English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discipline U رشته علمی
disciplines U رشته علمی
disciplining U رشته علمی
the province of science U رشته علمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
thready U رشته رشته باصدای باریک
fibrillation U رشته رشته سازی
fiberize U رشته رشته کردن
threads U رشته رشته شدن
thread U رشته رشته شدن
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
theoretic U علمی
sciential U علمی
academic U علمی
scientific U علمی
science fiction U افسانه علمی
boffins U پژوهشگر علمی
academic freedom آزادی علمی
principle U اصل علمی
principle U قانون علمی
faculty U هیئت علمی
boffin U پژوهشگر علمی
scientifically U بطور علمی
faculties U هیئت علمی
object lessons U درس علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
horticulture U باغبانی علمی
object lesson U درس علمی
memoire U مقاله علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
scientific method U روش علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
researching U تحقیقات علمی
scholarism U تحقیق علمی
scientail U ماهر علمی
researches U تحقیقات علمی
scientific applications U کابردهای علمی
researched U تحقیقات علمی
research U تحقیقات علمی
scientific management U مدیریت علمی
field trip U گردش علمی
scientific researches U تتبعات علمی
theory U فرض علمی
theories U فرض علمی
prescientific U پیش علمی
scientific experiment U تجربه علمی
academian U عضوانجمن علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
tree surgery U تشریح علمی درخت
ethnography U مطالعه علمی نژادها
theoretically U از لحاظ فرض علمی
scientific data processing U پردازش داده علمی
unscientific U خلاف موازین علمی
scientifically U موافق اصول علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
criminology U مطالعه علمی جرم
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
sciosophy U معرفت غیر علمی
scientism U پیروی از روش علمی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
theory U فرضیه علمی تعلیم
pomology U میوه کاری علمی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
scientific notation U نشان گذاری علمی
ionics U مبحث علمی یونها
theories U فرضیه علمی تعلیم
homosapiens U نام علمی انسان
school U مکتب علمی یافلسفی
science fiction U داستان تخیلی علمی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
schools U مکتب علمی یافلسفی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
laity U غیر فنی وغیر علمی
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
sierra U رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
mixed ability کلاسی که درآن شاگردان سطح علمی وتوانائی متفاوتی دارند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
aerostatics U علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
fortran U یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
pseudoscience U مجموعه تئوریها وفرضیه هاوروشهایی که بغلط علمی قلمداد میگردند
fortran U زبان برنامه نویسی که مقام اول را در استفادههای علمی دارد
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
apl U زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pl/ U زبان برنامه نویسی سطح بالا در کارهای ارتباطی و علمی روی کامپیوترهای بزرگ
ada U زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
artery U رشته
arteries U رشته
ghaut U رشته
coneatenation U رشته
field U رشته
fiber U رشته
thread U رشته
filaria U رشته
strand U رشته
strands U رشته
funicle U رشته
threads U رشته
catena U رشته
series U رشته
fibres U رشته
branch U رشته
branches U رشته
train U رشته
trained U رشته
unifilar U یک رشته
suite U رشته
suites U رشته
fibre U رشته
tatter U رشته رشته
sequences U رشته
yarn U رشته
lines U رشته
yarns U رشته
line U رشته
string U رشته
chain U رشته
fielded U رشته
sequence U رشته
ranges U رشته
range U رشته
seriated U رشته رشته
fields U رشته
chains U رشته
filaments U رشته
trains U رشته
filament U رشته
reeve U رشته
ranged U رشته
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
filament resistor U مقاومت رشته
filiform U رشته مانند
division U رشته [دانشی]
finespun U نازک رشته
field U رشته [دانشی]
branch U رشته [دانشی]
filum U رشته لیفی
finite series U رشته کراندار
area U رشته [دانشی]
empty string U رشته خالی
ghat U رشته سلسله
noodle U رشته فرنگی
null string U رشته پوچ
null string U رشته تهی
optical fiber U رشته اپتیکی
stup string U رشته تنظیم
strobilation U تشکیل رشته
string variable U متغیر رشته
string manipulation U دستکاری رشته
string length U طول رشته
string handling U بکارگیری رشته
spinnerete U رشته ساز
spinneret U رشته ساز
sequence of events U رشته حوادث
symbol stringe U رشته نمادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com