Perdic | رهبر یا دسته پیشرو یک ستون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	head U	رهبر یا دسته پیشرو یک ستون

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	choirmaster U	رهبر دسته سرایندگان
	isoculculating column U	دسته ستون
	concertmaster U	رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
	concertmeister U	رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
	moving pivot U	نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
	pilaster U	هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
	Composite Order U	[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
	herma U	ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
	pilaster U	شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
	blocked U	[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
	baluster U	ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
	eustyle U	[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
	rudder post U	ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
	there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U	از این ستون به آن ستون فرج است
	columna rostrata U	[ستون های توسکانی با پایه ستون]
	personal column	ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
	cell U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	cells U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	sighting bar U	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
	from pillar to post U	از این ستون بان ستون
	band of shaft U	[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
	tabulate U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	tabulated U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	angle-leaf U	[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
	tabulates U	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
	guide U	رهبر
	skipper U	رهبر
	skippering U	رهبر
	pilots U	رهبر
	skippers U	رهبر
	piloted U	رهبر
	premiered U	رهبر
	premiers U	رهبر
	premier U	رهبر
	head up <idiom> U	رهبر
	pilot U	رهبر
	steerer U	رهبر
	guides U	رهبر
	guided U	رهبر
	leaderless U	بی رهبر
	leadden limbs U	رهبر
	fuhrer U	رهبر
	fuehrer U	رهبر
	skippered U	رهبر
	leader U	رهبر
	leaders U	رهبر
	premiering U	رهبر
	premieres U	رهبر
	premiere U	رهبر
	conductors U	رهبر ارکتسر
	bellwether U	رهبر پیشوا
	conductor U	رهبر ارکتسر
	precentor U	رهبر سرایندگان
	headsman U	پیشوا رهبر
	cheer leader U	رهبر تماشاگران
	maestro U	رهبر ارکستر
	maestros U	رهبر ارکستر
	choreographer U	رهبر گروهرقص
	bandmaster U	رهبر ارکستر
	pace-setter U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	pace-setters U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	march outpost U	نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
	pace setter U	نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
	cheerleaders U	رهبر هورا کشان
	rector U	رئیس دانشگاه رهبر
	rectors U	رئیس دانشگاه رهبر
	cheerleader U	رهبر هورا کشان
	swami U	رهبر مذهبی هندی
	bigbrother U	رهبر درکار یا عقیدهای
	floor leader U	رهبر فراکسیونهای مجلس
	futuristic U	پیشرو
	heralded U	پیشرو
	harbinger U	پیشرو
	heralding U	پیشرو
	heralds U	پیشرو
	advance guard U	پیشرو
	outriders U	پیشرو
	outrider U	پیشرو
	forerunner U	پیشرو
	progressive U	پیشرو
	antecessor U	پیشرو
	vanward U	پیشرو
	avant courier U	پیشرو
	file leader U	پیشرو
	herald U	پیشرو
	fascias U	پیشرو
	outrunner U	پیشرو
	forerunners U	پیشرو
	front men U	پیشرو
	front man U	پیشرو
	chief U	پیشرو
	postilion U	پیشرو
	postillion U	پیشرو
	chiefs U	پیشرو
	fugleman U	پیشرو
	van U	پیشرو
	vans U	پیشرو
	precursors U	پیشرو
	right wing to ward U	پیشرو
	right wing toward U	پیشرو
	foregoer U	پیشرو
	fascia U	پیشرو
	precursor U	پیشرو
	harbingers U	پیشرو
	forward-looking U	پیشرو
	mounting U	دسته و پشت بند دسته شمشیر
	frontbencher U	رهبر گروه پارلمانی حزب
	frontbenchers U	رهبر گروه پارلمانی حزب
	avant-garde U	پیشرو و موجد
	advance party U	گروه پیشرو
	market leader U	پیشرو بازار
	pathfinder U	پیشرو کاشف
	progenitors U	اجداد پیشرو
	avant garde U	پیشرو و موجد
	brand leader U	پیشرو در بازار
	billeting party U	گروه پیشرو
	pathfinders U	پیشرو کاشف
	progenitor U	اجداد پیشرو
	leader merchandising U	پیشرو در عرضه
	advance party U	قسمت پیشرو
	fugle U	پیشرو شدن
	leadden limbs U	پیشرو راهنما
	left wing for ward U	پیشرو دست چپ
	rear takedown with single leg tackel U	افلاک پیشرو
	trails U	پیشقدم پیشرو
	trailing U	پیشقدم پیشرو
	trailed U	پیشقدم پیشرو
	trail U	پیشقدم پیشرو
	left for ward U	در فوتبال پیشرو چپ
	leading sectors U	بخشهای پیشرو
	progressive education U	ازمون پیشرو
	flag ship U	کشتی پیشرو
	leading region U	نواحی پیشرو
	advance detachment U	قسمت پیشرو
	forward motion U	جنبش پیشرو
	cadre strength column U	ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
	trail formation U	ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
	leader pricing U	پیشرو در قیمت گذاری
	precursory U	وابسته به پیشرو بودن
	beach party U	گروه پیشرو اب خاکی
	right wing forward U	پیشرو دست راست
	drum majorette U	زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
	downbeat U	حرکت چوب رهبر ارکست بطرف پایین
	pile U	ستون ستون لنگرگاه
	piled U	ستون ستون لنگرگاه
	nosegay U	دسته گل یایک دسته علف
	lictor U	پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
	near leg pickup and leg block U	زیر یک خم و تبدیل ان به کنده افلاک پیشرو
	shore party U	گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
	line haul U	زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
	lorgnettes U	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
	lorgnette U	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
	bubble cap plate column U	ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
	acentrous U	فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
	socle U	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
	By international standards Germany maintains a leading role. U	در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
	orphan U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	orphaned U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	orphans U	خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
	sorted U	دسته دسته کردن
	streams of people U	دسته دسته مردم
	scores of people U	دسته دسته مردم
	shoals of people U	دسته دسته مردم
	in detail U	مفصلا دسته دسته
	sorts U	دسته دسته کردن
	assort U	دسته دسته کردن
	group U	دسته دسته کردن
	distribute U	دسته دسته کردن
	groups U	دسته دسته کردن
	assort U	دسته دسته شدن
	sort U	دسته دسته کردن
	troop U	دسته دسته شدن
	sect U	دسته دسته مذهبی
	trooping U	دسته دسته شدن
	sects U	دسته دسته مذهبی
	windrow U	دسته دسته کردن
	classify U	دسته دسته کردن
	they came in bands U	دسته دسته امدند
	regiment U	دسته دسته کردن
	regiments U	دسته دسته کردن
	trooped U	دسته دسته شدن
	forward chaining U	روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
	bubble tray column U	ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
	barbette U	ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
	to form into groups U	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
	coaction U	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
	beach group U	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	moslem league U	اولین حزب پاکستان که درزمان حیات محمد علی جناح که رهبر ان بود مقتدرترین حزب پاکستان محسوب می شد
	bundle U	متمرکز کردن دسته کردن دسته
	bundles U	متمرکز کردن دسته کردن دسته
	bundling U	متمرکز کردن دسته کردن دسته
	lead aircraft U	هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
	leading indicators U	شاخصهای اساسی شاخصهای پیشرو
	pile U	ستون
	column U	ستون
	pile U	ستون پل
	beam U	ستون