموزش
educability U اموزش پذیری
individualized instruction U اموزش انفرادی
informal education U اموزش غیررسمی
concurrent training U اموزش همزمان
integrated training U اموزش توام
job training U اموزش شغلی
learning curve U منحنی اموزش
train U اموزش دادن
compulsory education U اموزش اجباری
life long education U اموزش مداوم
mass education U اموزش همگانی
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
educable U اموزش پذیر
sex education U اموزش جنسی
technical education U اموزش فنی
training U اموزش دادن
programmed instruction U اموزش برنامهای
technical teaching U اموزش فنی
voluntary training U اموزش داوطلبانه
education U اموزش و پرورش
training circular U نشریه اموزش
training cycle U مرحله اموزش
training program U برنامه اموزش
transfer of training U انتقال اموزش
unit training U اموزش یکانی
unit training U اموزش یکان
vocational education U اموزش حرفهای
teaching machine U ماشین اموزش
secondary education U اموزش متوسطه
reeducation U باز اموزش
higher education U اموزش عالی
remedial instruction U اموزش ترمیمی
religious instruction U اموزش دینی
reward training U اموزش با پاداش
annual training U اموزش سالیانه
school center U مرکز اموزش
training center U مرکز اموزش
curriculums U اموزش برنامه
curriculum U اموزش برنامه
tutoring U اموزش تک شاگردی
special education U اموزش و پرورش استثنایی
school U مرکز اموزش نظامی
in serving training U اموزش ضمن خدمت
reserve center U مرکز اموزش احتیاط
pedagogically U مطابق علم اموزش
pedagogical teaching U اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical U وابسته بعلم اموزش
on the job training U اموزش ضمن کار
nonformal education U اموزش غیر رسمی
graduate education U اموزش بعد از لیسانس
army training program U برنامه اموزش نظامی
combat development U پیشرفت اموزش رزمی
pedagogic U وابسته به اموزش وپرورش
code training set U دستگاه اموزش مرس
audio visual U اموزش سمعی وبصری
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
audio-visual U اموزش سمعی وبصری
cbt U اموزش بر پایه کامپیوتر
refresher course U دوره اموزش یک ماهه
refresher courses U دوره اموزش یک ماهه
educational U مربوط به اموزش و پرورش
basic combat training U اموزش رزم مقدماتی
pamphlets U نشریه اموزش و فنی
active duty for training U اموزش زیر پرچم
educationists U متخصص اموزش و پرورش
comparative education U اموزش و پرورش تطبیقی
schools U مرکز اموزش نظامی
formal discipline U اموزش صورت گرا
educationalist U کارشناس اموزش و پرورش
discovery teaching method U روش اموزش اکتشافی
educationalists U کارشناس اموزش و پرورش
pamphlet U نشریه اموزش و فنی
educationist U کارشناس اموزش و پرورش
educationists U کارشناس اموزش و پرورش
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
educationist U متخصص اموزش و پرورش
coursed U مسیر مسابقه دوره اموزش
course U مسیر مسابقه دوره اموزش
assault course U میدان اموزش عملیات هجومی
toilet training U اموزش اداب توالت رفتن
courses U مسیر مسابقه دوره اموزش
upbringing U روش اموزش و پرورش بچه
pedagogy U فن اموزش وپرورش کودک للگی
assault courses U میدان اموزش عملیات هجومی
beatification U اموزش عمل تبرک کردن
computer augmented learning U بسط اموزش به کمک کامپیوتر
disciplinary training center U مرکز اموزش زندانیان نظامی
manual training U دوره اموزش هنرهای دستی
branch material curriculum U برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
army training program U برنامه اموزش نیروی زمینی
cai U Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
educable mentally retarded U عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
instructions U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center U مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
army training and evaluation program U برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
planit U زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
instruction U راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training U برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
hands-on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands on U تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation U کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant U کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate U دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
glm U روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
grenade court U میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
combat developer U وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
computer managed instruction U اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
instructs U دستور دادن اموزش دادن
instructed U دستور دادن اموزش دادن
instruct U دستور دادن اموزش دادن
instructing U دستور دادن اموزش دادن
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
education U پرورش اموزش و پرورش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com