English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
continuous illumination U روشنایی مداوم
sustained illumination U روشنایی مداوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
constants U مداوم
ongoing U مداوم
continuing U مداوم
unremitting U مداوم
sequential U مداوم
continuous U مداوم
running U مداوم
constant U مداوم
cyclic U مداوم
durably U بطور مداوم
stand U دفاع مداوم
steady state growth U رشد مداوم
sustained fire U اتش مداوم
sustained fire U تیر مداوم
halting U غیر مداوم
running fire U اتش مداوم
fluctuates U تغییر مداوم
fluctuated U تغییر مداوم
persistent inflation U تورم مداوم
life long education U اموزش مداوم
fluctuate U تغییر مداوم
continuous fire U اتش مداوم
endurance time U سرعت مداوم
discontinuous U غیر مداوم
sustained rate U نواخت مداوم
sustaining growth U رشد مداوم
steadied U پی درپی مداوم
steadying U پی درپی مداوم
steady U پی درپی مداوم
steadiest U پی درپی مداوم
steadies U پی درپی مداوم
persistent U پایا مداوم
drum roll U ضربات مداوم
drum rolls U ضربات مداوم
continuous duty U کار مداوم یکنواخت
steady state U وضعیت بارشد مداوم
straight pool billiard U بازی مداوم 1/41 بیلیاردکیسهای
stables U مداوم محک کردن
endurance time U سرعت حداکثر مداوم
stable U مداوم محک کردن
assiduity U توجه و دقت مداوم
uninterrupted duty U کار مداوم غیر یکنواخت
continuously pointed fire U اتش روانه شده مداوم
yak U : بطور مداوم حرف زدن
one-night stands U رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
yaks U : بطور مداوم حرف زدن
Constant dripping wear away the stone . <proverb> U قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
one-night stand U رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
continuation U حرکت مداوم بسوی سبد
ribbon switch U مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
lindy U رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
automatic terminal information service U ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
to be exposed to a constant stream of something U در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
creep U تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creeps U تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
seen fire U اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
luminouity U روشنایی
night light U روشنایی شب
rushlight U روشنایی کم
lightness U روشنایی
luminance U روشنایی
clearness U روشنایی
electric lighting U روشنایی
peeps U روشنایی کم
peeping U روشنایی کم
peeped U روشنایی کم
illuminations U روشنایی
light U روشنایی
lighting U روشنایی
illumination U روشنایی
lighted U روشنایی
peep U روشنایی کم
luminosity U روشنایی
lightest U روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting line U سیم روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
glimmered U روشنایی ضعیف
lighting source U منبع روشنایی
glimmer U روشنایی ضعیف
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
lighting switch U کلید روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lambert U واحد روشنایی
loom U هاله روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
light control U کنترل روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
light gap U فاصله روشنایی
light meter U روشنایی سنج
light point U منبع روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
loomed U هاله روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
search light illumination U روشنایی با نورافکن
optics U علم روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
ray U روشنایی تشعشع
sustained illumination U روشنایی پایدار
flashes U روشنایی مختصر
flashed U روشنایی مختصر
flash U روشنایی مختصر
phosphorescence U روشنایی شب تابی
glares U روشنایی زننده
glared U روشنایی زننده
glare U روشنایی زننده
room lighting U روشنایی اطاق
candlelight U روشنایی شمع
street lighting U روشنایی خیابان
luminous flux U شاره روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
luminous power U قوه روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
phot U واحد روشنایی
photology U دانش روشنایی
photometer U روشنایی سنج
incandescence U روشنایی سیمابی
electric light U روشنایی برقی
gaslight U روشنایی گاز
looms U هاله روشنایی
illuminance U شدت روشنایی
ceiling light U روشنایی سقفی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
constant luminance U روشنایی ثابت
illuminations U شدت روشنایی
illumination U شدت روشنایی
earth shine U روشنایی خاکستری
earth light U روشنایی خاکستری
emergency lighting U روشنایی اضطراری
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
direct lighting U روشنایی مستقیم
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
country life U زندگی روشنایی
full beam spread U باندکامل روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
intensity of illumination U شدت روشنایی
asterism U روشنایی و نور
artifical light U روشنایی مصنوعی
illuminator U دستگاه روشنایی
illuminator U وسیله روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
incandescent lamp U لامپ روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
intensity level U سطح روشنایی
glimmerings U روشنایی ضعیف
glimmering U روشنایی ضعیف
luminosity U بازده روشنایی
brightness signal U پیام روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
illumination method U روش روشنایی
looming U هاله روشنایی
brightness control U پیچ روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
at first light U در اولین روشنایی روز
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
over expose U زیاد روشنایی دادن
photothermic U مربوط به گرماو روشنایی
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
gas light U نور یا روشنایی گازی
lighting U سیستم روشنایی ماشین
gas lights U نور یا روشنایی گازی
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
neon U شبیه روشنایی نئون
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com