English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7959 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phototelegraphyt U مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
CB U مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
radio interference U تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
stichomythia U مکالمات کوتاه
dialogues U مکالمات ادبی و دراماتیک
stichomythic U مربوط به مکالمات کوتاه
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
dialogue U مکالمات ادبی و دراماتیک
by-play U حرکات یا مکالمات فرعی
by-play U حرکات یا مکالمات کنار صحنه
wiretap U ضبط و کنترل سری مکالمات
stenotype U دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
teleprocessing U تایپ کردن مکالمات تلگرافی به طور کشف
wiretapper U جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
wats U Service Telephone WidaArea سرویسی که تعدادنامحدودی از مکالمات را درناحیهای وسیع از یک نقطه به هر مکان مجاز می سازد
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
ciphony U رمز کردن پیامهای تلفنی مکالمات رمز شده
recovery procedures U روشهای اخراجات
metric methods U روشهای کمی
nonparmetric methods U روشهای ناپارامتری
statistical methods U روشهای اماری
recovery procedures U روشهای بازیابی
quantitative methods U روشهای کمی
quantitative methods U روشهای مقداری
long distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long-distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
forecasting methods U روشهای پیش بینی
indirect methods U روشهای غیر مستقیم
programming methods U روشهای برنامه ریزی
halted U معمولا با روشهای خارجی
halts U معمولا با روشهای خارجی
cryptanalysis U مط العه و روشهای رمزگشایی
halt U معمولا با روشهای خارجی
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
restrictive trade practices U روشهای محدود کردن تجارت
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
numerical U مط العه روشهای حل مساله ریاضی
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
bessemer U یکی از روشهای تهیه فولاد
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
informatics U دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
compacted U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compact U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacting U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
compacts U کاهش فضای ذخیره سازی داده با کد کردن آن به روشهای مختلف
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
paint U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paints U پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
multidimensional U زبان برنامه نویسی که به روشهای مختلف نمایش داده میشود
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
communication U مخابره
transmissions U مخابره
message line U خط مخابره
despatch U مخابره
transmission U مخابره
traffic U مخابره
traffics U مخابره
trafficked U مخابره
message U مخابره
messages U مخابره
trafficking U مخابره
traffick U مخابره
radioed U رادیویی
radioing U رادیویی
radios U رادیویی
radio U رادیویی
broadcasting U رادیویی
mixed economy U سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
mixed economies U سیستم اقتصادی که در ان روشهای کاپیتالیستی و سوسیالیستی در جوار هم به کار گرفته شود
telegrams U مخابره تلگرافی
asynchronous transmission U مخابره ناهمگام
transmittal U ارسال مخابره
transmission security U تامین مخابره
asynchronous transmission U مخابره غیرهمزمان
transmission rate U سرعت مخابره
transmission rate U نرخ مخابره
telegram U مخابره تلگرافی
analog transmission U مخابره قیاسی
transmittance U ارسال مخابره
telegraphed U مخابره تلگرافی
wirable U قابل مخابره
visual communication U مخابره بصری
telegraphing U مخابره تلگرافی
transmittancy U ارسال مخابره
telegraphs U مخابره تلگرافی
telegraph U مخابره تلگرافی
boat call U مخابره با قایق
transmission error U خطای مخابره
simplex transmission U مخابره ساده
end of transmission U انتهای مخابره
signal bridge U پل مخابره ناو
parallel transmission U مخابره موازی
flag hoist U مخابره با پرچم
serial tranmission U مخابره نوبتی
polar transmission U مخابره قطبی
satellite communications U مخابره ماهوارهای
retransmission U مخابره مجدد
neutral transmission U مخابره خنثی
duplex transmission U مخابره دو رشتهای
duplex transmission U مخابره دورشتهای
telegraphic message U مخابره تلگرافی
synchronous transmission U مخابره همزمان
data communication U مخابره داده ها
data transmission U مخابره داده ها
data transmission U مخابره داده
synchronous transmission U مخابره همگام
syncheronous communications U مخابره همزمان
digital transmission U مخابره دیجیتال
dispateh U مخابره کردن
squawk U مخابره کردن
signal U مخابره کردن
signaled U مخابره کردن
signalled U مخابره کردن
transmission U مخابره کردن
wires U مخابره کردن
transmissions U مخابره مخابرات
transmissions U مخابره کردن
transmission U مخابره مخابرات
flags U پرچم مخابره
flag U پرچم مخابره
communicating U مخابره کردن
squawks U مخابره کردن
squawked U مخابره کردن
wire U مخابره کردن
hertzian wave U موج رادیویی
radio waves U امواج رادیویی
radiographic U عکس رادیویی
radiographic U مخابرات رادیویی
radiometeorograph U هوانگار رادیویی
space radiation U تشعشع رادیویی
radio interference U پارازیت رادیویی
metal locator U فلزیاب رادیویی
radio metal locator U فلزیاب رادیویی
r.f. U بسامد رادیویی
receiving set U گیرنده رادیویی
radmail U پست رادیویی
radiophotograph U عکس رادیویی
radio wave U موج رادیویی
radio silence U سکوت رادیویی
radio sextant U سکستانت رادیویی
radio receiver U گیرنده رادیویی
play by play U پخش رادیویی
radio navigation U ناوبری رادیویی
radio match U رویارویی رادیویی
radio link U پیوند رادیویی
radio horizon U افق رادیویی
radio frequency U فرکانس رادیویی
receivers U گیرنده رادیویی
receiver U گیرنده رادیویی
radio alimeter U فرازیاب رادیویی
radio beacon U بیکن رادیویی
radio frequencies U فرکانسهای رادیویی
radio ferquency U بسامد رادیویی
radio dicipline U انضباط رادیویی
radio detection U اکتشاف رادیویی
radio control U فرمان رادیویی
radio compass U قطبنمای رادیویی
listening silence U سکوت رادیویی
radio call sign U معرف رادیویی
radio broadcasting U پخش رادیویی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
electronic locator U فلزیاب رادیویی
facsimiles U عکس رادیویی
fax U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
wirephoto U عکاسی رادیویی
call signs U معرف رادیویی
transmitter U فرستنده رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
faxing U عکاسی رادیویی
transmitters U فرستنده رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
radio telescopes U تلسکوپ رادیویی
call sign U معرف رادیویی
radio telescope U تلسکوپ رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
facsimile U عکس رادیویی
waving U موج رادیویی
waves U موج رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
wave U موج رادیویی
waved U موج رادیویی
telephoto U عکاسی رادیویی
Recent search history Forum search
2interfereometry
1Magnetometric methods
1track-etching
2crucification
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com