English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
circulation U رواج
circulations U رواج
prevalence U رواج
boom U رواج
boomed U رواج
booming U رواج
booms U رواج
currencies U رواج
currency U رواج
popularity U رواج
vogue U رواج
propagation U رواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propound U رواج دادن
immobilizing U از رواج انداختن
immobilizes U از رواج انداختن
propounding U رواج دادن
propounds U رواج دادن
circulating edium U وسیله رواج
trend-setters U رواج دهنده
trend-setter U رواج دهنده
propounder U رواج دهنده
demonetize U از رواج اندختن
immobilized U از رواج انداختن
immobilize U از رواج انداختن
goes U رواج داشتن
go U رواج داشتن
issue U رواج دادن
issued U رواج دادن
issues U رواج دادن
immobilised U از رواج انداختن
immobilising U از رواج انداختن
immobilises U از رواج انداختن
circulation U رواج پول رایج
circulations U رواج پول رایج
goes U گشتن رواج داشتن
go U گشتن رواج داشتن
propagating U پخش شدن رواج دادن
propagate U پخش شدن رواج دادن
propagated U پخش شدن رواج دادن
over issue U اضافه براعتبار رواج دادن
propagates U پخش شدن رواج دادن
pistole U سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
groschen U سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
kreutzer U نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
gem-set rug U قالچه جواهر نشان [بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
revive U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives U دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
peony U طرح شقایق فرنگی [این طرح در فرش های چینی و مفول رواج داشته و بیشتر حاشیه ها را با آن پر می کنند.]
circulates U انتشار دادن رواج دادن
circulated U انتشار دادن رواج دادن
circulate U انتشار دادن رواج دادن
mythopoeia U افسانه سازی رواج افسانه
butterfly saddle rug U قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com