English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
quit U رها سازی خلاصی
quitting U رها سازی خلاصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free wheeling U خلاصی
escaping U خلاصی
quietus U خلاصی
riddance U خلاصی
extrication U خلاصی
escapes U خلاصی
escaped U خلاصی
escape U خلاصی
free wheeling U حالت خلاصی
playing U خلاصی داشتن
played U خلاصی بازی
playing U خلاصی بازی
plays U خلاصی داشتن
plays U خلاصی بازی
play U خلاصی داشتن
rescuing U رهانیدن خلاصی
rescues U رهانیدن خلاصی
rescued U رهانیدن خلاصی
rescue U رهانیدن خلاصی
played U خلاصی داشتن
relief angle U زاویه خلاصی
play U خلاصی بازی
extricated U خلاصی بخشیدن ازاد کردن
extricates U خلاصی بخشیدن ازاد کردن
extricating U خلاصی بخشیدن ازاد کردن
extricate U خلاصی بخشیدن ازاد کردن
backlash U خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
escaped U رهایی جستن خلاصی جستن
escape U رهایی جستن خلاصی جستن
escaping U رهایی جستن خلاصی جستن
escapes U رهایی جستن خلاصی جستن
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bridge building U پل سازی
individualizing U تک سازی
stylization U مد سازی
idolization U بت سازی
individualized U تک سازی
bridgework U پل سازی
padding U له سازی
individualization U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
flooring U کف سازی
individualizes U تک سازی
pavements U کف سازی
deflexion U خم سازی
repk lection U پر سازی
compaction U تو پر سازی
retortion U کج سازی
truncation U بی سر سازی
flection U خم سازی
pavement U کف سازی
individuation U تک سازی
retortion U خم سازی
seduction U گمراه سازی
fading U محو سازی
illuminations U روشن سازی
magnifcation U بزرگ سازی
illumination U روشن سازی
metabolic U سوخت و سازی
latticing U شبکه سازی
malting U مالت سازی
integration U مجتمع سازی
secretion U پنهان سازی
synchronizing U همزمان سازی
maximization U بیشینه سازی
materialization U مادی سازی
latticework U شبکه سازی
overturn U واژگون سازی
pacification U ارام سازی
stacking U پشته سازی
exclusion U محروم سازی
insulate U عایق سازی
insulates U عایق سازی
insulating U عایق سازی
neutralization U خنثی سازی
neutralization U بی اثر سازی
mealing U نرم سازی
conditioning U شایسته سازی
tuning U میزان سازی
overturns U واژگون سازی
overturned U واژگون سازی
manumission U ازاد سازی
lancination U مجروح سازی
lamponery U هجونامه سازی
beautification U زیبا سازی
lapidification U سنگ سازی
lapidation U سنگسار سازی
landscape painting U منظره سازی
bookbinding U کتاب سازی
fitting U جفت سازی
strangling U خفه سازی
formulation U قاعده سازی
invalidation U باطل سازی
lancination U پاره سازی
irksomeness U کسل سازی
wearisomeness U کسل سازی
irreticence U فاش سازی
refreshments U تازه سازی
inurement U معتاد سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
bedding U محکم سازی
cooling U خنک سازی
doping U ناخالص سازی
miniaturization U کوچک سازی
substructures U زیر سازی
machine building U ماشین سازی
machicolation U مزغل سازی
substructure U زیر سازی
liquefaction U ابگونه سازی
levigation U نرم سازی
brewing U ابجو سازی
equating U هم ارز سازی
reclamation U اباد سازی
bedding U ثابت سازی
refreshment U تازه سازی
notification U اگاه سازی
relocation U جابجا سازی
paneling U قاب سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
paralyzation U فلج سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern making U مدل سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
roofing U سقف سازی
panel work U تنکه سازی
paling U نرده سازی
simulations U فاهر سازی
simulations U شبیه سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
implementation U پیاده سازی
pedogenesis U جلگه سازی
pimpling U حباب سازی
curtailment U کوتاه سازی
mutilation U معیوب سازی
separating U جدا سازی
abbreviations U کوته سازی
abbreviation U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
plasticization U نرم سازی
extinction U خاموش سازی
pilework foundation U پی سازی با شمع
stripping U برهنه سازی
peneplanation U دشت سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
perpetuation U جاودان سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
popularization U محبوب سازی
enrichment U غنی سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
mutualization U دو طرفه سازی
mystification U گیج سازی
mythopoetic U اساطیر سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
withdrawal U رها سازی
rejuvenation U جوان سازی
depletion U تهی سازی
forgery U صورت سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com